«گزارش مراسم بزرگداشت ناصر تقوايي» “كيميايي” و “بيضايي” از وضعيت نگاتيوهاي “قيصر” و “غريبه و مه” باخبرند؟!
ناصر تقوايي ، شب گذشته در مراسم بزرگداشتي كه براي وي ترتيب داده شده بود، ضمن اعتراض به عدم نمايش “صادق كرده” در اين برنامه گفت: قرار بود در اين مراسم فيلم ”صادق كرده“ به نمايش درآيد. اما فيلم ”اي ايران“ پخش شد. هر دو اين فيلمها مال من است. البته من نميدانم نگاتيو فيلم ”صادق كرده“ كجاست؟ و نميدانم آيا مسعود كيميايي و بهرام بيضايي، از نگاتيو فيلمهاي قديميشان همچون ”غريبه و مه” و “قيصر” اطلاع دارند!. به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، وي در ادامه تصريح كرد: نميدانيم اين فيلمهاي قديمي چگونه نگهداري ميشوند، البته اين موضوع فقط به فيلمهاي ما مربوط ميشود چون شايد فيلمفارسي به دليل علاقه مردم به بعضي هنرپيشهها، توسط اقشار مختلف و به صورت پراكنده حفظ شده باشد. ناصر تقوايي گفت: بعضي موارد، من براي نگاه كردن فيلمهاي قديمي خودم، با اصرار و پيگيري فراوان يك كپي كهنه بدست ميآورم. كارگردان “كاغذ بيخط” در ادامه سخنانش به ممنوعيتهاي نمايشي كه براي فيلمهاي قديمي بوجود ميآورند، اشاره كرد و گفت: سينماي آمريكا، بوسيله تاريخ گذشتهي سينماي كشورش، تجديد حيات كرد و فيلمهاي قديمي را در اختيار جوانان علاقمند به كار در سينما قرار داد تا بهتر تجربه كنند اما براي جوانان اين سرزمين همچنين شرايطي فراهم نيست. وي در ادامه تصريح كرد: ورسيون واقعي ”دايي جان ناپلئون“ 16 ساعت و نيم است. اما هم اكنون و در اين سالها من كپيهاي 8 ساعته، 10 ساعته از آن ديدم. ناصر تقوايي جمعآوري نگاتيو فيلمهاي قديمي را محتاج يك حمايت ملي دانست و گفت: اگر نگاتيو سالم وجود ندارد يك اعلام عمومي كنيم. چون بسياري از فيلمها توسط اقشار مختلف و به صورت پراكنده وجود دارد كه ميتوانيم به اين وسيله آنها را جمعآوري كنيم. براي من تلخ است كه اين فيلمها را نابودشده فرض كنم. وي در ادامه افزود: جامعه و سينماگران جوان را از اين ”ميراث فرهنگيآ محروم كرديم و اين اتفاق باعث شده، جوانان مجبور شوند تجربهي عملي بكنند درحاليكه ميتوانستند با تماشاي فيلمهاي مختلف اين تجربهها را بدست بياورند و نخواهند تجربههاي گذشتگان را تكرار كنند. ناصر تقوايي اظهار اميدواري كرد فيلمهاي نسل امروز فيلمسازان سينماي ايران به اين سرنوشت دچار نشود. لازم به ذكر است در اين برنامه قرار بود فيلم ”صادق كرده“ به نمايش درآيد كه مجوز نمايش براي اين برنامه نگرفت.به گزارش ايسنا در مراسم بزرگداشت ناصر تقوايي، كه به همت انجمن سينماگران آزاد در خانه هنرمندان برگزار ميشد، فرهاد صبا (فيلمبردار)، عباس گنجوي (تدوينگر)، سعيد راد و سعيد كنگراني (بازيگر) درباره تجربه همكاري با ناصر تقوايي گفتند. ناصر تقوايي گفت: يك فيلمساز با علاقمندي و اراده مردم ميماند و يك فيلمساز به اصرار گروه خاصي خلق ميشود اما مدت طولاني دوام نميآورد چون مردم بايد علاقمند به ماندگاري او باشند. وي در ادامه گفت: من به طور طبيعي وقتي فيلمي را ميسازم، زياد دنبال نميكنم و نميكردم كه چه اتفاقي افتاده و شايد اين اخلاق مشكلاتي براي من بوجود آورد، چون به اعتقاد من مساله نگهداري و توزيع، به آدمهاي ديگري مربوط است، بنابراين وقتي فيلمي را مي ساختم، كار برايم تمام شده بود و اميدوارم تماشاي فيلم “اي ايران” بعد از 10 تا 12 سال به دل شما نشسته باشد. در ادامه اين برنامه، عباس گنجوي (تدوينگر) گفت: من سينما را با ناصر تقوايي شروع كردم و در مجموعه فيلمهاي ايشان در كنارشان بودم (به غير از يك فيلم) بنابراين خيلي از ايشان ياد گرفتم از جمله “صبوري” چون كاري كه من ميكنم احتياج به صبوري زيادي دارد. وي در ادامه افزود: سينماي ناصر تقوايي، سينمايي است كه من از آن لذت ميبرم و از ميان فيلمهاي كه با ايشان كار كردم، تنها فيلم “اي ايران” است، كه نميخواهم تماشايش كنم چون پشت پرده فيلم ”اي ايران” خيلي مسائل و مشكلات سخت پيش آمد كه ما برعكس هميشه دوست داشتيم هرچه زودتر اين فيلم تمام شود. عباس گنجوي گفت: بلايي كه بر سر “اي ايران” آوردند مثل بلايي بود كه بر “خانهاي روي آب” آمد و من علاقمند نبودم و نيستم اين دو فيلم را تماشا كنم و نميتوانم اين اتفاقات را فراموش كنم. اما بعد از اين اتفاقات كه بر سر “اي ايران” آمد و ما را متأسف كرد، ديديم تقوايي همانند اسطوره باقي مانده است. ناصر تقوايي نيز درباره عباس گنجوي گفت: آشنايي من با ايشان به زمان تأسيس تلويزيون ملي در ايران برميگردد و تجربه ايشان از من بيشتر بود در نسلي زندگي ميكرديم كه كوشش براي بالا بردن اطلاعات فني زياد بود و من خيلي موارد فني را از عباس گنجوي كه تجربهاش از من بيشتر بود ياد گرفت. وي به سينما فرهنگي كه در آن سالها آغاز شد اشاره كرد و گفت: سالهاي نيمه دوم دهه چهل شروع اين جنبش سينمايي بود اما اين كار فردي از طريق يك فيلمساز نبود بلكه به فيلمبردار، گريمور و ... ديگر عوامل سينما نيز مربوط ميشد كه با همكاري توانستند اين جنبش را بوجود آورند. به هر حال آن زمان مثل شرايط كنوني كلاس آموزش رسمي نبود بلكه فقط از راه تجربه كردن، كار و عمل بود و در عين حال اين گروه و فيلمسازاني مثل من، تمايلي به تجربه فيلمفارسي نداشتيم، بنابراين يك مقابله ده ساله شروع شد كه 5 سال آن به صورت جنگ بود تا توانستيم اين سينما را بنا بگذاريم و اين اتفاق جز صبوري كردن كه عباس گنجوي اشاره كرد بدست نيامد. ناصر تقوايي دليل توفيق سينماي ايران را سينماي مولف دانست و گفت: هميشه سينماي ايران را يك سينماي شبيه سينماي ايتاليا ديدم و به دو سينماي عام و خاص اعتقاد دارم كه بايد وجود داشته باشد. در ادامه، سعيد راد كه تجربه بازيگري در فيلم “صادق كرده” تقوايي را دارد، گفت: براي من بازيگر، كه از سال 49 كارم را شروع كردم و 17 سال جلوي دوربين سينما نبودم، بزرگترين افتخار اين بود كه بعد از 17 سال ناصر تقوايي من را صدا كرد و يك بازيگر بهترين جايزهاي كه ميتواند بگيرد، اين است كه هنوز مورد تشويق استادش باشد. وي به فيلم “صادق كرده” اشاره كرد و گفت: من خيلي مسائل را به عنوان يك تازه وارد در آن زمان، دراين فيلم از ايشان ياد گرفتم. در 4 تا 5 ماهي كه ما در شهرهاي خوزستان براي اين فيلم فيلمبرداري داشتيم ايشان مرتب گريم خاصي براي من انجام ميدادند كه بعدها متوجه نوع اين گريم خاص و اصرار بر كبودي زير چشم توسط ناصر تقوايي شدم و اميدوارم يك روز ديگر من را صدا بكنند و فقط از ايشان بازي ياد بگيرم. ناصر تقوايي نيز سعيد راد را كشف كامران شيردل دانست و گفت: كامران به من گفت يك چهره پيدا كرده (البته ايشان اولين فيلمش را با امير نادري كار كرده است). چون يك چهره متفاوت بود و تماماً به عنوان قهرمان علاقمند حضور بود اما من در “صادق كرده” براي يك ضد قهرمان از او استفاده كردم. چشمان سرد و كبودي كه خيلي مطلوب خودش نبود، البته من هيچ آشنايي با چهره سعيد راد نداشتم و حتي فيلم اول ايشان را نديده بودم، به هر حال بعد از نمايش “صادق كرده” به سرعت كار ايشان گرفت. ناصر تقوايي با تاكيد بر اينكه عاشق ستارگان سينما است، گفت: ستارگان پديدههاي جالبي هستند، اگر بازيگر در اجراي كار موفق شود، تمام فيلم موفق شده اما بازيگراني كه در سينماي عامهپسند موفق مي شوند به خاطر نقشهاي قبليشان مورد استقبال مردم قرار ميگيرند و اگر آنها را در يك كاراكتر جديد بياوريم مورد توجه قرار نميگيرند بنابراين لازم بود سينماي فرهنگي، سوپراستارها و مجموعه بازيگر بياورد، البته خيلي از فيلمسازان مثل مهرجويي از بازيگران تئاتر استفاده كردند و در عين حال و به مرور چهرههاي جديد به سينما آمد مثل سعيد راد كه متعلق به اين حرفه بود و از تئاتر نيامده بود. فرهاد صبا فيلمبردار نيز در ادامه اين مراسم گفت: يك فيلمبردار آنچه از كارگردان ياد ميگيرد بيشتر در تصوير است اما ناصر تقوايي به من آموخت كه شنيدن را خوب ياد بگيرم و اين اتفاق براي من خيلي دوستداشتني بود كه بعد از “كاغذ بيخط” فهميدم در سينما چقدر خوب است كه آدم اول خوب گوش كند. اما ناصر تقوايي به من تصوير ياد نداد و از اين بابت از او انتقاد دارم. وي به تجربه “چاي تلخ” كه نيمه تمام مانده اشاره كرد و گفت: خبرنگاري از من پرسيد كه 3 ماه فيلمبرداري زياد طولاني نيست؟ و من به ياد خاطرهاي افتادم كه در دوران دانشجويي در مراسم كه آقاي تقوايي قرار بود براي نمايش فيلم “آرامش در حضور ديگران” بيايند، همان لحظه آرزو كردم كه اين امكان يك روز فراهم شود كه من فيلمبردار كار تقوايي باشم و به آن دوست خبرنگار گفتم 3 ماه زياد نيست، من 33 سال صبر كردم تا توانستم در كنار تقوايي فيلمبرداري كنم. فرهاد صبا گفت: سينماي تقوايي، سينمايي انديشمند و متفكري است و در اين زمانه اين نوع سينما را ادامه دادن سخت است. اين سينماي ارزشمند شايد در اين زمانه طرفدار نداشته باشد، اما سينماي تقوايي يك راه نيست، بلكه انواع مختلف دارد. ناصر تقوايي گفت: معروف است كه من زياد در كار فيلمبردار دخالت ميكنم اما به گواهي فيلمبرداراني كه با من كار كردند، اين طور نيست. فيلمبردار من آزادي عمل بسياري دارد به هر حال تمام دخالتهايي كه من ميكنم به اين دليل است كه در يك گروه افراد مختلفي كه فكرهايشان شبيه هم نيست، حضور پيدا ميكنند بنابراين تمام دخالتهايي كه من ميكنم براي رساندن گروه به وحدت فكري و قاعدتاً مربوط به روزهاي اول فيلمبرداري ميشود تا تمام گروه منسجم و هماهنگ فعاليت كنند. ناصر تقوايي معتقد است كه در يك نكته هيچ وقت دخالت نميكند و آن نيز مقوله نور است چون اكثر فيلمبرداراني كه با او كار ميكردند از جمله فرهاد صبا از اين خصلت برخوردار بودند و در نور دادن بسيار سريع عمل ميكردند. وي در ادامه تصريح كرد: رشد فيلمبرداري در سينماي ايران، خيلي خوب است به دليل تصويرسازي با توجه به امكانات موجود، به عنوان يكي از بخشهاي مهم سينماي ايران كه شايد بخشهاي ديگر به اين حد نرسيده باشند، رشد كرده است. كارگردان “ناخدا خورشيد” گفت: بعضيها اعتقاد دارند من به شدت در مورد بازيگران نيز سختگير هستم اما اگر بازيگر پيشنهاد بهتري بدهد، ميپذيرم و هميشه دوست داشتم جر و بحث كنم و برعكس تمام شايعات افرادي كه با من كار ميكردند، ميدانند چقدر پيشنهادهايشان مورد استقبال من قرار گرفته است.به گزارش ايسنا در ادامه اين مراسم بزرگداشت تقوايي سعيد كنگراني بازيگر سريال “دايي جان ناپلئون” گفت: ميدانستم روزي روزگاري بعد از مرگ جسماني، من اساتيد خود را زيارت ميكنم. از جمله استادي كه باطن پر از دانش او در دهه 40 و بعد 50 كه سعادت پيدا كردم مشغول فعاليت حرفهاي بشوم، بيشترين دستمايههاي آباداني را از حضور آقاي تقوايي دارم، يكسال مثل يك خانواده در تلويزيون از آموزشهاي ايشان بهره بردم و رهبري او در ادبيات گفتاري خيلي به من كمك كرد. سعيد كنگراني گفت: من از 7 سالگي با “امروز و فردا” كار خودم را شروع كردم و اولين كارم “دايره مينا” به صورت حرفهاي بود كه به دليل توقيف به نمايش درنيامد و به همين دليل “دايي جان ناپلئون” و رضا موتوري كه بعد از آن كار كردم، زودتر به نمايش درآمد. وي قطعه شعري را كه در دهه 50 سروده بود به تقوايي تقديم كرد و گفت: اساتيدي مثل تقوايي آرمانگرايي را به ما ياد دادند كه اگر 5 تا 10 سال بازي نكنيم، صبر كنيم تا بتوانيم نقشي را ايفا كنيم كه خدمتي به مردم شريفمان باشد، بهتر است. ناصر تقوايي به سعيد كنگراني اشاره كرد و گفت: در آن زمان چهرههاي سختي مثل راد و چهرههاي ميانهاي مثل بهروز وثوقي و از طرف ديگر جوانها و نوجواناني لطيف و نجيب مثل كنگراني به سينما آمدند، به طوريكه بعد از نمايش “دايي جان ناپلئون” همه به او علاقمند شدند. وي در آن سريال توانست سن كمتر از خودش را خوب بازي كند و درهمان زمان با سن و سال بيشتر در ”دايره مينا” بازي كرد به هر حال بازيگري كه خوب بازي ميكند، زيبا جلوه ميكند. وي معتقد است سينما از ابزار خودش استفاده ميكند و سليقه خودش را از طريق بازيگر مطرح ميكند و به دليل تنوع سليقهاي كه فيلمسازان داشند بازيگران را در نقشهاي مختلف و متفاوت بازي دادند تا نسلي از بازيگران بوجود آمد. در ادامهي اين جلسه، ناصر تقوايي در پاسخ به اين سوال كه آيا نسل جوان سينماي امروز، ادامه دهنده راه شما خواهند بود، گفت: اگر اين اتفاق نيفتاده بود، براي آدمهايي به سن و سال ما نا اميد كننده ميشد، البته شايد در يك وقفه 10 ساله ارتباط با سينماي گذشته قطع شد اما به مرور سينماي جديدي كه با جوانان شانس برگشت داشت، كمكم اين خلاء را پر كرد. وي در ادامه تصريح كرد: 10 تا 15 سال گذشته، جوانان ما چون ارتباط با نسل گذشته سينما نداشتند، عاشق پاراچانوف و فيلمهاي او شدند، در حاليكه تجربههاي او را سينماي خودمان پيش از آن داشت به هر حال با پيدا شدن تدريجي اين حلقهي مفقوده ميان دو نسل از فيلمسازان جوان ، نسل جوانان با استفاده از تجربيات گذشته كار كردند اما فراموش نكنيم اين اتفاق ابدي نيست چون ما تا زماني حضور داريم كه كار نو ايجاد كنيم. در حاشيه مراسم: ناصر تقوايي از فقدان سليقه در جامعه معترض بود و گفت: سرمايه بدست كساني است كه سليقه ندارند. در بخشي از سوالات كه از او پرسيده شد آيا علاقمند ساخت سريال چندقسمتي در تلويزيون است، گفت: اين تلويزيون كه هيچ تمايلي به كار كردن ندارد و اگر شما فكر ميكنيد اين درخواست را ميكند، بايد بگوييم اين اتفاق نخواهد افتاد. وي درباره تجربه كار كمدي نيز گفت: تهيه كنندگان زيادي علاقمندي خود را ابراز كردند من چند بار كار كمدي كردم و ديگر برايم جذاب نيست. در پايان اين مراسم تنديس انجمن سينماگران آزاد به ناصر تقوايي اهدا شد و هارون يشايايي تهيه كننده ”ناخدا خورشيد” از او تقدير كرد. انتهاي پيام