/ نقد كتاب دفاع مقدس/ «ضيافت به صرف گلوله» بررسي شد
بيست و يكمين جلسه از نقد كتاب دفاع مقدس، عصر روز گذشته در سالن اجتماعات امام حسين ع برگزار شد و به نقد ”ضيافت به صرف گلوله” آخرين اثر منتشر شدهي مجيد قيصري اختصاص داشت. به گزارش ايسنا، احمد دهقان، داستاننويس و مسئول جلسه، در ابتدا با اشاره به پيشينهي نويسندگي مجيد قيصري و خلاصهاي از اين اثر گفت: در نقد اين سري آثار دو نوع نگاه ميتوانيم داشته باشيم؛ نخست اين كه فقط بر اين آثار با جنبهي دفاع مقدسي بنگريم و يا نه، آنها را فقط به لحاظ داستان بودن نقد كنيم؛ با توجه به نهاد پاك داستان. وي اضافه كرد: مهمترين عاملي كه ميتوان دربارهي اين اثر روي آن بحث كرد، طرح يا پيرنگ داستان است. برخلاف اغلب كارهايي كه تاكنون دربارهي جنگ ديدهايم، اين اثر بيشتر به جنبهي داستانپردازي پرداخته است. در ادامه، احمد شاكري، داستاننويس و منتقد، اظهار داشت: اين داستان شخصيت محور است و حول آقاي سمرقندي، يكي از شخصيتهاي داستان ميچرخد؛ به طوري كه زاويهي ديد داستان سمرقندي است و محدود به همين شخص است. در برخي موارد اين زاويهي ديد به حد تك گويي نزديك ميشود؛ يعني نوعي تكگويي نمايشي. وي افزود: نويسنده در بحث اين كه خواننده را تا چه حد همراه خود نمايد، ضعف جدي ندارد؛ اما سرانجام كار پيدا نيست. نويسنده جوري تنظيم كرده كه آدمها به ترتيب وارد شوند، حرفها و انديشههاي خود را بيان كنند و بعد هم از صحنه خارج شوند كه اغلب با اعترافها و اغراقهايي همراه است و بعضا واقعي به نظر نميرسند. وي گفت: همزادپنداري كه مسالهي مهمي در هر داستان است، در اين اثر ضعيف است؛ شخصيت بهزاد فرهان هيچ اطلاعاتي به ما از خود نميدهد و انگار همهي آدمها جمع شدهاند تا دربارهي او حرف بزنند و خواننده را به نحوي قانع كنند كه چرا خودكشي ميكند. پس اگر نويسنده انتظار دارد كه خواننده با شخصيتهايش همزادپنداري كند، بايد اطلاعات بيشتري به ما بدهد. شاكري افزود: در بحث رابطه علت و معلولي داستان، معلوم نيست چرا ”بهزاد” آن افراد را به مهماني دعوت كرده و اصلا آيا معقول و طبيعي به نظر ميرسد كه كسي بخواهد به واسطهي آگاه ساختن ديگران دست به خودكشي بزند. سپس يكي ديگر از شركت كنندگان ادامه داد: قالب كار داستان بلند است و از حيث ساختار بحث زمان در آن اهميت دارد، اما براي راوي چندان مهم جلوه نميكند. ديگر اين كه حوادث و شخصيتها چندان پيچيده نيستند، در حالي كه در رمان پيچيدگي شخصيتها به حدي است كه گاهي شخصيتهاي چند محوري ايجاد ميشود و اگر نويسنده از زاويهي ديد تركيبي استفاده ميكرد، موفقتر ميبود. همچنين محل مشخصي براي روايت اثر ديده نميشود. اين شركت كننده ادامه داد: ورود و خروج شخصيتها به گونهاي است كه نويسنده در اصل هر طور خواسته افراد را آورده و خارج كرده و تصنع به وجود آورده است. داستان وحدت هنري و كشمكش ندارد؛ علاوه بر اين كه نقطهي اوجي ندارد و گرهگشائي هم با تصادف همراه است. گفت و گوها خيلي طولاني است و نيز يك طرفه، به طوري كه گاه يك فصل به حرف زدن يك نفر اختصاص پيدا ميكرد. جميله جانقربان يكي ديگر از شركت كنندگان بيان داشت: اين يك كتاب ضد جنگ است، مثلا اسم بهزاد فرهان با معنا است؛ ولي در جهت خلاف عقيدهي نويسنده به كار رفته است. فرهان يعني خوشبخت، ولي در اثر او فرد بدبختي است و ذهنش نشان دهندهي ضديت او با جنگ است؛ در حالي كه او يك فرد نظامي است. احمد ذاكر از ديگر حاضران دربارهي اين اثر گفت: رمان مانند يك داستان پليسي است كه هيجان كاذبي در خواننده ايجاد ميكند؛ به ويژه در صفحهي هيجده كه از حالت طبيعي خارج ميشود. غلطهاي نگارشي و ويراستاري فراوان دارد و به نظر ميرسد اعتراضات سرهنگ گلشن خيلي مصنوعي است. علائم نگارشي درست استفاده نشدهاند و در قالب يك داستان پليسي تكراري است. حسين فتاحي نويسنده و حاضر در جلسه نيز گفت: به نظر من داستان بين اين كه ميخواهد پليسي جناحي باشد و يا دفاع مقدسي سرگردان است؛ از يك طرف ما ميبينيم قتلي اتفاق افتاده، ولي شخصي كه در نقش پليس است، شم پليسي و حرفهيي ندارد؛ از سويي اگر به عنوان داستان دفاع مقدسي به آن نگاه كنيم، همهي عناصر لازم را ندارد. احمد دهقان در اين بخش گفت: در داستان امروزي بنا بر شرايطي كه نويسنده دارد، ميتوانيم خيلي از عناصر را ناديده بگيريم و نويسنده ميتواند از تجربيات جديد خودش استفاده كند؛ همين كه در طول يك روز تمام داستان خود را شرح ميدهد و در حين آن فلاش بكهاي فراوان دارد، هنر است. قيصري با اين نگاه چنين داستاني نوشته و به عمد مثلا از سرهنگهاي بازنشسته انتخاب كرده تا خاطرات خود را مرور كنند و نگاهي كه الان به جنگ دارند را بازگو نمايند. در پايان آقاجاني يكي ديگر از حاضران گفت: اين اثر اصلا قابل نقد نيست چون جنبههاي مثبتي ندارد كه بخواهيم به جنبههاي منفي آن بپردازيم. كل اين رمان هيچ ربطي به دفاع مقدس ندارد و نويسنده تا آن جايي كه در توان داشته در تخريب شخصيت آنهايي كه در خرمشهر تلاش كردند كوشيده است؛ نويسندهاش نه شيوهي داستاننويسي را ميشناسد و نه دفاع مقدس را و به اين دليل شخصيتهايش كينهاي هستند در حالي كه حتي سست عنصرترين رزمندگان ما هم اين قدر كينهاي نبودند كه شخصيت اين داستان است و اين رمان بدترين نوع دفاع كردن از رخدادهاي جبهه است و آن را بايد در قالب يك كتاب ضد دفاع مقدس شمرد. لازم به اشاره است كه در پايان اين برنامه بين دو تن از نويسندگان مشاجرهي لفظي دربارهي ضد جنگ بودن اين اثر پيش آمد و جلسه از نقد كتاب مورد بحث خارج شد. همچنين در اين جلسه نويسندگاني چون راضيه تجار، محسن پرويز، مرتضي كياسري، حسن رحيمپور، حسين فتاحي و علي رستمي، رييس انتشارات بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، حضور داشتند. انتهاي پيام