غلامرضا كاشي: گفتمان دموكراسي در ايران، همواره حاوي قرائتهاي شالودهشكن هويت ذاتي بوده است فاطمه راكعي: جبههي مشاركت به تدوين مانيفست جوانان بپردازد
دكتر غلامرضا كاشي، گفتمان دموكراسي در ايران را كم و بيش، همواره حاوي قرائتهاي شالودهشكن هويت ذاتي خواند. به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كاشي (پنجشنبه) در كارگاه اجتماعي «نسل جديد - هويت نو» كه در پنجمين اردوي ساليانه و اولين نشست عمومي شاخهي جوانان جبههي مشاركت برگزار شد، گفت: بحث هويت تعريف سادهاي دارد. هويت يعني ما كيستيم؟ بنابراين هويت همواره صورت جمعي دارد. البته برخي مدعي صورت فردباورانهي هويت هستند. وي افزود: در صورتي كه بپذيريم هويت با پرسش ما كيستيم؟ همراه باشد، بنابراين به شناسايي پرداخته شده است؛ يعني عناوين كثيري چون زن - مرد - دانشجو - اصلاح طلب و … در پاسخ گفته خواهد شد. وي با بيان اين كه گروههاي اجتماعي همواره ذيل يك برچسب، اقتضائات و تعاريف خاص آن داراي سلسلهمراتبي خواهند بود، توضيح داد: مثلا در يك گروه آزاديخواه، كساني به اعتباري آزاديخواهتر هستند و مثلا سابقه كيفري بيشتري دارند و در موقعيت محوريتر قرار ميگيرند و كسان ديگري در حاشيه. كاشي با بيان اين كه اين نوع سلسله مراتب قدرتي كه در هويت مطرح است نوعي ارزش محسوب ميشود، ادامه داد: چنين مفهومي از هويت دو نوع موضع فكري را برانگيخته؛ يكي اين كه هويت مفهومي ذاتي، بنيادي و سرشتي دارد و عناويني كه گروه اجتماعي را تعريف كرده، سلسله مراتب و ارزشهايي را با خود به همراه ميآورد، سرشتي هستند. (مثلا اسلام، هويت ذاتي و گريزناپذير هويت يك مسلمان است و مرزهاي دگرگونناپذيري بين مسلمانان و غير مسلمانان وجود دارد) اين صورتهاي سرشتي، صورت حقيقي هستند. اين نويسنده و محقق متذكر شد: سلسله مراتب قدرتآفرين صورتهاي سرشتي هويت، غيرقابلانكار و نفوذ ناپذيرند. وي افزود: فلسفهي دوران جديد با شالودهشكني هويتهاي سرشتي شروع ميشود و از اين منظر هر چيزي كه افراد را به هم پيوند ميزند، توافقي و قراردادي است و همه با هم يكسان محسوب ميشوند. ولي از آنجا كه گريزي از برقراري سلسلهمراتب قدرت نيست، بايد مفري براي آن يافت. كاشي بر اساس نظريهاي گفت: هر گونه هويتسازي كه دعوي حقيقت ميكند، سركوب و خشونت را در جوهر خويش دارد. بر اين اساس هيچ ميلي جز قدرت، افراد را به هم پيوند نميدهد. اين هم انگارهاي است كه نفي هويت ميكند. وي افزود: بين اين دو حد افراط و تفريط كه يكي هويت را ذات و ديگي آن را نفي ميكند، گرايش سومي خلق شده كه تعريف متفاوتي از هويت دارد و سرمنشاء آن فرويد است كه شالودهي انسان خودمختار مدرن را شكست و نقطهي عزيمت انسان را نه عقل كه غريزهي سركوبشدهي آن دانست و در اين نگرش، انسان جوياي ديگري بر مبناي غريزهي جنسي خود است؛ خود درون انسان نيست بلكه ميل به ديگري و بيرون است. كاشي، بنياد اين نگاه را آن دانست كه ما، در شبكههاي جمعي متولد ميشويم و ديگران وجه تفكيكناپذيري از ما هستند. در اين صورت، هويت معني پيوندزنندهي ما با ديگران است كه بخشي از حقيقت و هستي انسانهاست. اين تعريف با مفهوم نخست كه از هويت ارائهشده، متفاوت است و هر پاسخي كه به سوال «كيستم؟» داده ميشود، در گسترهي شبكههاي جمعي، خواهد بود. وي با بيان اين كه هويت جزء گريزناپذير حضور ما در شبكهي جمعي است، اضافه كرد: بر اين اساس، هويت جوهري و سرشتي نيست و به اعتبار حضور ما در گروههاي اجتماعي، خلق ميشود. وي با اشاره به اين كه هويت نسبت وسيعي با قدرت دارد، گفت: به اين اعتبار همهي صورتهاي قدرت سياسي نسبت وسيعي با الگوهاي هويتسازي دارند و نظمهاي معنابخشي را كه قدرت سياسي بر آن استوار است، در اختيار دارد. به اعتقاد وي، قدرتهاي سياسي در ايران بر الگوهاي وجه نخست استوارند. مثلا روشنفكران دوران پهلوي معتقد به ذاتي بودن ايرانيت در هويت ايرانيان بودند كه در آن ايرانيبودن ارجحتر از هويت مسلمانيت است. كاشي افزود: گفتمان دموكراسي در ايران كم و بيش همواره حاوي قرائتهاي شالودهشكن هويت ذاتي بوده است و معتقد است كه فرد انسان صاحب حقوقي است نه اين كه يك ايراني يا يك مسلمان از حقوقي بايد برخوردار باشد. اين محقق عامل اين شالودهشكني را عقل نقاد ناميد و افزود: خردباوري حداكثري همهي هنجارهاي خردبخش را شالودهشكني ميكند. وي افزود: به مفهوم امروزي و تاريخي، يكي از بنيادهاي گفتمان دموكراسي، نقد خردورزانهاي بود كه به شالودهي يك هويت فردي وارد ميشد و موفق بود، ولي استعداد جانشينكردن يك هويت ديگر را ندارد. به اعتقاد وي تنها راه غنابخشي به گفتمان دموكراسي و فرصت بقاء آن، تعديل درك آن از مفهوم خرد و تجديدنظر در فهم مفهوم هويت است تا در پروسهي تحولات اجتماعي منعطف باشد؛ به گونهاي كه افق سخن و نظرورزي گشوده باشد و پروسهي بازتوليد هويت تشكيل شود و اين مهم ممكن نميشود مگر با عدم پافشاري بر يك هويت خاص. بر اساس اين گزارش وي، در ادامه به سوالات حاضران پاسخ گفت. **دكتر ”فاطمه راكعي“ نيز گفت: مسالهي هويت از مهمترين مسائل اجتماعي امروز ماست و مهمترين بخش آن هم اين است كه محققان تئوريك صرفا به تجويز چه بايد كرد نپردازند، بلكه عملا عبور از دوران گذار با كمترين هزينه را نشان دهند. به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران، نمايندهي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در كارگاه اجتماعي «نسل جديد - هويت نو» كه در پنجمين اردوي ساليانه و اولين نشست عمومي شاخهي جوانان جبههي مشاركت برگزار شد، تصريح كرد: متفكران ايراني بايد از سالها پيش به دنبال تدوين دكترين اصلاحات ميبودند. وي گفت: آنها كه شعار دموكراسي در دنيا سر دادهاند، به نظر ميرسد در بسياري موارد صداقت نداشتهاند. در جامعهي ايران شالودهشكني لازم نشده است و فقط تئوريها مطرح است. راكعي اين موارد كه مسائل حاد فكري دانست و افزود: اگر كارشناسي لازم صورت نگيرد، زيانهاي جبران ناپذيري را در پي خواهد داشت. وي پيشنهاد كرد كه جبههي مشاركت به تدوين مانيفست جوانان بپردازد. انتهاي پيام