«تاريخچهي شفاهي سينما و تلويزيون “كودك” از زبان فرشته طائرپور» (بخش دوم)
طاهرپور در ادامهي صحبتهاي خود با اشاره به فعاليت حرفهاي خود در تلويزيون به ايسنا گفت: بعد از انقلاب با به وجود آمدن يك نگاه كاملا فرهنگي - مسووليتي، من هم وارد تلويزيون شدم. از طرفي در اين سالها با توجه به عبوس و جدي بودن جامعه، شرايط كار براي كودكان بيشتر مهيا بود، يعني ما امكان استفاده از رنگ، موسيقي، شعر و شادي را تنها در كارهاي كودكان داشتيم به همين دليل هم درسالهاي اول انقلاب، جذابترين برنامههاي تلويزيون حتي براي بزرگسالان، برنامهي كودك بود. از طرفي ما در تمامي ژانرها ميتوانستيم موضوعي كار كنيم ولي به كودك كه ميرسيديم بايد مخاطب را تعريف ميكرديم وگرنه كسي پاي برنامهها نمينشست. از اولين كارهاي ما، توليد مجموعهي “محلهي برو بيا” بود كه از توليدات اين دفتر بود و يك نوع نوآوري را در سبك ، طنز، اتفاقات بصري و و... داشت. بعد از آن هم ما مجموعههاي ديگري مثل سمندون، خاله قورباغه، مدرسهي مادربزرگها و ... را ساختيم. طائرپور اضافه كرد: با روي كار آمدن هر نظامي، مجموعهاي از محدوديتها و ضوابط خاص هم شكل ميگيرد ولي در هر صورتي وقتي ما به مقولهي كودك ميرسيم ناچار هستيم تا تمام آن محدوديتها را كنار بگذاريم و در قالبي ديگر به مخاطب ارايه دهيم خود اين قالب هم يعني شادي بيشتر، رنگ بيشتر و ... و اگر كسي بخواهد از اين قانون غفلت كند، پس به نتيجه نميرسد. طاهرپور در ادامه با اشاره به حسي كه كار كودك به او ميد هد گفت: كار كردن و بازي كردن با بچهها، هميشه قشنگ است، هر چند كه من به شخصه از ابدا قصد نكردم تا براي كودكان كار كنم و باني اين كار آقاي نيك خواه بودند. در واقع، كودكان موجودات دلپذيري هستند كه بهترين طبقهي موجودات يك جامعه را تشكيل ميدهند براي من كار كردن با كودكان درست مثل يك زنگ تفريح بود هر چند كه بايد فراموش كرد كه اين كار به نوعي جديترين فعاليت است. طائرپور اضافه كرد: به نوعي، بخشي از حس قشنگ و دلپذير من نسبت به كودكان و كار براي كودك بر ميگردد به كودكي خوب خودم. كودكي من، سرشار از تمام آن حسهايي بود كه يك بچه، براي بزرگ شدن احتياج به آنها دارد پر از امنيت، شادي، محبت و در عين حال قانون مندي و نظم بود. به همين دليل هم من هيچ وقت نميخواستم بزرگ شوم پس اين كودكي را مثل بازي شارژ كردم و امروز تمام آن را براي كودكان خرج ميكنم. اين حقيقتي است كه داشتن يك خانواده مذهب و شغل و مليتي مطابق خواست وعلاقهي ما غنيمتي است. دراين ميان من به شخصه هم مليت و هم مذهب و خانوادهام را خيلي دوست دارم و در مورد شغلم هم با توجه به چنين پيشينهاي راضي هستم. وقتي كه بچهها را در حين ديدن فيلمها شاد و خوشحال ميبينم، كاملا لذت ميبرم و ديگر مهم نيست كه فيلم براي من ضرر اقتصادي هم داشته باشد و شايد به همين دليل است كه تا امروز با توجه به پيشنهادي زياد نتوانستهام سراغ فيلمهاي ديگر برويم. سينماي كودك ايران، سينماي فاخري براي همهي ما است و اين سينما يكي از بلندترين قلههاي افتخار فرهنگ و ملت ما است و من به شخصه خيلي خوشحال هستم كه حتي در گوشهي كوچكي از آن حضور داشتهام. طائرپور در ادامه با اشاره به محتواي فيلمهاي خاص كودك به ايسنا گفت: من معتقد هستم كه قبل از هر چيز بايد به كودكان آموخت كه در دل تمام بحرانهاي خانوادگي و اجتماعي، ... امكان اين هست كه ما مشكلات را حل كنيم و ما بايد به كودكان اين مجال را بدهيم كه آنها توانايي حل كردن تمام سختيها را دارند. در واقع اگر ما در يك فيلم واقعيت تلخي را نشان ميدهيم، در انتها بايد به يك مثبت گرايي برسيم، يعني ارايه دادن تلخيها، بدون ارايه كردن راه حل مناسب، كار درستي نيست. در واقع من به يك خوش فرجامي در مورد سينماي كودك معتقدم و بهترين شكل خوش فرجامي نشان دادن تمامي تواناييهايي بالقوهي كودكان است. يعني اگر ما يك كودك معلول را در فيلمي نشان ميدهيم، در جاي ديگر بايد تذكر دهيم كه اين كودك توانايي انجام كارههاي ديگري را دارد. اين واقع گرايي به خصوص براي جوانان و نوجوانان خيلي مهم است و به خصوص اين نكات را تا حدي كه دستم رسيده است، در فيلم نقش دادهام و اگر يك متن تلخ را آوردهاند، حتما آن را قبول نكردهام، چون معتقدم كه زندگي كودكان ايراني به اندازهي كافي توام بامشكلات و مسايل جدي و بحران است و ديگر احتياج ندارد تا ما هم به اين مشكل دامن بزنيم و بهتر است كه ما لابهلاي تمام رنگهاي خاكستري و سياه، يكي دو رنگ طلايي، آبي و سفيد هم بزنيم و به دنياي بچهها اميد و شادي بدهيم، چون اين كودكان بيشتر از هر چيز احتياج به روحيه،اميد و زندگي دارند. طائرپور در پايان با اشاره به وضعيت جشنواره فيلم كودك و مقايسهي آن با جهان گفت: جشنواره فيلم كودك اصفهان به خصوص در دو سه سال اول كار، بزرگترين اتفاق بينالمللي سينماي ايران بود و در خارج از كشور و محبوبيت بينظيري است، منتها سال به سال بيرمقتر شد. تا چهار سال پيش هشتاد درصد از فيلمهايي كه از ايران جايزه جهاني ميگرفتند، در ژانر سينماي كودك ساخته شده بود و در تمامي جشنوارههاي فيلم كودك، حتما چند فيلم ايراني حضور دارند و من اميدوارم اين قضيه دوام داشته باشد، چون تنها امتياز و تفاوت سينماي ايران با سينماي ژاپن و چين و... است. من حدود سه سال است كه به دليل فاصله گرفتن از مديريت سينماي كودك در اين جشنواره شركت نكردهام و در واقع ناراحت ميشدم كه اتفاقي را كه در سالهاي اول شروع جشنواره ميافتاد ديگر نميبينم. يعني آن فضاي شاد كودكانه امروز تبديل به يكسري برنامههاي فرماليته نشده است وچون اين ايدهآل از جشنواره فيلم كودك در ذهنم خيلي بزرگ بود و ميدانستم كه در حال حاضر به آن دست پيدا نميكنم، پس در اين چند سال شركت نكردم ولي اميدوارم امسال حداقل بخش كوچكي از آن آرمانهاي بزرگ را ببينم. انتهاي پيام