آيت‌الله ابوالقاسم خزعلي، در بخش دوم گفت‌وگو با خبرنگار گروه تاريخ خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) درباره‌ي انجمن حجتيه در حال حاضر، جمود سياسي و شرعي، اسلامي آمريكايي ، رد صلاحيت خاتمي در سال 76 ، مخالف با خاتمي، اصلاحات، انتخاب مقام معظم رهبري و شكل‌گيري مجمع تشخيص مصلحت نظام ، سخن گفت. خزعلي درباره‌ي روند شكل‌گيري مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: «بين مجلس و شوراي نگهبان تنگنايي وجود داشت؛ اين كار تكرار مي‌شد و به بن بست مي‌رسيد. مجلس ايستاده بود و مي‌گفت كه من اين‌طور تشخيص داده‌ام و شورا هم مي‌گفت وظيفه‌ام اين است كه بايستم، براي حل اين مسائل، رفت و آمدهايي انجام مي‌شد. لذا گفتند يك عده‌ي مشخص براي تشخيص مصلحتي باشند كه اگر مصوبه‌اي يكي دوبار رد شد و قابل حل نبود ، در آن حل كنند؛ شوراي نگهبان هم با اين كار موافق بود، چون بن‌بست را بايد برداشت؛ مردم را كه نمي‌شود در مقابل حوادث معطل كرد . آيت الله خزعلي، هم‌چنين با موثر دانستن زمان و مكان در فقه گفت : يك مطلبي در جايي بايد گفته شود، در جايي ديگر نبايد گفته شود، منتها گاهي از اين غفلت مي‌شود. گاهي ممكن است يك مطلب سالم و اسلامي باشد ولي محيط طوري باشد كه به اسلام ضرر زده مي‌شود؛ ما مي خواهيم يك حكم اسلامي را اجرا كنيم ، اما اگر خود اسلام با آن عمل زير سوال برود چون نمي‌توانيم با تمام دنيا درباره‌ي آن صحبت كنيم ( و استدلال بياوريم) قهرا در آنجاها بايد رعايت زمان و مكان بشود ). وي درباره‌ي مخالفان اين نظريه گفت : هميشه جمود سياسي و شرعي وجود دارد ، يعني عده‌اي متدين هستند، اما جمود دارند و تشخيص نمي‌دهند و مي گويند حتما بايد فلان كار انجام شود. شما زماني قمه مي‌زديد اما الان آن را روي اينترنت مي‌برند، به همه نشان مي‌دهند و مي‌گويند كه اينها ديوانه‌اند كه به مغز خودشان ضربه مي‌زنند، شما شور حسيني داشتند و قمه مي‌زديد اما الان اين حركت باعث وهن اسلام است، اينها جمود دارند و وقتي مي‌گوييم نزنيد، بيشتر مي‌زنند، با اينها چه كار كنيم ، مي‌گويند اين حركت به خاطر اسلام است اما آبروي اسلام را مي‌برند؛ دنيا مثل يك خانه شده است، با اينترنت نقطه‌ي دور دنيا را نشان مي‌دهند و مي گويند كه اين‌ها با تيغ براي كسي كه 12 قرن قبل يا 14 قرن قبل شهيد شده است؛ به سرخودشان مي‌زنند؛ اين حركات و حالت جمود بر مردم اثر منفي مي‌گذارد. آيت‌الله خزعلي در ادامه در پاسخ به اين پرسش كه به نظر شما منظور حضرت امام (ره) از اسلام آمريكايي چه جريان‌هايي بود، گفت : اسلام آمريكايي، نهضت آزادي{است}، اين كه روشن است، من با خود بازرگان مانوس بودم و به منزل حضرت امام مي‌رفتيم، از زبان خود ايشان شنيديم كه مگر مي‌شود با آمريكا مخالفت كرد ؟ شايد من دو سه لحظه تامل كردم ولي بعد گفتم كه بايد با آمريكا تا آخر مخالفت كرد اما چند لحظه ايشان مرا به ترديد انداخت البته نه به نفي، كه {بگويم} نبايد با آمريكا مبارزه كرد. اين‌ها كساني بودند كه متدين بودند اما دين غرب زدگي، الان هم مبتلا هستيم، الان هم در مجلس عده اي هستند از مشاركت كه غرب زده هستند ، اين هم آمريكايي است، چه فرقي مي‌كند. غربي كه الان براي ما مهم است، آمريكاست والا انگليس هم خطرناك است ولي يك پير فرسوده است، آن‌ كه مهم است، آمريكاست، الان هم مثل آن روز، عده‌اي مذاكره با آمريكا را مطرح مي‌كنند. در اسلام ناب، ما به قرآن و سنت پيامبر چشم مي‌دوزيم، حتي مردم‌سالاري را هم قبول نداريم، فقط مردم سالاري ديني ، يعني خداسالاري، اما بعضي‌ها مي‌خواهند تقريبا خدا را كنار بگذارند و مي‌خواهند “اومانيست“ بشوند و اين درست نيست . انسان، پيامبر هم باشد، به معراج هم برود، عبد است، امام كه هيچ گاه ضربه نخورد، به خاطر تكيه بر تقوا و خدا بود. آيت‌الله خزعلي، درباره‌ي علت مخالفت شديد حضرت‌امام خميني (ره) با انجمن حجتيه گفت: انجمن حجتيه را بد معرفي كردند ، آقاي شيخ محمود حلبي نوشت كه ما در اختيار شماييم؛ من معاندين {انجمن را } در باطن بهايي مي‌بينم، اما در ظاهر، بعضي از روحانيون. اين بعضي از روحانيون، ضعف‌هايي مختصري از آن مي‌ديدند، اما اصلا مخالف نبودند و الان هم كه من به بعضي از مسوولان بالا گفتم، تكان خوردند، تكان خوردند. گفتم كه جريان اين است كه اينها خدماتي كردند كه حالا مناسب نيست{ بگويم} و شايد در راديو كه همه گوش بدهند، خدمات آنها را بيان كنم، اينها خدماتي كردند كه ديگران نكرده‌اند ولي آن قدر به آنها فشار آوردند كه بعضي از آنها هم وقتي ديدند اين طور است از دعا كردن بر امام خودداري كردند كه براي همين سوژه قرار گرفتند ، فحش شنيدند و گفته شد كه اين‌ها مي‌گويند: “معصيت كنيد تا امام زمان(عج) بيايد“، در صورتي كه آنها ابدا اين حرف را نزدند، به امام عرض كردم آقا، اين‌ها چنين حرفي نمي‌زنند، اينها نمازخوان هستند، اين‌ها اهل جهادند، بعد امام فرمود چرا از خودشان دفاع نكردند؟ گفتم اگر دفاع كنند، مردم بر سر‌آنها مي‌زنند و مي‌گويند امام اين طور فرموده، شما اين طور حرف مي‌زنيد، و امام پي برد كه اين‌ها آن حرف را نمي‌زنند، امام پاك بود و هر چا هر چه را كه مي ديد درست است ، بيان مي‌كرد اما بعضي از كساني كه پيش او مي‌رفتند چيزي مي‌گفتند، ممكن هم هست كه ضعفي از كسي ببينند اما نه از رد‌ه‌ي بالا و اين ضعف را به امام برسانند ، ايشان هم بشري است مانند بشرهاي ديگر البته بشري باهوش. وي درباره‌ي حضور خود در انجمن حجتيه نيز گفت: من از طرف امام در انجمن نماينده شدم نه عضو آنها، بعد كه رفته بودند و زده بودند ، گفتم آقا اين طور نيست ، گفتند ديگر نمايندگي را برداشتيم، ديگر نماينده‌ي من نباش. آقاي مطهري رحمت الله عليه، فرمود: “خزعلي، اين‌ها{ انجمن حجتيه‌اي‌ها} مظلوم هستند، بيا با هم به پيش امام برويم و به امام بگوييم، اينها امام زمان‌باور هستند“، بعد او به مشهد رفت. بنا بود از مشهد كه برگشت، با ايشان به پيش امام برويم اما فرصتي پيش آمد كه من پيش امام رفتم و حرفي را كه با آقاي مطهري مي‌خواستيم بزنيم را بنده خودم زدم، امام قبول كردند ، گفتند تو نماينده‌ي من باش، مرحوم آقاي مطهري كه از مشهد برگشتند گفتم نتيجه بحمدلله مثبت بود، او هم دلش مي‌سوخت، مي‌گفت اين‌ها را مظلوم قرار داده‌اند، اين‌ها امام زمان باورند، نبايد اين‌ها را از دست داد. آيت‌الله خزعلي ، درباره‌ي وضعيت انجمن حجتيه بعد از آن سالها اظهار كرد: آنها منحل نشدند، فقط كاري نمي‌كنند، الان فعاليت ندارند، فقط معارف اسلامي را مي‌گويند، اما ديگر با بهائيت در نمي‌افتند. وي افزود: الان دستگاه انتظار دارد كه بيايند و مشغول كار شوند، به خود بنده گفتند كه بيايند، ما هم به آنها كمك مي‌كنيم، فهميده‌اند كه اين ها آن طور نيستند و الان به آنها احتياج دارند؛ افراد ارزنده‌اي دارند، از جمله تيمسار صياد شيرازي، از افراد ارزنده‌ي اينها بود، بعضي از آنها سمتهايي دارند و از افراد برجسته‌ي حجتيه بودند، خب، تشخيص مي‌دهند كه اين‌ها خائن نيستند. حجته‌اي‌ها الان هم هستند، مشغول كارهاي ديني خودشان هستند، جلسه‌اي دارند و.... ، البته فعاليت ديني به نفع دستگاه نه در مقابل دستگاه. از طرف وزارت اطلاعات گفته بودند كه اين ها براي براندازي دارند كار مي كنند و چند نفرشان را گرفته‌ايم، من از آقاي يونسي وزير اطلاعات پرسيدم كه چند نفرشان را گرفتيد؟ يك نفرشان هم گرفته نشده است، اينها چه عمل براندازي‌يي دارند. ايشان ساكت شد. گفتم چرا چنين چيزي از جانب وزارت نشر مي‌دهند؛ اينها اصلا در كجا { چه جايگاهي} هستند كه بخواهند براندازي كنند؟ آيت‌الله خزعلي در پاسخ به اين پرسش كه آيا شوراي نگهبان براي رد صلاحيت خاتمي در انتخابات رياست جمهوري سال 76، تحت فشار بود؟ گفت: سوال نكنيد، نمي‌خواهم در اين مورد چيزي بگويم: فشار نبود، اما يك چيزهايي بود به تاريخ بگوييد فلان كس ساكت بود . وي درباره‌ي انتقادات احتمالي پس از تاييد صلاحيت خاتمي نيز گفت : ممكن است برخي صحبت‌هايي ‌كرده باشند، ولي كمتر كسي خاتمي را در آن زمان مي‌شناخت، بنده چون مي‌شناختم، در شوراي نگهبان، صلاحيت ايشان را تاييد نكرديم، گفتم ايشان در وزارت ارشاد هم خوب كار نكرد ، من راي نمي‌دهم. آقاي عليزاده يكي ديگر از اعضاي شوراي نگهبان هم راي نداد و الان هم بر راي خودمان هستيم. آيت‌الله خزعلي، درباره‌ي علت مخالفت شديدش با خاتمي نيز گفت : از غربزدگي نگرانم ، يك كلمه! وي در ادامه در ارزيابي اصلاحات گفت : اين اصلاحات، آمريكايي است اين را نبايد از من بپرسيد، خودتان مي‌دانيد با اين اصلاحات دارند راه را براي آمريكا آماده مي‌كنند و من مخالفم، هر جا با اسلام خواند با آن موافقم؛اگر قانون اساسي را عمل كنند و با حفظ اسلام، صددرصد موافقم، ولي انحراف به نام قانون اساسي را قبول ندارم. وي درباره‌ي لايحه‌ي تبيين اختيارات رياست جمهوري نيز گفت : اختيارات رييس‌جمهور زياد شود، مي‌خواهد چه كار كند؟ با همين روندي كه الان دارد ، مگر چه قدر كار كرده است ؟ البته در عمران مقداري كار كرده است، آن هم نه زياد، اگر اين به دست آقاي هاشمي رفسنجاني بود بيشتر كار مي‌كرد و حالا براي چه اختيارات مي خواهد؟ اگر براي غرب‌زدگي است، با آن مخالفيم، اگر براي غرب‌زدگي نيست و واقعا مي‌خواهد براي مردم كار كند، افراد آزموده را بياورد، افراد كاركشته را كنار زده‌اند و كسي كه دهداري نكرده را استاندار كردند، نمي‌خواهم بگويم حتما تيپ روحاني بياورد، اما تيپ انقلابي و انسان كارآزموده بياوريد و كار به دست او بدهد، الان جناحي كار مي‌شود، ممكن است گاهي آقاي خاتمي نداند؛ مملكت را بدهند به دست مملكت‌شناس، مردم‌شناس و احتياج‌شناس تا بداند كه اين حاجت چطور بايد رفع شود . وي در پاسخ به اين پرسش كه چه جرياني را مصداق افراد صاحب توان براي اداره‌ي كشور مي‌دانيد؟ گفت : افراد پخته‌اي را در مجلس داريم كه آنها را تشخيص مي‌دهند. از امامي‌راد بپرسيد، از نماينده‌ي تاكستان بپرسيد، از نماينده‌ي قائنات بپرسيد، اين‌ها هر كدام مقداري را تشخيص مي‌دهند. از طرفي دست و بال آنهايي را كه مي‌خواهند جلوي پاي آمريكا فرش قرمز پهن كنند و خلل ايجاد مي‌كنند، را ببندند. آيت‌الله خزعلي درباره‌ي دسته‌بندي موافقان و مخالفان نظام در حال حاضر نيز گفت : الحمدالله موافقان كه بسيجيان هستند، قوي‌اند و اگر يك روزي خطر پيش بيايد، بسيجي‌ها آنها را از صحنه بيرون خواهند كرد؛ اين‌ها متدين هستند. من هم با بسيجي ارتباط دارم و هم با افرادي كه غرب گرا و روشنفكرماب هستند، بحمدالله بسيجيان و سپاهيان قوي هستند . يك عده پشتيبان امام هستند و ما هم همين مرام را داريم، يعني نه راست هستيم و نه چپ، ما به دنبال امام هستيم. يعني شايد يك نفر راست سستي باشد يا راست انحرافي باشد ، چپي‌ها كه ديگر معلوم است چه مي‌كنند ولي بسيجيان مي‌گويند آنچه امام گفته است . وي در ادامه درباره‌ي جريان تقسيم نظرات امام به مولوي و ارشادي گفت : مطلقا همين طور است، مولوي يعني من از ولايت فقيه مي‌گويم و هيچ كس حق تخلف ندارد، ارشادي يعني اين طور مي‌فهمم، اگر كسي بهتر مي‌فهمد، بگويد، ممكن است من بپذيرم، در همه جا همين طور است . امام گاهي مي‌فرمود كه كار را به دست كسي بسپاريد، اين ارشادي است، گاهي هم مي‌فرمود من مي‌گويم، كسي حق تخلف ندارد، حتي مجتهدان. وي در پاسخ به اين پرسش كه به نظر شما روحانيون بايد تا چه زمان در مناصب اجرايي حضور داشته باشند، گفت: تا زماني كه اسلام پياده شود، امام هم كه در روي كار بود، در همين اواخر فرمود ما حكومت اسلامي بنا كرديم ولي هنوز پياده نشده است، الان هم كه يك مقداري دارد انحراف پيدا مي‌كند، اين آزادي كه دارند(البته آزادي معنايش خوب است) به بي‌بندباري مبدل شد، برخي دخترها و پسرها با وضع بد. امسال در ماه رمضان، نماز سمبليك يعني با كفش نماز خواندند و انحراف را تا آنجا كشانده‌اند كه برخي دانشجويان ما در ماه رمضان سيگار كشيدند. آيت‌الله خزعلي، درباره‌ي ناگفته‌اي از زمان انتخاب آيت‌الله خامنه‌اي براي رهبري، گفت : روزي كه امام رحلت كرد، در مجلس بوديم و من خودم با آقاي خامنه‌اي صحبت كردم كه شورايي قرار دهيم يا فردي. مزاياي ايشان بيان شد، اولا هوشمند است ، يعني با اين كه مي‌گويند اتيكت سياسي آقاي هاشمي خوب است، اما ايشان بالاتر است. وي در ادامه‌ي گفت‌وگو با ايسنا، در بيان خاطره‌اي افزود: شب فوت امام ، من كنار آقاي خامنه‌اي در حياط منزل امام نشسته بودم، آقاي هاشمي رفسنجاني آمد و گفت كه خبر فوت را 24 ساعت عقب بيندازيم تا انتخاب كنيم وبعد بگوييم كه امام فوت كرده و نايبش هم معين شده است، حرف به نظر پخته‌اي مي‌آمد، ايشان يك نگاهي كرد، گفت: اگر چيزي را دوستان تصويب كنند من هم تابع هستم ولي شايد صبح راديوهاي خارجي رحلت امام را بيان كردند و اگر ما 24 ساعت تاخير بيندازيم مردم به ما چه مي‌گويند ، مي‌گويند رحلت امام را هم خارجي‌ها بايد به ما بگويند، ديديم حرف پخته‌اي است . وي ادامه داد: وقتي رهبرمعظم، رييس جمهور بود، در كره صحبت مي‌كرد، امام سخنان او را گوش مي داد، فرمود لياقت رهبري دارد. خزعلي با اشاره به زمان قبل از انقلاب، گفت: آن زمان، من و رهبر معظم ، هر دو در مشهد بوديم ، اطلاع دارم كه با وجود خطر صحبت كردن عليه دستگاه، عليه دستگاه در مسجد كرامت سخن مي گفت و مردم را بيدار مي‌كرد. از طرف ديگر، وقتي بوش ـ رييس جمهورآمريكا- گفت كه هر كه با ما نيست با تروريست‌هاست، همه‌ي كشورها ساكت ماندند، اولين كسي كه دم زد، ايشان بود كه گفت نه با تو هستيم ، نه با تروريست‌ها. اين‌ها، جهات مثبت ايشان است و پدر ايشان نيز انسان بسيار زاهد، عابد و خوبي بود. حالا اين كه صاحب روزنامه‌ي حيات نو چرا اين طوري مي‌زند، در شلوغي دانشگاه هم شركت مي‌كند؛ چرا اين طور شده است، نمي‌دانم ولي ايشان خيلي ارجمند و ارزشمند بود. آيت‌الله خزعلي درباره‌ي برخي از انتقادات نسبت به رد صلاحيت چندباره‌ي بهزاد نبوي با وجود تاييد چند باره‌ي وي گفت : جاي انتقاد هم هست، اما مدارك را ندادند و شوراي نگهبان را در تنگنا قرار دادند، والا ايشان هيچ صلاحيتي نداشت . انتهاي پيام