/گفتوگو/ حميدرضا اسلامي ـ ناشر: حوزهي فرهنگ و نشر، به آرامش و امنيت فرهنگي ـ سياسي نياز دارد
حمايت از صنعت نشر، بايد قلبي و همهجانبه باشد. چنان چه به پيشرفت و توسعهي فرهنگي معتقد باشيم، چشمپوشي بر خطاها در اين مساله الزام دارد. حميدرضا اسلامي - كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي و مدير نشر روزنگار ـ با بيان اين مطلب به خبرنگار بخش ادبي گروه فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: مجموعهي صنعت نشر كشور، حركت و رشد گامبهگام و كوچك دارد كه قادرند رشد كرده، قدرتمند شوند. وي با اشاره به سن كاري ناشران موفق، گفت: امروزه شاهديم كه ناشران معتبر، پيشينهي 15 ساله دارند؛ نه 50 ساله. اين امر، نشان ميدهد كه فضا و بستر رشد براي كار ناشر وجود دارد. البته ناشراني كه اكنون پيشينهي 50 ساله دارند، در جريان انقلاب دولتي شدند و عمدتا كيفيت و مطلوبيت سابق را ندارند. اسلامي، از آرامش و امنيت فرهنگي ـ سياسي بهعنوان نياز و ضرورتي ياد كرد كه حوزهي فرهنگ و نشر، به آن محتاج است. او در اينباره تصريح كرد: چنان چه صنعت نشر، شمشير تيز را بر روي سر خود احساس كند و همواره با ترس و لرز كار خود را پيش ببرد، هيچگاه توسعهي فرهنگي بهوجود نخواهد آمد. مدير نشر روزنگار، پيشرفت نشر را منوط به عملكردهاي فراجناحي خواند و افزود: پيشرفت نشر، به اين امر بستگي دارد كه فراتر از هر دسته و گروهي به حوزهي فرهنگ توجه ويژه صورت گيرد. يعني خطاهاي احتمالي آنها را با اغماض در نظر گرفت و توجه داشت كه نشر موجود، در وضعيت ايدهآل، براي سههزار نفر كتاب چاپ ميكند. وي در ادامه، با اشاره به كتابهايي كه در چند ماه گذشته توقيف شدهاند، اظهار داشت: بسياري از كتابهايي كه در چند ماه اخير در موردشان بحث پيش آمده است و ناشر يا مسؤولان وزارت ارشاد، به نيابت از آنان به پاي ميز پاسخگويي رفتهاند، آن چنان كه ادعا ميشود، انعكاسي در جامعه ايجاد نكرده بودند. حتا اگر خطايي كه بعيد هم نيست، در آنها رخ داده باشد، آن چنان نبوده است كه با كل مجموعهي نشر، اهل فرهنگ و ناشران، با يك شمشير و نگاه غصبآلود برخورد كرد. اين ناشر سپس چنين استدلال كرد كه اگر تنها در يك فضاي قاعدهمند و حمايتآميز با صنعت نشر ايران برخورد شود، نشر كشور پيشرفت خواهد كرد. اسلامي تصريح كرد: اين نميشود كه قوهي مجريه در يك كشور، خود را ملزم به حمايت از صنعت نشر بداند؛ اما قوهي قضاييه، چنين الزامي براي خود نداشته باشد. اين روزنامهنگار، دربارهي حمايت از ناشر، مؤلف و اثر نيز اذعان داشت: در بحث نظري، اهل فرهنگ معتقدند كه بايد از مؤلف و اثر حمايت كرد؛ اما اگر به دنبال يك چارچوب عملي باشيم، شاهديم كه تا به حال، راهكار مناسبي در مورد حمايت از اثر يا مؤلف آن يافت نشده است. در چنين شرايطي، طبيعتا همهي حمايتها به سمت ناشر هدايت ميشود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي چنين توجيه ميكند كه حمايت از ناشر، پايين آمدن قيمت كالاي فرهني توليد شده را موجب ميشود. اسلامي با تشريح و دستهبندي حمايتهاي وزارت ارشاد (حمايتهاي خاص و عام) گفت: در بخش حمايتهاي عمومي، نبايد تمايزي در كتابها قايل شد. نميتوان كتابي را ارزشمند و كتابي را غير ارزشمند خواند. چراكه مردم، سلايق و گرايشات متفاوتي دارند. او تاكيد كرد: چنان چه كتابي مجوز انتشار ميگيرد و در چارچوب قانون منتشر ميشود، حمايتهاي عمومي، بايد بهطور يكسان در مورد آن اعمال شود. اين مدير نشر، دربارهي رابطهي نشر و رسانه، با بيان اين كه تجربه نشان داده است كمك رسانهها به نشر، موفقيتآميز بوده است، گفت: كتابهايي كه اطلاعرساني خوبي درموردشان اعمال ميشوند، از كتابهايي كه تبليغ نشدهاند، موفقترند. وي هم چنين دربارهي انعطاف در صنعت نشر، خلاقيت و نوآوري ناشران در بهبود وضع كتابخواني مردم اظهار داشت: كتابنخواني مردم، مسالهاي نيست كه با ابتكارات يك يا چند ناشر يا حتا مجموعهاي از مؤلفان و ناشران بتوان آن را حل كرد. اين كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي، ريشه و آغاز كتابنخواني مردم را از دوران مدرسه رفتن دانست و تصريح كرد: برخي از ناشران، ابتكارات تازهاي در زمينهي توليد و پخش كتاب داشتهاند. ابتكاراتشان هم در يك مقطع، پاسخگو بوده است؛ اما تا به حال، ثابت شده است كه همهي اين راهكارها، مقطعي و كوتاهمدت بودهاند. اسلامي گفت: وقتي در مدرسههاي ما از كودكان خواسته ميشود كه تنها 10 - 11 كتابي كه امتحان از آنها گرفته ميشود را بخوانند، فاتحهي كتابخوان شدنشان درآينده خوانده ميشود. وي با بيان اين كه هر وزير آموزش و پرورشي كه به وزارت ميرسد، فكرها و ايدههاي تازهاي دارد، افزود: با اين حال، ساختار وزارت آموزش و پرورش، آن چنان فرسوده و عقب افتاده است كه طرحها، شعاري مانده، اجرايي نميشود. اسلامي تاكيد كرد: اگر روزي كتابهاي درسي تغيير كند و نظام آموزشي مبتني بر مطالعه آزاد شود، آنگاه بچهها ميآموزند كه كتابهاي بيشتري مطالعه كنند. وي در ادامه، با اشاره به تفاوت ساختاري پيشآمده پس از پيروزي انقلاب اسلامي در اين زمينه عنوان كرد: متاسفانه پس از انقلاب، به جاي اين كه نظام مدرسهها را به نظام دانشگاهي نزديك كنيم، دانشگاه را به صورت دبيرستان بزرگتر درآوردهايم و بدتر از همه، دانشگاه آزاد است كه مدرسهاي از نوع عقبافتاده است. اسلامي تنها راه هدايت مردم به سوي كتابخواني را تغيير ساختار و دگرگوني اساسي در نظام آموزشي دانست و با اذعان به توجه بيشتر ناشران به چاپ كتابهايي ترجمه بيش از تاليفيها گفت: مقولهي نشر، در كنار فرهنگي بودنش، يك كار اقتصادي است كه چرخهي آن، بايد به چرخيدن ادامه دهد. در نظام فرهنگي كه خارج از حوزهي نشر وجود دارد، توليد فرهنگي ارزشمند، در حد صفر و نزديك به صفر است. وقتي توليد فرهنگي پايين يا فارغ از نياز مخاطبان است، ناشر، ناگزير به چاپ و نشر كتابهاي ترجمه است. او با بيان اين كه سامانه و نظام توليد كتاب به لحاظ اقتصادي بسيار كوچك است و قابل قياس با هيچ بخش ديگري نيست، گفت: ناشر در ايران، امكان سرمايهگذاري در بخشهاي توزيع و پخش ندارد. نظام پخش كتاب ما هم يك نظام سنتي و فوقالعاده ناكارآمد است. اين سيستم توزيع و پخش، لنگلنگان، توليدات به دست مصرف كنندگان ميرساند. اسلامي تصريح كرد: اين كه ناشري وارد بازار فروش بشود يا نشود، به سود آن بستگي دارد. ازسوي ديگر، تناسب شش هزار كتابفروشي به 600 انتشاراتي، يك تناسب بيتناسب است. اگر تعداد كتابفروشي به اندازهاي باشد كه هر كس با حركت 200 ، 300 متر از خانهاش به كتابفروشي برسد، اتفاق بسيار مهمي در نشر روي خواهد داد. البته در اين امر، مجري بودن ناشر، الزام ندارد. هر كس كه قادر باشد، ميتواند چنين كاري انجام دهد. انتهاي پيام