/قهرمان الگو - الگوي قهرماني/ مسعود بهبهاني نيا: شخصيتهاي تك بعدي، به جذابيت كار هنري لطمه ميزند
عدم رعايت قراردادها و روي آوردن به طراحي شخصيتهاي تك بعدي كه از پيش، همه چيز برايشان تعيين شده است بي ترديد به جذابيت كار هنري لطمه ميزند. مسعود بهبهانينيا - فيلمنامهنويس - در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، شخصيت اصلي يا قهرمان قصه را محتمل سه وضعيت در حوادث طراحي شده دانست و گفت: در برخي راستا شاهديم كه شخصيت از ميان حوادث عبور مي كند و در اين حين بي آنكه خود تغيير كند حوادث را عوض مي كند در اين نوع شخصيت از همان ابتدا تعريف به ظاهر كاملي دارد به گونه اي كه او فقط براي تغيير دادن سرنوشت وارد كارزار داستاني مي شود وي از تحول و دگرگوني شخصيت در برخورد با حوادث به عنوان وضعيت دوم ياد كرد و گفت در اين حالت حوادث از طريق قهرمان داستان دچار دگرگوني نمي شوند و غلبه اصلي با شرايط بيروني و ماجراهايي است كه شخصيت از ميان آن عبور داده مي شود تا در پايان موجب تغيير رفتار قهرمان شود. بهبهاني نيا در بيان وضعيت آخري كه شخصيت اصلي در طول حوادث محتمل مي شود گفت: در نمونه هاي ديگر شخصيت و حوادث در تعامل با هم دگرگون مي شوند. در اين مدل كه نزديكترين نوع به واقعيت بيروني و باورپذيرترين شكل ساختمان قصه است ارتباط مستقيم حوادث و شخصيت موجب مي شود كه قصه راه اصلي خود را پيدا كند و به اوج خود برسد. وي باورپذيري را شرطي اساسي در طراحي شخصيتهاي هر مجموعه خواند و گفت : البته اين بدان معنا نيست كه به ازاي هر شخصيت ارائه شده در داستان ، واقعيتي خارجي وجود داشته باشد. گاه از تركيب ويژگيهاي چند شخصيت واقعي ، شخصيت قهرمان داستان شكل مي گيرد. مهم آن است كه در داستان تمهيدات لازم براي قبولاندن شخصيت به عنوان موجودي زنده فراهم آيد. بهبهاني نيا با بيان اينكه، شخصيت قهرمان با پيشرفت قصه، هويتي كامل و مشخص خواهد داشت، افزود : شخصيت كه به عنوان فرد هميشه در طول قصه در حال تغيير است. گاه دچار رفتار متناقض مي شود، به اشتباه مي افتد و ترديد بر او غلبه مي كند اما با پيشرفت قصه، قهرمان ما از دودليها و تناقضات نجات مي يابد و به صورت فردي با هويت بينظير، موقعيت تازه خود را تثبيت ميكند. وي در پايان خاطر نشان ساخت: عدم رعايت اين قراردادها و رويآوردن به طراحي شخصيتهاي تك بعدي بيترديد به جذابيت كار هنري لطمه ميزند و موجب فاصله گرفتن مخاطب خواهد شد. خوشبختانه براي اثبات اين مدعا، كم نيستند از اين دست مجموعهها كه دقيقا به دليل ضعف شخصيت پردازي به ورطهي قهر با مخاطب غلتيدهاند و بود و نبودشان علي السويه شده است. انتهاي پيام