مناره شمس تبريزي در خوي از هنر شگفتانگيزي برخوردار است
مناره شمس تبريزي در خوي از هنر شگفتانگيزي برخوردار است و آن، تزئينات شاخي آن است كه خود هنوز معمايي است براي انديشمندان. به گزارش بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، علي صدرايي، به راهنمايي سوسن بياني، فارغالتحصيل كارشناسي ارشد از دانشگاه تربيت مدرس در رشته باستانشناسي در پاياننامه خود با عنوان بررسي بناهاي اسلامي دوره صفويه در استان آذربايجان غربي از ديدگاه باستانشناسي آورده است كه: دوره صفويه يكي از مهمترين ادوار تاريخي ايران است كه با ظهور شاه اسماعيل در سال 907 ه.ق آغاز گرديد و در سال 1148 ه.ق يعني زمان تاجگذاري نادر پايان يافت. اين دوره كه حدود دو قرن و نيم از تاريخ ايران را به خود اختصاص داده داراي اهميت بسيار است. چنانچه عدهاي معتقدند قرون جديد در ايران، با ظهور اين سلسله آغاز ميشود. صفويان چون توانستند سراسر ايران را تحت يك حكومت و پايتخت واحد اداره كنند و تسلط قدرت مركزي موجب عمران و آبادي و گسترش راهها و احداث مساجد و مدارس و بناها و كاروانسراها گرديد، اين آثار ارزشمند معماري كه در واقع معرف فرهنگ و تمدن ايران و ايراني است دستاورد تلاش متمادي هنرمنداني است كه با اعتقاد و ايمان و ابتكار در تكامل و توسعه هر چه بيشتر هنر معماري بويژه در دوران اسلامي مشتاقانه كوشيدهاند و در اين خصوص ايالت آذربايجان بهترين شاهد و گواه است اين ايالت در طول تاريخ، مركزي براي تجارت و پلي براي اقوام و ملل مختلف بوده و هست دوره صفويه در اين ايالت از جايگاه ويژهاي برخوردار است، اهميت آن بيشتر بدليل هم مرزي با امپراتوري عظيم عثماني است كه سبب ايجاد بناهايي را در جاي جاي اين خطه نموده است. اين رساله بررسي مبسوطي است از آذربايجان غربي در عصر صفوي كه هنرمندان و گمنامان اين سرزمين بدون آنكه چشمداشتي از روزگار داشته باشند، چنين بناهايي را پديد آوردهاند. ازآن جمله احداث خداي خانهاي در بالاي كوهستان بردوك كه واقعاً شگفتي هر بينندهاي را برمي انگيزد و يا اينكه هيچ شهر و روستايي از چنين مكان الهي خالي نبود، شاهد اين امر خداي خانه سرخ مهاباد و خداي خانه قرمز چورس را ميتوان ياد كرد. مقابر و آرامگاههاي بزرگان دين و سياست نيز همانند عبادتگاه ها با نقشههاي خاص و پوشش هاي بينظير در هر گوشهاي از اين ايالت مشاهده ميشود مقبره سيد صدرالدين در چالدران كه يادبودي از بزرگ سياست آن عصر، مقبره يا خانقاه بر دوك بالاي كوهستان با معماري عظيمش، مقابر سرداران و رشيدان عصر صفري در روستاي تمتمان كه شامل سه مقبري است و يا مقبري بداق سلطان حكمران محلي مهاباد كه هنوز هم مورد توجه مردم محل قرار دارد و بالاخره بقيه مراد تقوي و فضيلت ( ابوايوب انصاري) بر بالاي كوت تكاب، شاهد اين هنر و معماري است. احداث مدارس، و فضاهاي آموزشي در جوار نيايشگاهها، همواره بر اين امر تاكيد داشت كه در تمام مراحل بايستي تعليم و تعلم صورت گيرد و نمونه شاهد آن مدسه سرخ مهاباد است. و از جمله هدفهاي عالي معماري همواره انديشه يافتن راههاي گوناگون دفاع در رابر مهاجمان و دشمنان همراه بوده است. در اين ايالت اين موضوع بسيار مورد توجه قرار گرفته و شاهد اين مطلب قلعهماكو، قلعه قطور، قلعه قوشچي، قلعه بي نظير بر دوك، قلعه دمدم و قلعه ماران است. و از قديمالايام در سرزمين ايران مسئله آن بزرگترين معضل بود و به همين خاطر سدهايي را احداث مينمودند و از جمله اين سدها، سد زولا در سلماس است كه مربوط به عصر صفوي است. و علاوه بر آن چون اين ايالت سرزمين كوهستاني است و از كوهساران چشمهها روانند و رودها را پديد ميآوردند، لذا بايستي جهت ارتباط پلهائي را احداث مينمودند و شاهد اين مطلب پلهاي پنج چشمه و پل سياه و پل قلعه جوق ماكو، پل مميندنقده، پل سرج مهاباد، پل ميرزا رسول مياندواب و پل ساروق تكاب ، است. نياز انسان به پاكي و پاكيزگي باعث ايجاد حمامهائي در طول دوران ميشد كه شاهد آن در عصر صفوي آذربايجان حمام قراچه است كه متاسفانه نابود شده است. علاوه بر اينها چون انسان دائم درسفر است و گاها مسافتها ايجاب مينمود كه پناهگاهي براي خود در طول مسير داشته باشد لذا كاروانسراهائي را داير مينمود ولي در اين ايالت اولا مسافتهاي طولاني بينم شهرها نبود و ثانيا تجارتي با غرب نداشت، لذا تنها يك كاروانسرا از آن عصر در دوره قطور باقي مانده است. علاوه بر آثار ياد شده مسئله تجارت خود بهترين ارتباط اقوان با همديگر بود كع بازارهائي داير باشد شاهد اين مطلب بازار خوي و بازار اروميه هر چند كه بافت اوليه خود را از دست دادهاند ولي هنوز رونق خاصي برخوردار است. از ديگر آثار معماري ايران بايستي از منارهها ياد كرد كه مناره منحصر به فرد آدربايجان بنام مناره شمستبريزي در خوي است كه از هنر شگفتانگيزي برخوردار اسن و آن تزيينات شاخي آن است كه خود معمائي است براي انديشمندان. انتهاي پيام