گفتوگو با پژوهشگر ميراث فرهنگي درباره «تمدن مصر باستان» /2/
ميردانش در ادامه گفتوگوي خود با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در خصوص معماري مصر افزود: معماري مصر تاثير بسزايي در معماري يونان و رم بوجود آورد؛ بويژه در معماري رم كه فرم تالارهاي ستوندار آن تقليدي از معابد مصري است، روش نورگري از سقف در تالارهاي ستون دار بويژه در كليساهاي قرون وسطي كه شكلي باز پليكاني است از جمله تاثير معماري مصري و روم است. مصريان براي نورگرايي از سقف در تالارهاي ستونهاي رديف وسط تالارها را بلندتر از ستونهاي كناري ساختند و به اين ترتيب سقف وسط بلندتر از سقفهاي كناري است. در فاصله اين دو اختلاف سقف نورگيرها قرار دارند، تزيينات و سقفها بيشتر به صورت خطوط افقي ديده ميشوند. باشكوهترين بناهاي صخرهيي اين دوره، معبد ملكه هتشب سوت در منطقه دير الحري است كه در دل كوه توسط سنموتپ معمار مورد توجه ملكه طراحي و اجرا شده، محراب تالار در دل كوه، ولي حياط كاملا آشكار است. بر ديوارهاي معبد نقوشي كه شرح حال و افتخارات ملكه است نقش شده از فراعنه ديگر دوره جديد رامسس دوم كه مربوط به سلسله نوزدهم فراعنه است. مشهور است كه معابد متعددي برپا داشته و ديوارهاي معابد حاكي از توصيف كارهاي اوست؛ از جمله اين معابد كه در پرتگاهي در كنار رود نيل بنا شده معبد ابوسيمبل است كه تالار و محراب و حياط در داخل صخره كوه كنده شده است. در نماي ورودي چهار مجسمه عظيم رامسس كه قرينه هستند به ارتفاع 20 متر در طرفين در ورودي به فرم نشسته قرار گرفتهاند و چشمان فرعون نيل را نگاه ميكند. نكته قابل توجه كه امروزه نظر اكثر معماران و متخصصان را به خود معطوف داشته آن است كه هر سال در زمان تساوي طول روز و شب (نوروز) بامدادان اشعه خورشيد پس از روشن ساختن پيكرههاي نشسته عظيمالجثه نماي معبد از درون در ورودي مدخل معبد در عمق شصت متري بر محراب آن ميتابد، آنگاه پيكرههاي نشسته چهار موجود فناناپذير داخل معبد را روشن ميكنند كه شامل رامسس، خداي آمون (خداي بزرگ مصريها) و خداي خورشيد (RA) و پيكره چهارم Petah پتاه خداي خلقت است. به نظر ميرسد هنگام تابيدن نور خورشيد در اين هنگام بر روي پيكرهها بايستي مراسم مذهبي باشد؛ با توجه به علم هيات و ستاره شناسي قوي مصريان اين معبد و زمان بندي تابش نور خورشيد بر آن تنظيم شده است. از نظر انتخاب محل و چه در مورد حفر اتاقهاي درون كوه در نهايت دقت مهندسين و معماران انجام گرفته در دهه سال 1960 براي نجات اين معبد كه با اجراي پروژه سراسوان به منظور توليد برق آبي و افزايش زمينهاي زيركشت طرح شده بود و مجموعه اين بنا و ساير معابد اطراف آن به زير آبهاي نيل ميرفت و لذا طي مدت 5 سال معبد را به صورت قطعات بزرگ بريده و آن را مجددا در محل مرتفعتري از اطراف نيل نصب كردند. اين يك موقعيت تكنيكي و معماري در قرن حاضر است. البته معبد پس از انتقال به محل جديدش بر فراز نيل دقيقا در همان جهتي كه قبلا قرار داشت نصب شده معبد كوچكتر ديگري ابوسيمبل كه به همت همسر رامسس دوم ساخته شده و الهه هاتور اختصاص داده شده در دو طرف ورودي معبد شش مجسمه عظيم ايستاده شامل دو مجسمه رامسس بزرگ كه مجسمه ملكه را در ميان گرفته مشرف به رودخانه نيل در دامنه كوه حجاري و كنده كاري شده به صورت كلي اطراف نيل معابد و آرامگاههاي متعددي در طي قرون توسط فراعنه احداث شده است. وي در ادامه به بررسي اصول معماري مصر پرداخت و از اين ميان به تاثير عوامل طبيعي و مصالح ساختماني در معماري مصر اشاره كرد و گفت: تاثير عوامل طبيعي؛ در سرزمين مصر تنها دو فصل بهار و تابستان وجود دارد كه اين موضوع - يعني شرايط اقليمي ناشي از فصول محدود - تاثير فراواني در سبك ساده معماري مصر داشته است. به طور مثال آفتاب و نور كافي بوسيله روزنههاي خاصي به داخل معابد ميتابيد روشن است كه به علت گرماي شديد نيازي به داشتن پنجره احساس نميشد و ديوارهاي ضخيم بدون پنجره، خود بهترين عامل جلوگيري از ورود هواي گرم به داخل فضاها بوده است. اين ديوارهاي بدون پنجره سطوح مناسبي براي نوشتن خط هيروگليف تصوير كردن مراسم مذهبي، وقايع تاريخي و اتفاقات روزانه بوده است مصالح ساختماني. خانهها و قصرها تقريبا تا سلسله سوم از خشت ساخته مي شد و از آنجا كه چوب به راحتي در دسترس نبود تنه درخت خرما را در سقف بناها به كار ميگرفتند در سلسله سوم استفاده از سنگ در ساختن مقابر و معابد متداول شد زيرا مصريان اهميت فراواني براي زندگي پس از مرگ قائل بودند از انواع سنگهايي كه بيشتر استفاده ميشد ميتوان از سنگ سياه Sand stone، سنگ آهك limestone، مرمر سفيد alabaster و سنگ بلوري qvartzite نام برد. به طور كلي استفاده از سنگ آهك بيشتر متداول بود و از آنجا كه اين سنگ براي پوشاندن بين دو تير مناسب نبود از سنگ خارا كه از شهر آسوان يكي از شهرهاي نيل سفلي ميآوردند بيشتر استفاده شده است از سنگهاي سختتر مثل DOLERITE نيز براي صاف كردن سنگهاي ديگر استفاده ميكردند كه در واقع دوام اين سنگها باعث شد كه اين بناها تا امروز هم پابرجا بمانند درباره منزلت هم بايد گفت بهجز مس كه از صحراي سينا بدست ميآمد تعبير نفرات تقريبا كمياب بودند. وي در خصوص تكنيك و نحوه ساخت بناها افزود: در ماههاي تير تا مهر كه نيل طغيان ميكرد زمين قابل بهرهبرداري نبود. در اين ماهها نيروي كار اضافي آماده كارهاي ساختماني ميشدند حاكمان وقت افراد ماهر يا اسيران جنگي استفاده ميكردند. سنگها بوسيله ابزار مسي از كوهها جدا ميشدند و گاه با قراردادن تنه درخت در شكاف كوه و مربوط كردن آن و از طريق افزايش حجم چوب قادر بودند قطعات بزرگ سنگ را از كوه جدا كنند. در واقع معماري مصر همانقدر كه مديون مصالح موجود در محيط هستند ارتباط فراواني نيز با سيستم سنگبري محل و نقل و كد گذاري سنگهاي تراشيده بزرگ در جاي خود دارد. البته كمي باران و نزولات تكنيك ساخت سقفها، تيرها و ناودانها را سادهتر ميكرد. در اين دوره سقف معابد را با تخته سنگهاي صاف ميپوشاندند، به اين ترتيب هم از گرماي تابستان خود استفاده ميكردند و هم از پشت بام جهت اجراي مراسم مذهبي استفاده ميكردند. اين پژوهشگر به نحوه ساخت در و پنجره در مصر باستان اشاره كرد و گفت: در مصر باستان اكثرا به جاي قوس از سنتو براي ايجاد در و پنجره استفاده ميشد، در اين دوره پنجره در ديوارهاي بيروني ساختمان بندرت ديده ميشود و نور لازم توسط روزنه كوچك بالاي ديوار تامين ميشود. وي به سقف بناها اشاره كرد و گفت: در معابد سقف را به وسيله تخته سنگهاي بزرگي كه در كنار هم قرار ميگرفتند ميپوشاندند؛ زماني كه فاصله ستونها كمتر از 3 متر بود از سنگ آهك و هنگامي كه فاصله بيشتر از اين مقدار بود از سنگ خارا استفاده ميشد. اگرچه باران زياد ميباريد؛ ولي سنگها به گونهاي تراشيده ميشد كه در كنار هم قرار ميگرفتند و آب باران بدون گذر از جزرها به سمت ناودان هدايت ميشد. در پشت بام كه براي مراسم مذهبي از آنها استفاده ميشد اتاقهاي كوچكي نيز تعبيه ميشد؛ به علاوه گرچه مصريها با تكنيك ساختن قوس آشنا بودند؛ ولي از اين تكنيك در معابد سنگي استفاده نميكردند، تنها در ساختمانهاي آجري آن هم از سلسله سوم به بعد قوس ديده ميشود. وي درباره تزيينات به كار رفته در بناها خاطر نشان كرد: تزيينات قسمت مهمي از معماري مصر است كه بيشتر جنبه سمبوليك دارند، به طور مثال خورشيد و عقاب گشوده بال مظهر حمايت بودند در اين دوره همچنين از نقشهاي پرمانند و مارپيچ بيشتر استفاده ميشد. يكي از حيوانات مقدس مصريان، سوسك بود كه به سبب باز شدن تخمهاي اين حشره در برابر آفتاب كوير، مظهر دوباره زنده كردن به شمار ميرفت. در نقاشي مصري رنگ نقش مهمي برعهده داشت و بيشتر از رنگهاي آبي، قرمز و زرد آنهم به صورتي تند و خيره كننده استفاده ميشد. ميردانش در ادامه به بيان ويژگيهاي پلانها اشاره كرد و گفت: مجموعه بناهايي كه در سلسلههاي اوليه ساخته ميشد، بوسيله ديوار محصور بود. در اين بناها مصطبه يا هرم در قسمت جنوبي و ساختمان آماده سازي مردگان و عبادتگاه در قسمت شرقي قرار داشت. معمولا خياباني با رديف ابوالهولها به محوطه مخصوص عبادت در معابد ختم ميشد. همچنين در اكثر نمونهها دو ستون مخصوص كه امروزه ناميده ميشود در طرفين ورودي معبد قرار داشت. معابد در صورت نياز باز هم بر جاي اولشان بازسازي مي شد و همواره نسبت به محور اصلي قرنيه بودند. ستونها كه در معماري يونان اغلب در خارج از ابنيه بودند در مصر بيشتر در داخل بناها كار گذاشته ميشدند. وي در ادامه به بيان نمونههايي از معماري مصر پرداخت و گفت: هرم پلهاي 2778 پيش از ميلاد آرامگاه شاه زوسر از سلسله سوم است و در سال 2778 پيش از ميلاد در ساكارا بنا شده است. اين هرم بزرگترين بناي دوره خودش است كه از زمان شروع تا خاتمه 5 مرحله را پشت سر گذاشته است. مرحله اول ساخت اين مقبره به صورت مصطبهاي با قاعده مربع به ضلع 307 فوت (63 متر) آغاز شد ارتفاع آن 26 فوت (8 متر) است. در مرحله دوم با افزودن 28 فوت (8/5 متر) به ضلع مربع در طرف شرقي ابعاد پلان را به 207 فوت در 235 فوت رساندند و به اين ترتيب توانستند ارتفاع مقبره را 14 فوت (4 متر9 زياد كنند و به 40 فوت (12 متر9 برسانند. اما مرحله سوم: مقبره از مصطبه به هرم 4 پلهاي تبديل شد در مرحله چهارم ابعاد پلان به 244 فوت در 272 فوت افزايش يافت. در آخرين مرحله پلان به مستطيلي به ابعاد 411 فوت (125 متر) راستاي مشرق به مغرب در 358 فوت (109 متر) در راستاي شمال - جنوب تبديل شد ارتفاع اين هرم 200 فوت (61 متر) و داراي 6 پله است. (تصوير شماره 13) وي افزود: هرم خميده هم مقبره اولين پادشاه سلسله چهارم است كه سنفرو نام داشته و پلاني به شكل مربع به ضلع 189 متر دارد. اين هرم در 2723 پيش از ميلاد در داشور ساخته شده داراي دو مقبره جداست كه دسترسي به آنها از شمال و مغرب هرم امكانپذير است خميده كردن اين هرم براي كم كردن وزن قسمت بالاي آن صورت گرفته است. ميردانش همچنين گفت: منطقه جيزه در غرب قاهره قرار دارد؛ در آنجا سه هرم در كنار هم قرار دارند كه بزرگترين آنها cheops است. هرم خئوپس cheops به سال 2650 پيش از ميلاد ساخته شده است. اين هرم 480 فوت (146/5 متر) ارتفاع دارد و طول ضلع قاعده مربع شكل آن 756 فوت (237/5) متر است. نماي اين هرم از چهار طرف مثلث متساويالاضلاع است و هرضلع آن با زمين زاويه 5152 ميسازد، طول هريان 217 و مساحت كل آن 5 هكتار است. اين هرم داراي 3 اتاق است كه عبارتند از اتاق زيرين، تالار ملكه، تالار شاه ورود به داخل هرم از ضلع شمالي امكانپذير است. راهروهايي تونل مانند ورودي اين سه اتاق را به يكديگر متصل ميكند كه اين تونل براي حركت همزاد (KA) در نظر گرفته شده است. اين هرم داراي 2/5 ميليون قطع سنگ است كه وزن بعضي از قطعات آن به بيش از 150 تن ميرسد ولي وزن متوسط پاره سنگها 2/5 تن است. برابر محاسبات انجام شده براي ساختن اين هرم عظيم بايستي 10 هزار كارگر به مدت 20 سال به طور مداوم كار كرده باشند. شايان ذكر است دو بناي بعدي هرم (خفرن) و هرم ميكرينوس است.