/تاريخ شفاهي ورزش ايران/ ابراهيم آشتياني با ايسنا از “المپيك مونيخ،جام جهاني كوچك،بازيهاي آسيايي،تيم ملي و پرسپوليس” گفت - صداقت،رفاقت و همدلي را ميفهميديم
ابراهيم آشتياني از جمله مو سپيدان و پيشكسوتان سالهاي بسيار دور فوتبال است كه از حدود 24 سال پيش تاكنون از خاستگاه دوران قهرماني خود خداحافظي كرده و قدم در دنياي پرفراز و نشيب مربيگري نهاده است. آشتياني از سن 14 سالگي به صورت حرفهاي با دنياي توپ گرد آشنا شد و اولين كار حرفهاي خود را در تيم بوستان تجربه كرد. در سن 17 سالگي به تيم پولاد (يكي از تيمهاي ليگ دستهي دو) پيوست و به مدت يك سال، و آن هم در سن 19 سالگي در تيم پر قدرت شاهين حضور يافت. وي پس از اين تجربهي مفيد وارد تيم هميشه محبوبش پرسپوليس شد و در نهايت در اوان سن 22 سالگي با ملحق شدن به تيم ملي اولين بازي رسمي خود را مقابل تيم ملي تركيه در شهر آنكارا انجام داد و به لطف افتخاراتي كه همراه با تيم باشگاهي خود به دست آورد سه بار به عنوان بهترين بازيكن آسيا انتخاب شد. وي يك بار نيز همراه با تيم ملي به المپيك 1972 مونيخ راه يافت. ابراهيم آشتياني، بازيكن اسبق تيم ملي و پرسپوليس در گفتوگو با خبرنگار ورزشي ايسنا، اظهار داشت: تمام دوران بازي حرفهاي من به بازي در تيم پرسپوليس بر ميگردد كه تقريبا 3 دوره متوالي همراه با اين تيم قهرمان جام تخت جمشيد شديم. در مسابقات جام باشگاههاي آسيا نيز حضور داشتيم و من دو بار كاپيتان اين تيم بودم. آشتياني وقتي جملهي همبستگي و يكپارچگي در ميان اعضاي تيم رسيد، بعداز سكوتي با معني گفت: «هيچ موقع از يادم فراموش نميشود كه من و چند بازيكن ديگر تيم پرسپوليس چندين بار و براي مدت زمان كوتاهي به تيم پيكان رفتيم اما آن روح همبستگي كه در وجود ما ريشه داشت هيچگاه يكپارچگي را در ميان ما از هم نگسست و دوباره در تيم پرسپوليس حضور يافتيم.» آشتياني با گذراندن بيش از دو دهه از عمر خود در تيم پرسپوليس تقريبا بين سالهاي (1357-1356) با فوتبال رسمي خداحافظي ميكند و در كسوت مربيگري تيم دسته سومي اكباتان را به ليگ دستهي يك باشگاههاي كشور ارتقاء ميدهد و روزهاي متوالي را با تيمهاي فوتبال دانشجويان ميگذراند. وي مدارج تحصيلي خود را تا مقطع فوق ليسانس تربيت بدني ادامه ميدهد و براي اخذ مدرك دكترا به كشور بلژيك ميرود كه در نهايت درس خود را نيمه تمام باقي ميگذارد و هم اكنون نيز به مدت 30 است كه عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس ميباشد و به شغل مقدس استادي مشغول است. كاپيتان اسبق تيم پرسپوليس تاريخچه روزهاي حرفهاي خود را ورق ميزند و ميگويد: سطح دستمزدهاي تيمي مانند پرسپوليس در آخرين رقم خود به 25 تا 30 هزار تومان ميرسيد و در اواخر كار اين رقم تا 300 هزار تومان افزايش داشت، در حالي كه كشورهاي خارجي و تيمي مانند هامبورگ دستمزدي بالغ بر 2 يا 3 ميليون مارك را در ازاء خريد بازيكنان پرداخت ميكردند. وي ميگويد: ما سه بار در جام ملتهاي آسيا شركت كرديم يعني دوبار در تهران و يكبار در تايلند كه در مسابقات تايلند توانستيم به مقام اول برسيم و به عنوان نماينده آسيا در جام جهاني كوچك در برزيل، برگزيده شديم. اين مسابقات به منظور سالگرد استقلال برزيل صورت ميگرفت كه جمعا 16 تيم در آن حضور داشتند و كشور ايران نيز به عنوان تنها نمايندهي آسيا توانست در ردهي دوازدهم جاي بگيرد، در همين دوره از مسابقات بود كه به عنوان يكي از سه هافبك خوب اين دوره از رقابتها انتخاب شدم. آشتياني گفت: شركت در المپيك آسيايي تايلند براي ما چندان خوشايند نبود چرا كه به لطف برخي ناداوري ها از رسيدن به مراحل بالاتر بازمانديم اما در مسابقات آسيايي تهران مقتدرانه توانستيم سكوي اول را از آن خود كنيم. بازيكن اسبق تيم پرسپوليس در ميان صحبتهايش به ياد هم دورهايهايش در اين تيم ميافتد و ميگويد: بازيكناني مانند طاووسي، رشيدي، مودت، كاشاني، وطنخواه، معيني، پروين، ايران پاك، كلاني، دستجردي و بهزادي در تيم پرسپوليس و حجازي، رشيدي، كارگرجم، حلوايي، مناجاتي، جباري، شرفي و مظلومي در تيم ملي را هرگز از ياد نميبرم چرا كه با تركيب سني بسيار جوان، ميانگين سني زير 23 سال، همواره درخشش خوبي در بازيهاي آسيايي از خود نشان ميداديم. بازيكن سابق تيم ملي با يادآوري بازيهاي مقدماتي المپيك 1974 مونيخ، تلخترين خاطرهي دوران بازيگري خود را اين چنين تعريف ميكند: ما تمام تيمهاي آسيايي از جمله كره، سوريه، كويت و ژاپن را شكست داديم تا اينكه با تيم استراليا روبرو شديم و قرار بر اين بود كه در دو ديدار رفت و برگشت هر تيمي كه برنده شود به جام جهاني راه يابد، شايد اتفاقي كه براي ما در اين دوره از مسابقات رخ داد درس عبرتي براي مربيان تيمهاي ملي باشد چرا كه براي اين مسابقات ما را بيش از اندازه در اردو نگهداشتند و بازيكنان نيز بالطبع بسيار خسته بودند مضاف براين كه ما زودتر از موعد راهي استراليا شديم و به همين منظور قبل از بازي فوق به نيوزلند رفتيم و در آنجا 2 بازي دوستانه را كه اصلا نياز نبود انجام داديم، همين دو بازي موجب شد تا دست ما رو بشود و در بازي مقابل استراليا نتيجه را 3 بر صفر واگذار كرديم. در بازي برگشت نيز نتيجهاي بدون گل نصيب ما شد و شايد مسئلهاي كه موجب رقم خوردن تلخترين خاطرهي زندگي من شد اين بود كه در آخرين دقايق يك توپ را در آستانهي گل شدن از دست دادم. وي گفت: بعداز اين بازي دوبار با تيم كرهي شمالي روبرو شديم كه هر دو بازي را با حساب بدون گل به پايان برديم. بعداز اين بازي به تشخيص فيفا بازي سوم را در مقابل پاكستان انجام داديم و با تنها گل پاك نيت در دقايق پاياني به المپيك مونيخ رفتيم، آن صحنهي گل آنقدر ديدني بود كه هيچگاه فراموشش نميكنم. وي در پايان به روح همدوستي و صميميت ميان بازيكنان دورههاي گذشته و نظم و انضباطي كه در ميان آنان حاكم بود اشاره كرد و توضيح داد: اگر در شرايط كنوني در ميان برخي از تيمهاي باشگاهي همواره با بي انظباطيهايي روبرو ميشويم كه متأسفانه مطبوعات نيز بي محابا به آن دامن ميزنند بيشتر به دليل عدم قاطعيت در برخورد مربيان است. من فكر ميكنم مربيان ما بايد با جديت بيشتري در ميان تيمهاي باشگاهي نظم و انضباط را حاكم كنند همان طوركه در سالهاي بازيگري ما اگر بازيكني حتي پيراهن خود را براي تمرين دير ميپوشيد و يا شمارهي اشتباهي داشت مورد مواخذه قرار ميگرفت. اين امر در بسياري از تيمهاي ملي و باشگاهي اروپا به طور متناوب به چشم ميخورد. شايد بسياري از فوتبال دوستان برخورد قاطعانهي فيفا با علي كريمي و جريمه محروميت يك سالهاش را هنوز فراموش نكردهاند! انتهاي پيام