“بهبهانهي بازگشايي ديرهنگام موزهي شوش” روايت جعفر مهركيان از ديروز و امروز موزهاي كه زماني زير باران خمسهخمسه بود
موزهي شوش در كرانهي شمالي پشتهاي كه قلعهي شوش بر فراز آن خودنمايي ميكند، به دليل نزديكي با زيارتگاه دانيال نبي در شوش، زماني مردميتر و پربينندهتر از موزهي ايران باستان (بزرگترين موزهي ايران) بوده و در طول چندين سال گذشته كه براي تعميرات بنيادين تعطيل شده است، از اين ديدگاه جايگاه خود را به موزهي توس واگذار كرده است. به گزارش بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از جعفز مهركيان، شاخهي ايذه اكنون با رفع برخي از نواقص به نظر ميرسد پس از سالها انتظار در اين موزهي ارزشمند بر روي دوستداران ميراث باستاني گشوده شود. البته دوستداران ميراث فرهنگي تاكنون به خاطر برخي كمبودها با وجود آمادگي ظاهري موزه مخالف افتتاح زودرس موزهي شوش بودهاند. موزهي شوش شايد پس از موزهي ايران باستان از معدود موزههاي تخصصي باستانشناسي ايران باشد؛ اما بيش از هر موزهي ديگر، دستآوردهاي يك سده كاوشهاي باستانشناسي در يك جايگاه باستاني را در برابر ديدگان همه ميگذارد؛ اما البته تنها بخشي از يافتههاي باستانشناختي يك سده فعاليتهاي قديميترين هيات باستانشناسي اعزامي از فرانسه در شوش بر بنيان قرارداد 1895 مظفرالدينشاه قاجار با ژان ژاك دومرگان را در بر ميگيرد؛ آثاري كه شامل: دوران عيلامي هخامنشي، پارت، ساساني و اسلامي ازچندين تپهي شوشان است و پس از دومرگان به وسيلهي دومكنوم گيرشمن و ژان پرو مورد كاوش قرارگرفته است. افزون بر دشت شوشان، يافتههاي باستانشناختي در سر و بردنشاندهي مسجد سليمان و اشيايي كه بعدها در ديگر نقاط خوزستان به دست ميآمد نيز در آنجا نگاهداري ميشد. دوران گوناگون تاريخي دشت خوزستان به صورت گورهاي بازسازيشدهي عيلامي و تاريخي و ستونها و سرستونهاي گاوسر و آجر كاشيهاي هخامنشي آپاداناي شوش و فرسكها و ديوارنگارههاي دوره تاريخي كه ديوارههاي موزه را آراسته بود. از آثاري كه پس از انقلاب در موزه نمايش داده شده است، نكارگند اليمايي تي سي يون در دشت سوسن ايذه است كه با پيگيري مسؤول باستانشناسي آياپير (ايذه) به شوش منتقل و قطعات منفك آن به وسيله استادكاران با تجربهي تخت جمشيد به هم پيوسته و بازسازي و مرمت شده و زينتبخش موزهي شوش است. موزهي شوش از نخستين روزهاي آغاز جنگ تحميلي در تيررس دشمنان بعثي قرار گرفته و دهها گلولهي توپ و خمپاره را بهصورت مستقيم و غيرمستيم به جان خريده است. اين موزه آماج بمبارانهاي هدفمند يا كور دشمن قرار داشته، بارها مورد اصابت گلولههاي خمسهخمسه و راكتهاي ويرانگر عراقي قرار گرفته است و جايجاي فضاي بيروني آن شهادتگاه چندين رزمندهي جان بر كف در دوران جنگ بوده است. اشياي نادر و ارزندهي موزه و انبارهاي طبقهبنديشدهي ناشي ساليان دراز مطالعات باستانشناختي دههاسالهي باستانشناسان در شوش كه در امان از تجاوزات دشمن بيفرهنگ نبوده است، در همان نخستين ماه جنگ يعني مهرماه 1359 در زير گلولهباران هاي بيامان دشمن به مدت دو هفته تا پيش از سپيده دم با رشادت چند داوطلب اعزامي از تهران و چند نيروي فداكار بومي طي عملياتي بيسابقه و كمنظير در آغاز به هفتتپه و پس از صورت برداري و بسته بندي به همراه اشياي موزهي هفت تپه (بدون ياري و يا برخورداري از پشتيباني لژستيكي نظامي و دولتي هيچ ارگان و نهاد) با پرداخت كرايهي بار براي اجارهي يك واگن اختصاصي (بدون اجازهي قيد نوع بار براي شانه خالي كردن دستاندركاران ايستگاه راه آهن انديمشك از بار مسؤوليت) به تهران فرستاده شد. باستانشناسان داوطلب براي انتقال اشياي موزهي آبادان و سپس خرمآباد به آن شهرها هم عزيمت كردند.... موزهي شوش كه پس از پايان جنگ تنها مدت كوتاهي بازگشايي شده بود براي تعميرات اساسي چندين سال تعطيل شده بود؛ در حالي كه در همان زمان موزههاي بسياري در ديگر نقاط كشور راه اندازي شدند. از سه موزهي آبرومند خوزستان (شوش آبادان و هفت تپه) هيچ يك حتا به موقعيت پيش از جنگ باز نگشتهاند. در رابطهي پروژهي بين المللي چغازنبيل موزهي هفت تپه اشغال و چند سالي است كه تنها بخشهايي از آن به شكلي ساده و البته در خدمت آن پروژه گشايش يافته است؛ در حالي كه بنيان موزهي هفت تپه با همت دكتر نگهبان تنها براي نمايش آثار باستاني و پژوهشي هفت تپه نهاده شده است. پروژهي چغازنبيل با بودجهي قابل توجهي كه در اختيار داشت ميتوانست امروزه موزهي ويژهي چغازنبيل را بر فهرست موزههاي كشور بيفزايد. موزهي آبادان نيز در شان آثارش، به نيرو و امكانات شايستهي يك موزهي امروزين مجهز نيست. در حالي كه اعتبارات قابل توجه ستاد بازسازي مناطق جنگي ميتوانست سرعت بازگشايي روزآمد و بهينهي موزه هاي خوزستان را با امكانات مدرن نمايشي و تجهيزات پيشرفتهي امنيتي ميسر كند. اميد آنكه انتظار بسياري از دوستداران ميراث باستاني با وجود طولاني شدن زمان گشايش موزههاي شناخته شدهي خوزستان و عيلامشناسان براي راهاندازي موزهي شوش كه يكي از قديميترين موزههاي باستانشناسي كشور است، بيهوده نبوده است و آنان بهزودي شاهد موزهاي از هر نظر بينقص خواهند بود. اما در طرح جديد گالريهاي موزهي شوش، گويي تحت تاثير هواپيماهاي مسافربري، سقف آن بازآفريني شده است. نماي موزه كه مسلط بر حياطي پاركگونه است، تغييرات قابل توجهي نكرده است. بايد پرسيد آيا موزه به تمامي آنچه يك موزهي مدرن و امروزي نيازمند آن است مجهز شده است يا نه ؟ شرايط آب و هوايي و دما و رطوبت مد نظر بوده است و از همه مهمتر آنكه آيا موزه كادر راهنما و موزهداري و رزيده و متبحري را تربيت كرده است؟ به ويژه از نظر ايمني و امنيت آيا خطر جنگ سيل آتشسوزي و خرابكاري و بحران مد نظر بوده است؟ به هر حال بازگشايي موزهي شوش بر همهي دستاندركان و دوستداران ميراث فرهنگي مبارك باد. انتهاي پيام