شيوه سنتي تقسيم آب در سمنان؛ «تلاش انسان‌هايي كه در برابر دشواري‌هاي طبيعت مقاومت كردند عبرت‌آموز است»

اما شيوه‌ي سنتي تقسيم آب در سمنان، موضوع ديگري بود كه پناهي سمناني در تشريح آداب و رسوم مردم اين شهر، به آن پرداخت. وي در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش آيين و سنت‌هاي ايسنا (خبرگزاري دانشجويان ايران) گفت: شايد شيوه‌ي تقسيم سنتي آب در سمنان در نظام‌هاي آبياري ايران در نوع خود يگانه باشد و قدمت آن از تقسيم آب زاينده‌رود نيز بيشتر است. در هر صورت، اين شيوه كه دستاورد خرد جمعي و مبتني بر تجربه‌هاي تلخ و شيريني است، قرن‌ها به مثابه‌ي شيوه‌اي خودكفا و پاسخگو، تا چند دهه‌ي پيش دوام آ‌ورد و سپس در فرآيند ضرورت‌ها و الزامات ناگزير اجتماعي، به تدريج از تكاپو باز ايستاد. نظام و ضوابط بسيار پيچيده و كارآمد تقسيم آب در سمنان با حساب و كتاب و سازماني اداري فعالي، آب مورد نياز كشاورزان و مردم را تامين مي‌كرد؛ به گونه‌اي كه هيچ گاه تحت كنترل و اداره‌ي دولت‌هاي وقت درنيامد. وي بيان كرد: آب در اين نظام،‌ مانند اشياي منقول و غيرمنقول، داراي هويت حقوقي بود و خريد و فروش مي‌شد و كساني كه داراي حق بودند، سندي ثبتي در اختيار داشتند. اين مالكيت، مانند خانه، باغ و زمين، خريد و فروش يا اجاره مي‌شد، با ارث منتقل مي‌گرديد و كابين بسياري از نوعروسان در مي‌آمد. او درباره افرادي كه مسؤوليت اداره‌ي استخرها را در شيوه‌ي سنتي تقسيم آب در سمنان برعهده داشتند، توضيح داد: قانون‌دار نگهدارنده طومارها و دفاتر آبياري، امين رودخانه ناظر بر آب رودخانه، انگارنويس سرپرست و گرداننده‌ي چرخ امور آبياري (در هر يك از شش استخر سمنان، يك انگارنويس بود) مره‌بان دارنده‌ي صورت آب سهم روزانه بهره‌گيران (هر استخر يك نفر) و استخربان حافظ و ناظر بر تقسيم آب استخر (هر استخر يك نفر) بود. البته افراد ديگري هم در اداره‌ي امور نقش داشتند؛ ولي به طور كلي چرخ آب به دست اين چند نفر مي‌چرخيد كه حقوق و دستمزد آنان با آب محاسبه مي‌شد. وي در ادامه تصريح كرد: آب سمنان از محلي در 18 كيلومتري شمال شهر سمنان از زير كوه‌هاي جنوبي شهميرزاد و از محلي به نام سربند گله رود بار سرچشمه مي‌گيرد. آب اين رودخانه به محلي به نام پارا يا آب پخش كن مي‌رسد كه ستاد مركزي تقسيم آب استخرهاي ششگانه سمنان است. بي‌ترديد، كشاورزان سمناني قرن‌ها، چشم اميد به اين كانون كرامت و بخشش دوخته‌اند تا آب از “پارا” به رگ‌هاي تشنه‌ي شهر كويري سمنان جاري شود. سمناني با اشاره به اين كه بستر جوي آب در پارا به گونه‌اي تراز شده بود كه آب بتواند يكنواخت حركت كند، ادامه داد: تقسيم آب در سمنان با مقياس‌ها و ابزارهاي اندازه‌گيري سنتي صورت مي‌گرفت كه مهمترين آنها عبارتند از: برجم barjam يا برجن barjon كه تيرچوبي به قطر 50 سانتيمتر يا بيشتر بود كه يكي از سطوح خارجي آن صاف شده و در سرتاسر عرض جوي در محل تقسيم آب قرار مي‌گرفت؛ تا آب از بستري يكدست، هموار و مساوي از روي آن به جوي‌هاي فرعي بريزد. كله kole يا نايژه هم تير چوبي به قطر حدود 75 سانتيمتر و ارتفاع سه متر بود كه به شكل عمودي در مجراي خروج آب از استخرا قرار مي‌گرفت و جريان آب را قطع يا وصل مي‌كرد. در بدنه‌ي كله چند سوراخ افقي تعبيه مي‌شد كه در هنگام باز و بسته شدن مجرا، چوب ديگري از سوراخي عبور مي‌كرد و كله را در حالت ثابت نگه مي‌داشت. اين پژوهشگر افزود: شهرهاي پنجگانه‌اي كه از آب پخش كن پارا سرازير مي‌شوند آب را به شش استخر مي‌برند. آب در كرانه اين استخرهاي زيباي دايره‌يي شكل محصور شده و از پاي كله گاه يا مجراي خروجي اين استخرها، ده‌ها و صدها جوي كوچك ايجاد مي‌شد تا هزاران باغ و ‌كشتزار سيراب شود. در گرگ و ميش بامداد هر روز كه نوبت آب بود، كشاورزان در كله گاه استخر محله‌ي خود گرداگرد استخربان و مره‌دار جمع مي‌شدند. وقتي نوبت آب افراد مشخص مي‌شد، استخربان، كله استخر را بالا مي‌كشيد و آب در جوي‌ها جاري مي‌شد، سپس كشاورزان هر كدام با بيلي كه در دست داشتند پا به پاي آب به سوي كشتزار و باغ خود مي‌رفتند. وي يكي از جنبه‌هاي جذاب شيوه‌ي سنتي تقسيم آب سمنان را خيرات آب دانست گفت: خيرات آب به امور عام‌المنفعه اختصاص داشت كه از اين طريق نيازهاي عامه مردم تامين مي‌شد و هم بازدهي مالي آن صرف رفاه نيازمندان مي‌گرديد. يكي از زيباترين و ديرپاترين جلوه‌هاي خيرات آب، آب سحر بود. از زمان‌هاي گذشته تا چند دهه پيش، سهمي از آب استخر محله‌هاي ناسار و اسفنجان در مقدار و زمان معيني به نام آب سحر با تشريفات و آيين جذابي هر بامداد براي مشروب كردن آب حوض‌هاي مساجد و مدرسه‌ها، آب‌انبارهاي عمومي، خزينه‌ي حمام‌ها و استفاده‌ي همگاني اختصاص مي‌يافت. اين آب را قرن‌ها پيش، مردي پاكدل كه نام او را نمي‌دانيم، از كيسه‌ي فتوت خود خريد و به آب سحر مرسوم كرد و مقرر داشت كه هر روز قبل از طلوع فجر صادق از استخر اسفنجان و ناسار، سهمي از آب را باز كنند تا از ابتداي شهر آمده و از انتهاي آن بيرون برود. مسؤول اجراي آيين آب سحر، مردي به نام سحربان بود كه در وقت معيني قبل از طلوع فجر، آب را از استخر گشوده و همراه آب تا مكاني به نام سل نقاشان مي‌آمد؛ سپس در آنجا با تاني و آهستگي دو ركعت نماز (صبح) مي‌گذارد و بعد از آن استخر را مي‌بست. وي اضافه كرد: طبيعي است كه آب سحر پس از شرب اماكن عمومي و رفع نياز مردم مازادي برجا مي‌گذاشت. مبتكر آب سحر، قطعه زميني در بيرون شهر خريد و آن را وقف كرد تا سحربان با استفاده از مازاد آب سحر در آن زمين كشت كند و محصول آن را به جاي دستمزد خود بردارد. پناهي سمناني در پايان گفت: شيوه‌ي سنتي تقسيم آب، قرن‌ها در اعماق زندگي مادي و معنوي مردم سمنان نفوذ داشت؛ تا جايي كه در فرهنگ عامه‌ي مردم جا باز كرد و در ضرب‌المثل‌هاي متعددي به نام آبياري سمنان اشاره شده است. البته آن نظام جذاب و پرهيجان، اكنون از رمق افتاده و نشان چشمگيري از آن باقي نمانده است؛ اما نكته‌ي عبرت آموز، تلاش مقدس انسان‌هايي است كه با انديشه‌هاي والايي خود در برابر دشواري‌هاي طبيعت مقاومت كردند و شيوه‌هاي كارساز را از دل انبوه ناشناخته‌ها و پيچيدگي‌ها بيرون كشيدند، به كار بستند و زندگي را تداوم بخشيدند. انتهاي پيام
  • چهارشنبه/ ۲۳ مهر ۱۳۸۲ / ۰۹:۱۰
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 8207-08652
  • خبرنگار : 71063