اعتراض فرهنگسراي ولا نسبت به ادامهي بازداشت مستندسازان ايراني
فرهنگسراي ولا در واكنش به ادامه بازداشت مستندسازان ايراني، مطلبي را در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران قرار داد. به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا متن كامل اين مطلب به شرح ذيل است: سعيد ابوطالب مستندساز و عضو شوراي سياستگذاري فرهنگسراي ولا و همكارش سهيل كريمي بيش از دو ماه است كه در چنگال اشغالگران آمريكايي اسيرند و مدعان گردش آزاد اطلاعات و آزادي بيان در برابر اين اقدام سكوت مرگ پيشه كردهاند. آنچه عليرغم تاكيدات مكرر رياست محترم مجمهوري، شورايعالي امنيت ملي و نهادهاي عاليرتبه كشور باعث تاسف است سكوت و مداراي غافلانهاي است كه دستگاه ديپلماسي كشور پيشه كرده است و به رغم وظيفه ذاتي خود در حمايت از حقوق اتباع ايراني در سراسر جهان، در مقابل ظلمي كه بر اين دو هرمند متعهد كشورمان رفته است جز بيان اظهارنظرهاي كم خطر و رايزنيهايي از موضع انفعال اقدامي صورت نداده است. كارنامه دستگاه سياست خارجه ما در اين باره متاسفانه يكي داستان است پر آب چشم سالهاست خبرنگار و ديپلماتهاي قهرمان ايراني در لبنان به اسارت گرفته شدهاند و در م امي اين سالهاي طولاني تحرك قابل توجهي از وزارت امور خارجه براي تعيين سرنوشت آن عزيزان صورت نگرفته و در كمال تاسف طولاني شدن زمان به فراموشي موضوع منجر شده است. در افغانستان خبرنگار و ديپلماتهاي كشورمان بدست عدهاي متحجر ضد اسلام به رگبار بسته شدند و سياستمداران ما در برابر اين گروهك سفاك و جنايتكار هيچ اقدام در خوري نكردند و در همين روزها سفير سابق كشورمان در آرژانتين با بهانهاي واهي به اسارت استعمارگران انگليسي درآمده و در بازداشتگاههاي آن كشور بسر ميبرد و بعيد به نظر ميرسد سفر معاون وزير و خواستههاي عاجزانه وزير اور خارجه از مقامات انگليسي راه به جايي ببرد و ... به ياد داريم كه رهبر فرزانه در ترسيم خطوط كلي عملكرد دستگاه ديپلماسي كشور بر رعايت سه اصل عزت، حكمت و مصلحت تاكيد فرمودند اما آنچه در عمل مشاهده ميشود آن است كه وزارت امور خارجه متاسفانه به جاي تاسي به عزت اسلامي شيوه ذلت سياسي را در رفتار و تعامل خود با جهان پيرامون پيشه كرده است. به راستي اگر چند امريكايي در كشوري به گروگان گرفته ميشدند و به خصوص اگر آنان خبرنگار و مستندساز بودند اينچنين واكنشي از دولت متبوعشان مشاهده مي شد؟ آيا سياستمداران و فعالان سياست خارجه آن كشور دست روي دست ميگذاشتند و به اظهار تاسفهاي ديپلماتيك بسنده ميكردند؟ يا اينكه از ظرفيتها و تواناييهاي تعامل خود با جهان پيرامون استفاده ميكردند و ... در حال حاضر در شوراي انتقالي حكومت عراق اكثريت با گروههاي شيعه است و رابطه ايران با ديگر گروههاي تشكيل دهنده اين شورا نيز حسنه است. ايا از اين ظرفيت در جه اين مهم به اندازه كافي استفاده شده است؟ آيا ايران از رابطه خود با ديگر كشورها و از اهرم فشار و چانه زني آنچناني كه ايد و شايد استفاده كرده است؟ آيا اين موضوع از طريق مجامع بينالمللي و نهادهاي حقوق بشر و تاثيرگذار به قدر كافي پيگيري شده است؟ آيا اطلاع رساني جهاني و پويايي براي روشن شدن افكار عمومي بينالمللي صورت گرفته است؟ آيا در دستگاه عريض و طويل سياست خارجه كشور ما كسي هست كه بگويد علت قفل شدن اقدامات ديپلماتيك براي رهايي مستندسازان ايراني چيست؟ در اين ميان موقعيت ويژه اين دو عزيز به عنوان خبرنگاران (كه پيام رسانان آگاهياند) را نيز نبايد از خاطر برد در همه جاي جهان ارزش و اعتباري كه به جايگاه و منزلت خبرنگاران نهاده ميشود با بالاترين رتبهها و ردههاي تاثيرگذار در جام عه قابل قياس نيست چرا كه خبرنگاران شكل دهنده افكار عمومي و سربازان خط مقدم جبهه جنگ فرهنگ و اطلاع رساني هستند. براي نمونه در پي دستگيري خبرنگاران ايتاليايي در كشور افغانستان معاون وزير امور خارجه ايتاليا با يك هواپيماي اختصاصي به افغانستان رفت و تا هنگامي كه وي را از اسارت رها نكردند از افغانستان خارج نشد. يا در جريان دستگيري فرج سركوهي (خبرنگار ايراني كه در كشور خود مرتكب جرم شده بود) با پافشاري و زير امور خارجه آلمان مجبور به آزادي او شديم و بعد از آزادي بلافاصله عازم آلمان شد و ... تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل. اعضا شوراي سياستگذاري، رييس و كاركنان فرهنگسراي ولا با ابراز نگراني از طولاني شدن اين روند و اظهار تاسف فراوان از عملكرد ضعيف وزارت امور خارجه و ديگر دستگاههاي مسوول از همه نهادها و شخصيتهاي تاثيرگذار و جامعه فرهنگي كشورمان ميخواهد با درك حساسيت موضوع زمينههاي عملي آزادي اين دو مستندساز را در بند را فراهم كنند تا شاهد ازگشت عزتمند آن عزيزان به كشورمان باشيم. انتهاي پيام