مدير انتشارات نويد شيراز در پاسخ به مهندس رجبي شهردار شيراز: ثابت ميكنم بيش از 500 هزار جلد كتاب درسيل اخير نابود شده است
ثابت ميكنم كه بيش از 500 هزار جلد كتاب در سيل اخير نابود شده است. داريوش نويد گويي يكي از فعال ترين ناشران فارس، در گفتوگويي با خبرنگار فرهنگي ايسنا، با بيان مطلب بالا به شبهات اعلام شده از سوي مهندس رجبي شهردار شيراز كه در ميزگرد رويكردهاي اجتماعي سيل اخير بيان داشته بود، پاسخ داد. نويدگوي در خصوص عدم رعايت مسايل ايمني و فني از لحاظ انبارداري، گفت: انبار براي بازديد توسط كارشناسان موجود است. همان طور كه مشاهده ميكنيد، هيچ گونه رخنه و نفوذ آب باران از طريق سقف يا ديوارهها رخ نداده است. ديواره انبار كه ضربات سيل را تحمل كرده، همچنان سالم است. وي ايراد شهردار مبني بر وجود انبار در محله دروازه اصفهان را غير مطنقي دانست و گفت: اگر اين محيط يك مكان غير فرهنگي است و در آن مسايل منفي اجتماعي وجود دارد، آيا نبايد تغيير كند؟ وجود محلهاي فرهنگي در اين نقاط محروم است كه ميتواند شكل آنها را عوض كند؛ من عليرغم اين صحبت آقاي شهردار، حتي قصد داشتم كه در همين مكان انبار و گاراژ، جمعه بازار كتاب ترتيب دهم و كتاب را به تخفيف ويژه به دست جوانان اين منطقه محروم برسانم. مدير انشارات نويد در پاسخ به شبهه شهردار در مورد تخمين تعداد كتابها اظهار كرد: من به ايشان ثابت ميكنم كه نه تنها 500 هزار جلد، بلكه اكنون با برآوردهاي اخير نزديك به 800 هزار جلد كتاب در انبار به خاطر سهلانگاري شهرداري شيراز و عدم كمك به موقع دچار آبگرفتگي و نابودي شده است. من حاضرم پول بدهم و شهردار كارگر بياورد تا تك تك اين كتابها را بشماريم. نويدگويي در حالي كه برخي نسخههاي قديمي و موجود در انبار را كه له شده بودند به خبرنگار ايسنا نشان ميداد گفت: آيا اين صحبتها برازنده شهردار يك شهر فرهنگي است؟ به جاي دلجويي به آدم تهمت ميزنند مگر من به دنبال پول هستم. هيچ پولي نميتواند اين ضايعه را جبران كند. انبار من محل نگهداري بسياري از كتابهاي ارزشمند بوده است كه چند دهه قدمت دارند. وي در مورد نظر آقاي مهندس رجبي، مبني بر اين كه چرا بايد اين تعداد كتاب در انبار نگهداري شود و كدام ناشر اين همه سرمايه را انبار ميكند، گفت: خود شهردار بهتر ميداند كه نمايشگاههاي مختلف كتاب كه در شيراز برگزار ميشود و كتابهاي آن از كجا تامين ميشود؛ اگر نميدانند بروند از مسئولين فرهنگي شهر سوال كنند. نويد گويي با اشاره به اين كه فرض كنيم من جاي ديگري از شهر انبار داشتم. مثلا ايشان كجا را در نظر دارند؟ ساحلي؟ معالي اباد؟ مگر آن جاها را آب باران و سيلاب صدمه نزده است؟ افزود: ايشان مطرح كردهاند كه چرا ابنار كتابم بيمه نبوده است؛ من ميگويم آيا بيمه ميتواند اين خسارات فرهنگي را جبران كند. از طرفي من ناشر با چه پولي و چه ميزان هزينه اين همه كتاب را بايد بيمه كنم؟ وي تصريح كرد: شهرداري حاضر به همكاري با ما نشد؛ اگر به موقع آب موجود در انبار تخليه ميشد، بسياري از كتابها سالم ميماندند؛ اما با وجود حجم آب و شل شدن پايههاي قفسهها و فروريختن كتابها از بالا، خسارت شديد شد. وي تصريح كرد: تاكسيبار براي بردن كتابها را اداره ارشاد كمك كرد؛ در حالي كه يك پمپاژ ساده را هم شهرداري از ما دريغ كرد. كتابهايي مثل گنجينه هنر، تحفه، پنج گنج، از بين رفته و ديگر قابل استفاده نميباشند. نويدگويي در پايان گفت: من اعلام ميكنم كه دوباره از صفر شروع خواهم كرد و به شهردار هم ميگويم ما همه مسلمان هستيم، پس بياييد واقعا يك مسلمان خوب باشيم. انتهاي پيام