زهرا اشراقي پنجمين نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي و همسر محمدرضا خاتمي، برادر رييسجمهور و دبيركل جبههي مشاركت ايران اسلامي است. وي كه فارغالتحصيل فلسفه از دانشگاه تهران است، به گفته خودش همواره در حد يك كارشناس عادي و نه در مناسبي بالاتر از آن فعاليت اجتماعي داشته است و در حال حاضر نيز مشاور جوانان اشرف بروجردي، معاون اجتماعي وزير كشور است و در NGO انجمن حاميان زنان فعاليت دارد.
او دغدغه دوم بودن نقش زن در فرهنگ و كشور ايران را دارد و فعاليتهاي اجتماعياش را معطوف به اين مساله كرد و به همين منظور قصد ورود به مجلس را داشته تا جديتر از گذشته به فعاليتش بپردازد كه صلاحيتش احراز نشد، با اين وجود معتقد است كه خارج از مجلس نيز ميتوان اين فعاليتها را ادامه داد.
وي در آستانه بيست و پنجمين بهار انقلاب در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به تحليل و مقايسهي شرايط موجود سياسي با زمان حيات حضرت امام خميني(ره) پرداخته و اينكه تا چه حد آن بزرگوار براي آراء و نظرات ديگران ارزش قائل بود و همواره بر نقش مهم مردم در تعيين سرنوشت كشور تاكيد ميكرد.
آنچه در پي ميآيد، مشروح گفتوگوي ايسنا با زهرا اشراقي است:
ايسنا: تحليل شما از شرايط و فضاي كنوني سياسي كشور چيست؟
اشراقي: با وجوديكه پيشبيني گستردگي اين حجم عظيم رد صلاحيتشدگان در اذهان نميگنجيد ولي من منتظر چنين روزي بودم؛ چرا كه اهرم قدرت در دست گروه خاصي است كه ميتوانند از هر نوع فعاليتي جلوگيري كنند.
امام همواره ميگفت: مردم از قدرت تشخيص برخوردارند و نيازي به قيم ندارند، مردمي كه تشخيص دادند كه چگونه انقلاب كنند، ميتوانند تشخيص دهند كه چه كسي بايد به مجلس وارد شود، بر همين اساس بود كه امام ميزان را رأي ملت ميدانست.
در حال حاضر، در ادامهي وضع موجود، من منتظر فضاي تندتر و شديدتر هم هستم. چون معتقدم كه حتي براي عملكردهاي قانوني هم امنيت وجود ندارد. در نتيجه فضاي عمومي جامعه، به سردي و ناامني توأم با اضطراب ميگرايد.
ايسنا: فضايي كه شما متصور شديد چه تاثيري بر آينده كشور خواهد داشت؟
اشراقي: اثر مخرب چنين فضايي بسيار زياد است. من و خانوادهام، كه چه در زمان حيات امام و چه پس از رحلت ايشان، همواره در ميان مردم بودهايم و نه جداي از آنها و پشت ديوارهاي بلند؛ اين فضا را همچون مردم به خوبي درك ميكنيم. اثر تخريبي اعتراضات و انتقادات خاموش شده، جو بياعتمادي مردم را به دنبال خواهد داشت. البته بايد حس بياعتمادي مردم را ريشهيابي كرد. مطبوعات منتسب به محافظهكاران يا ضداصلاحات، در طرح اين مساله مدعياند كه مردم به علت عدم توجه اصلاحطلبان به مسائل و مشكلات اقتصادي و معيشتي، از آنان روي گردان شدهاند. ولي آيا اگر واقعا مردم دغدغه مسائل معيشتي داشتند، در دوم خرداد 76 به خاتمي رأي ميدادند؟ تمام كسانيكه چنين تحليلي دارند، به خوبي ميدانند كه بياعتمادي مردم از چيست و مردم چه ميخواهند.
البته به نظر من يكي از دلايل بياعتمادي مردم نيز آن است كه اصلاحات موردنظر مردم با اصلاحات دولت - به معني مجموعه دوم خرداد و اصلاحطلبان - متفاوت بود و از همينرو به بنبست كنوني رسيديم.
ايسنا: چه تفاوتي ميان عملكرد فعلي شوراي نگهبان با گذشتهي آن وجود دارد؟
اشراقي: نظارت شوراي نگهبان بر انتخابات در زمان حيات امام صرفا نظارت بر حسن اجراي انتخابات بود و نظارت استصوابي در آن زمان وجود نداشت و اينگونه نبود كه شوراي نگهبان تشخيص دهد چه كسي صلاحيت دارد يا ندارد به مجلس وارد شود.
وزارت كشور تاييد ميكرد و شوراي نگهبان، نگهبان قانون بود تا دولت اعمال سليقه نكند.
متاسفانه اين بدعت در مجلس چهارم پايهگذاري شد و در انتخابات مجلس هفتم به اوج خود رسيد. حتي در اين چند روزه افراد مختلف در خبرگان قانون اساسي ابراز عقيده كردند آنچه كه در خبرگان مطرح شد كاملا متفاوت با ديدگاهي است كه اعمال سليقه ميكند حال اين كه اين كار خلاف قانون است و بايد مورد پيگيري جدي قرار گيرد و به اعتقاد من اين كار براي جلوگيري از به بن بست رسيدن دولت الزامي است.
ايسنا: شما ريشهي شرايط موجود كه آن را بنبست ميناميد، را در چه عواملي ميدانيد؟
اشراقي: وضع موجود ناشي از ضعف جبهه دوم خرداد است كه متاسفانه بهترين فرصتها را از دست داد. مثلا زمان طرح و ارائه لوايح رييس جمهور، مجلس شوراي اسلامي و شخص خاتمي ميتوانستند با قدرت بيشتري عمل كنند. خاتمي از پشتوانه 22 ميليونياي برخوردار بود كه امام نيز در بهمن 57 در بهشت زهرا با تكيه بر همين پشتوانه مردمي گفت: من به پشتوانه اين ملت است كه ميتوانم كارها را به پيش ببرم.
به نظر من آراء بالاي مردم، پيشتوانه قوي و سرنوشتسازي بود. اصلاحطلبان كه ليدرشان خاتمي (چه بخواهد و چه نخواهد)است، اين پشتوانه را به كار نبستند و فرصتهاي زيادي را از دست دادند.
البته به نظر من، هنوز هم دير نشده و خاتمي ميتواند از اين پشتوانه مردمي و در فرصت باقيمانده از دوره خدمتش، به بهترين نحو استفاده كند، بدون اينكه آشوبي در كشور ايجاد شود؛ چرا كه همين آشوبها، ممكن است نظام را به بنبست بكشاند.
از اينرو از خاتمي ميخواهم كه بار ديگر پرچمدار اصلاحات باشد و با قدرت و اعتماد به نفس پيش رود، چرا كه مردم هنوز هم به خاتمي اعتماد دارند. از دست دادن اين فرصت به منزله قرار گرفتن در سراشيبي است.
نبايد اجازه دهيم كه نظامي كه به سختي شكل يافته و مردم براي آن رنج بسياري متحمل شدهاند از دست برود. ما براي كسب آزادي 8 سال جنگيديم و شهدا و جانبازان بسياري را به جا گذاشتيم، از اين رو امروز نميتوانيم شاهد از دست رفتن آزادي و جمهوريت نظام باشيم.
ما اين نظام را به راحتي به دست نياوردهايم كه به راحتي آن را از دست دهيم. همگي ما از دوستداران نظام هستيم و به آن معتقديم. ما ضد نظام نيستيم، فقط به برخي از نهادها، تصميمها و رفتارها منتقديم. بايد باور كرد كه منتقدان، معاند نيستند. من شاهدم كه سيل عظيم رد صلاحيتشدگان واقعا عاشق ايران، نظام، انقلاب و امامند و زندگي پاك و سادهاي دارند. اين روزها دستاورهاي زحمت امام كه 15 سال به خاطر آن در تبعيد بود به باد فنا ميرود. از اين رو سكوت در اين برهه، برايمان گران تمام خواهد شد.
من به عنوان يك شهروند و يك هموطن از خاتمي ميخواهم كه به ميدان بيايد چون مردم هنوز هم پشت سر او هستند و خاتمي بايد با باور حمايت مردم، شجاعانه به ميدان بيايد و اجازه ندهد مملكتي كه با خون دل حفظ كردهايم و با خون شهدايمان از چنگ صدام خونخوار نجاتش داديم امروز به دست كساني بيفتد كه پس از جنگ روي كار آمدهاند.
اصلاحطلبان بايد از فرصتها نهايت استفاده را بكنند و شكافي كه ميان جبهه دوم خرداد بوجود آمده را با اتحاد بپوشانند.
ايسنا: در شرايط موجود از خاتمي چه انتظاري ميتوان داشت؟
اشراقي: خاتمي زماني كه از همهگان خواست تا اگر در خود توانايي نمايندگي مردم را ميبينند براي انتخابات مجلس هفتم، ثبتنام كنند، مشوق من شد تا ثبتنام كنم. پس از آن خاتمي اعلام كرد كه از تك تك كساني كه به شكل غيرقانوني رد صلاحيت شدهاند، دفاع ميكند. حال كه بسياري از كسانيكه در خوشنامي و پاكياشان شكي نيست رد صلاحيت شدهاند، زمان آن فرا رسيده كه خاتمي از آنان دفاع كند.
ايسنا: به نظر شما خاتمي چه ميتواند بكند؟
اشراقي: هنوز چشم اميد مردم به خاتمي است، او همهكاره است و صد در صد ميتواند ادامه دهد. خاتمي نبايد استعفا دهد. او مجري قانون اساسي است و بايد محكم در برابر هر عملكرد و قانوني كه ناقض حقوق انسانها است، بايستد و اخطار قانون اساسي بدهد و با هر روشي درچارچوب وظايفش كه ميتواند بايد وارد شود و اجازه ندهد كه شاهد از ميان رفتن جمهوريت نظام باشيم.
من هيچ اظهارنظري نميكنم كه خاتمي چه كند ولي به عنوان رييس قوه مجريه و مجري قانون اساسي بايد انتخاباتي را برگزار كند كه رأي مردم در آن موثر و باارزش دانسته ميشود و در نهايت نمايندگان واقعي مردم در آن برگزيده ميشوند.
ايسنا: عدم شركت يك جناح سياسي در انتخابات چه تاثيري را بر فضاي آينده كشور خواهد داشت؟
اشراقي: البته من عضو هيچ حزب و جناحي نيستم ولي به نظر ميرسد از آنجا كه بيشترين فشار احزاب تنها به واسطه صدور بيانيههايشان است و فاقد ابزار اجرايي هستند، از اعمال نفوذ كمتري نسبت به دولت در جامعه برخوردارند ولي به آقاي خاتمي كه تمامي ابزارهاي اجرايي را در دست دارد، پيشنهاد ميكنم در دانشگاه تهران يا يكي از ميادين شهر، حضور يابد و براي تمامي مردم كه عاشقانه به او رأي دادند، سخن بگويد. چرا كه تلويزيون تمام حرفهايش و يا به تعبيري جان كلام وي را پخش نميكند. برخي روزنامهها جرأت انعكاس آنها را ندارند، برخي روزنامهها گفتههاي رييس جمهور را تكذيب ميكنند و كار به جايي رسيده كه حتي من كه از اعضاء خانواده رييس جمهور هستم، نميدانم كه حرف واقعي ايشان چيست.
بعنوان يك عضو خانواده به آقاي خاتمي ميگويم كه بگذاريد فرزندان ما در آينده با افتخار بگويند كه خاتمي هستند. البته الان زمان انتقاد نيست و فضا، فضاي اتحاد است.
ايسنا: اتحاد مدنظر شما چقدر محقق شده است؟
اشراقي: به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان حداقل در مجلس اتحاد داشتهاند و بايد اين اتحاد را در كل جبهه دوم خرداد گسترش دهند.
ايسنا: چه عواقبي در صورت عدم شركت گسترده مردم در انتخابات، متوجه جامعه و نظام خواهد بود؟
اشراقي: من نميتوانم از طرف مردم حرف بزنم. عملكرد مردم بسته به آخرين وقايع تا انتخابات دارد و نميتوان مطمئن بود كه بياعتمادي مردم بر شركتشان در انتخابات موثر خواهد بود. به ويژه آنكه عملكرد مردم در مواقعي همچون دوم خرداد قابل پيشبيني و باور نبود. بايد اين نكته را در نظر داشت كه مردم ايران همواره اعتراضاتشان را پاي صندوقهاي رأي نشان ميدهند، همچنانكه در دوم خرداد 76 به يك جريان نه گفتند و در دور دوم انتخابات شوراهاي شهر و روستا نيز به گونه ديگري اعتراضشان را عنوان كردند.
البته حكومتي كه مدعي مردمسالاري است نبايد وجهه مردمسالار بودن خود را از دست بدهد به ويژه آنكه در عصر حاضر نميتوان حكومت اقليت تشكيل داد؛ چرا كه مردم به هيچ عنوان آن را نميپذيرند.
فراموش نكنيم كه امام در بدو ورود به ايران شعار «استقلال، آزادي، حكومت اسلامي» را به شعار «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» تغيير داد و عليرغم آنكه ميدانست نظام جمهوري اسلامي همان است كه مردم ميخواهند و به خاطر آن انقلاب كردهاند، ولي بازهم آن را به رأي گذاشت و همان رأي مردم بود كه از نظر امام به نظام مشروعيت بخشيد. از اينرو بقاي مردمسالاري نظام است كه مشروعيت آن را تداوم ميبخشد و ما را از خطرات حاكم بر منطقه ميرهاند.
در عصر انقلاب اينترنتي و اطلاعرساني، هرچه جامعه بستهتر شود، مردم و بويژه جوانان از مراكز خبري ديگر، كسب اطلاع خواهند كرد و در نهايت هيچ چيز بر مردم پوشيده نخواهد ماند. من نگرانم كه مبادا با كمرنگ شدن نقش مردم، تشنجهاي حاكم بر منطقه اثرات خود را بر ايران نيز بگذارد.
اشراقي در پايان اين مصاحبه با اشاره به اينكه از سوي شوراي نگهبان رد صلاحيت شده است، گفت: يك هفته پيش از اعلام رد صلاحيتها، با واسطه به من اعلام شد كه رد صلاحيت شدهام، قبل از آن قصد انصراف داشتم ولي بعد منصرف شدم.البته هدف من از ورود به مجلس آن بود كه اهداف و برنامههاي اجتماعيام را مطمئنتر پيگيري كنم، اگرچه خارج از مجلس نيز ميتوانم چنين كنم چون نه به صندليهاي قرمز مجلس دل بسته بودم و نه به شهرت و نه ماديات.
در برخي محافل از خانواده امام ايراد ميگيرند كه چرا سكوت ميكنند. سكوت خانواده من تا آنجاست كه من در اعتراض ديگر رد صلاحيتشدگان، شركت نكردم و بنابر درخواست مادرم قصد دارم در اين خصوص هم سكوت كنم و فعلا گلهام را پيش خدا ببرم ولي سكوت حاكم بر من و خانوادهام به هيچوجه از روي رضايت نيست.
البته من هيچ اصراري ندارم كه چون نوه امام هستم، صلاحيت من را تاييد كنند. پيش از تعيين صلاحيتها هم هيچ حرفي نزدم تا مبادا شبههاي ايجاد نشود كه چنين قصدي دارم. در حال حاضر هم خوشحالم كه رد صلاحيت شدهام و اعتراضي هم ندارم چون اين عملكرد شوراي نگهبان نشان داد كه ديدگاه من با آنها متفاوت است.
من شخصا خانوادهام را به آرامش دعوت كردم، عليرغم اينكه 2 بار اعضاء خانواده من رد صلاحيت شدهاند ولي ما هم جزء ديگر رد صلاحيتشدگانيم و نه جداي آنها.
نامه فرزند يونسي در اين فضا بر من تاثير زيادي گذاشت و ميخواستم طي نامهاي به او بگويم كه به خاطر پدرت كه زنده است، تاييد صلاحيت شدهاي.
انتهاي پيام