/گزارش/ “محمود كلاري” در ششمين برنامه از شبهاي سينماي ايران : كاركردن با كيميايي و مهرجويي من را به وحشت ميانداخت
ششمين برنامه از شبهاي سينماي ايران با نام ”شب توكا” و با موضوع ”فيلمبرداري و سينما” با حضور ”محمود كلاري” فيلمبردار و امير پوريا منتقد در شيراز برگزار شد. به گزارش خبرنگار سرويس سينمايي ايسنا، در اين برنامه از زحمات ”اصغر همت” بازيگر شيرازي سينما و تئاتر تقدير شد و فيلم ”ليلا” ساخته داريوش مهرجويي بافيلمبرداري كلاري به نمايش درآمد. ”كلاري” در اين شب گفت : مبحث نگاه و سليقه و نگرش، جرياني است كه از آدم جداناشدني است و از درون وي الهام ميگيرد. هر كسي يك ”كاراكتر” بيروني دارد و گاهي ميتوانيم نوع سليقه و نگاه او را به وسيلهي آن ارزيابي كنيم. در موقع فيلمبرداري در سينما به اين واسطه كه فيلم را كارگردان ميسازد و او تعريف ميكند كه از هر عنصري در فيلم چگونه استفاده كند فيلمبردار مجبور است خودش را با مجموعه هماهنگ كند. درست مثل بازي فوتبال كه خلاقيت فردي بايد در كنار كار تيمي باشد. فيلمهايي داريم كه جلوههاي بصري خوبي دارند و ميشود گفت: اگر آن فيلمبردارهاي بخصوصي آن را نميساختند قطعا آن فيلم موفق نميشد. سليقه و نگرش در كار فيلمبردار وجود دارد و STYLE نيز در جريان فيلمبرداري وجود دارد اما نه بهصورت ”ايسم” كه مثلا در نقاشي تعريف ميشود. چون فيلمبرداري يك هنر مستقل نيست. وي تاكيد كرد: فيلمهايي كه انسجام بصري خوبي دارند ناشي از ارتباط خوب فيلمبردار و كارگردان آن است. البته گاهي سلايق و ديدگاههاي دروني را اصلا نميتوان در يك فيلم به كار برد. مثلا در ”سلام سينما” نميخواستيم هيچ كدام از جنبههاي هنري را وادار كنيم. اما در جاي ديگر با همين مخملباف فيلم گبه را ساختيم كه سلايق و نگرشهاي من كاملا در آن وجود داشت. در سينماي جديد كارگرداني بايد به فيلمبردار اعتماد كند. وي توضيح داد: در مكانيزم جديد فقط فيلمبردار ميتواند فيلم را خوب ببيند و وقتي كارگردان ميپرسد اين صحنه چطور بود؟ وظيفه سنگيني به گردن فيلمبردار وجود دارد. اگر تلفيق بين سلايق كارگردان و فيلم بردار باشد هر دو به سلايق خود ميرسند اما سبك در فيلمبرداري، به صورت قواعد تحليل شدهاي مثل ادبيات نيست. ”كلاري” در مورد تاثير ”كومپوزسيون” در فيلمهاي خود گفت: كومپوزسيون” فريمهايي است كه فيلمبردار اختيار ميكند و قرار است تصاويري كنار هم چيده شوند. اينها به خاطر اين است كه مخاطب را با خود همراه كنيم اما اساس كار اين نيست تلاش اوليه اين است كه كمپوزسيونها از يك جريان هماهنگ كه منطبق با مضمون فيلم است ساخته شود. مثلا گمبه خيلي وابسته به كمپوزسيون است اما يك فيلم شلوغ كه ريتم دروني و فريمهاي تندتري دارد. مشكل ديگري را پيروري ميكند اما اساس ماجرا همين منطبق بودن است. وي با اشاره به اين نكته به عنوان كسي كه پس زمينههاي عكاسي دارد متهم به اين شده كه از كار با دوربين اجتناب ميكند، افزود: نميشود كسي را براي يك كاري بخواهيد و بعد بگوييد چرا اين كار را خوب انجام ميدهي! من در حركت دوربين سعي ميكنم قواعد، خطوط و سايهها را اجرا كنم. اين اساس فيلم است. گاهي در فيلمي مثل ”سرب” پلان اولش را در محيطي 250 متري فيلمبرداري كردم كه نياز به حركت دوربين بود. تمام اين فيلم به اين صورت بود و حركتها زياد بود فيلمساز اين فيلم كسي بود كه تجربيات ”قيصر و ”داش آكل” را داشت. اما در فيلم ديگري مثل ”اي ايران” يا ”نوبت عاشقي” تمام پلانها ثابت بود آن فيلم هم اين قضايا را ميطلبيد. وي در مورد نقش كمپوزسيون اشاره كرد: اساسا در سينماي ايران و در دهههاي گذشته بجز يكي دو مورد كمپزوسيون بيمعنا بود و هر كسي هر كاري ميخواست انجام ميداد.اكثرا حدود 80 درصد فيلم با يك لنز ثابت فيلمبرداري ميشد. من خودم هم نميفهميدم كه چرا هر سال از سوي ”مجله فيلم” به عنوان بهترين فيلمبردار انتخاب ميشدم و بعدها فهميدم بخاطر توجهي بوده است كه به كمپوزسيون داشتهام. البته در دو دهه اخير نگاهها و سليقهها تفاوت كرده و فيلمبرداري متفاوت شده است. به گزارش ايسنا، ”كلاري”در خصوص كاركردن با كارگردانهاي مطرح گفت: اوايل، يك دوره دچار ترس و دلهره ميشدم كه مثلا با كارگرداني چون كيميايي كار ميكنم. وقتي دبيرستان ميرفتيم به ياد دارم كه ”كيميايي” در محله ما فيلم ”رضا موتوري” را ميساخت. برايم خيلمي عجيب بود كه فيلمبردار كسي بشوم كه با فيلمهايش زندگي كردهام و از آن خاطره دارم. ميخواستم كاري بكنم كه فيلمي كه اين كارگردان بزرگ ميسازد از كارهاي قبلياش بهتر شود. در مورد ”مهرجويي هم وضع به همين صورت بود. البته بايد بگويم از كار كردن با ”مخملباف” هم لذت بسياري ميبرم يا در كنار ” كيارستمي” بودن برايم خيلي مهم بود. اما در مورد كاركردن با بقيهي كارگردانها وضع چنين نبود. از كاركردن با بعضيها عذاب ميكشيدم و براي خيليها فقط انجام وظيفه ميكردم. كلاري در مورد نقش عوامل پشت صحنه در ساخت يك فيلم گفت: فيلم را يك گروه ميسازد اما بيشترين زحمتها را كساني متحمل ميشوند كه پشت صحنه هستند كار دستياران فيلمبرداري به روشني در كار فيلم بردار موثر است و يكي از شانسهاي من اين بوده كه يك گروه خوب داشتهام. ”امير پوريا” منتقد سينما نيز در اين برنامه با اشاره به اهميت حضور فيلمبردار در يك فيلم گفت: به لحاظ مكانيسم تصويربرداري در سينما ميشود خيلي از اعضاء يك فيلم از بازيگر گرفته تا گريمور و حتي كارگردان را در يك صحنه نداشت. اما فيلمبردار همه جا هست و فيلم در واقع از ثبت تصاوير توسط وي شكل ميگيرد. البته در فيلمبرداري به عنوان يك كاري كه يك مجموعه در آن تاثير دارند نميشود ابعاد مختلف ديدگاهها و خصوصيات فيلبردار را تشخيص داد من تعجب ميكنم كه چرا ميگويند در بعضي فيلمها يكسري مسائل تاثير گذار است . مثل رنگ چگونه ميشود رنگ را بدون حركت دوربين تحليل كرد. بنابراين، در مورد فيلمهاي كلاري آنچه قابل ذكر است تلاشي است كه وي براي حفظ كمپوزسيون تصوير انجام ميدهد. كلاري در فيلمهايش حركت بيمورد دوربين كه در اواخر دهه 60 در ايران مرسوم شده بود را كنترل كرد و در كم كردن حركتهاي بيمورد دوربين خيلي موثر بود. وي با انتقاد از استفاده از لفظ نابجاي مولف گفت: اساسا تصويري كه از حيطهمعناي مولف بود و آمده تقصير ما نويسندههاست. تقصير از ما منتقدان است كه هر بازيگر يا كارگرداني بزرگ ميشود به او لفظ مولف ميدهيم. مولف بودن در كار كسي ظهور ميكند كه عناصر كارش تكرار شده باشد. ما چيزي به نام ”فيلمبردار مولف” نداريم.چون هر فيلمي خصوصيات خاص خود را دارد. به گزارش ايسنا،”اصغر همت” نيز در پايان اين مراسم در خصوص كلاري گفت: من در چهار فيلم اول كلاري يا در كنارش بودم يا در جلوي دوربينش بودم در ”جادههاي سرد” وقتي اين فيلم ساخته ميشود حس كردم كه در فيلمبرداري ايران يك اتفاقي دارد ميافتد ، من آن موقع به ارزش كار كلاري پي بردم. انتهاي پيام