حجهالاسلام معاديخواه در گفت و گو با ايسنا : رانتخواري در جامعه ما به يك ضرورت تبديل شده است
در حال حاضر در جامعه ما هر كس بخواهد كاري بدست بگيرد بايد وارد يك باند شود و رانتخواري به صورت يك ضرورت درآمده است. حجهالاسلام معاديخواه رييس بنياد تاريخ در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي ايسنا با بيان مطلب فوق افزود: زهد اسلامي در واقع زهد حاكمان براي همگوني معيشتي با نيازمندان و به نفع مردم بوده است. وي با اشاره به نامه اميرالمومنين علي (ع) به عثمان ابن حنيف گفت: امام علي(ع) در اين نامه ميگويند: شما نميتوانيد مثل من زندگي كنيد ولي حداقل توقع من اين است كه مرا با پاكدامني، پارسايي و اجتهاد و ... كمك كنيد. حجهالاسلام معاديخواه بيان داشت: تفاوتي كه حضرت بين خودش و عثمان ابن حنيف ميگذارد ، بايد در جامعه ما نيز به صورت يك فرهنگ در آيد . اما متاسفانه فرهنگ ما، فرهنگ همه يا هيچ است. وي افزود: در واقع ما وقتي ميخواهيم ارزشها را زنده كنيم ، ميگوييم همه بايد علي ابن ابيطالب (ع) باشند، بعد از آن هم دورهاي پيش ميآيد كه آرزو ميكنيم اي كاش يك معاويه صفت بر ما حاكم باشد. وي تصريح كرد: اين مشكل يك مشكل فرهنگي است و رسيدن به يك تعادل در اين زمينه ، نيازي است كه راه آن از يك گفتمان ملي مي گذرد. وي گفت : ما تاكنون در حيطه عمل دو نوسان افراط و تفريطها زندگي كردهايم و تاوان آن را هم پرداختهايم، ليكن اگر بخواهيم به تعادل و عدالت در جامعه برگرديم، بايد ديد اگر مديران مملكتي حدودي دارند، چقدر از اين حدود را قانون تعيين ميكند و تا چه حد رعايت ميشود و چقدر از آن را اخلاق و تقوا و فضيلت تعيين مي كند كه بايد توسط خود مسوولين رعايت شود. رياست موسسه بنياد تاريخ ؛ عدالت، آزادي، قانون و قانونمداري و حق و حقيقت گويي را در ارتباط با هم دانست و گفت:اين واژهها در پيوند با هم است كه معنا پيدا ميكند و يكي بدون ديگري معنا ندارد. وي همچنين در ادامه در مورد بحث شادي و نشاط در جامعه گفت : شادي و نشاط انسانها به طور طبيعي يك ارزش است و آنچه در متن و آموزههاي ديني است، نشاط و شادكامي است، مگر اينكه انسانها شرايطي به وجود آورند كه خودشان با عمل خود را از شادكامي محروم كنند. حجهالاسلام معاديخواه افزود : روابطي كه بعد از انقلاب تا به امروز بر جامعه ما حاكم شده طوري است كه افرادي كه به سرنوشت كشور و انقلاب فكر ميكنند به خاطر رفتار برخي مسوولين دچار غم و اندوه ميشوند . وي گفت: اگر جامعه ما جامعهاي بود كه مردم تماشاگر يك رقابت سالم در بين احزاب و گروههاي سياسي بودند و برداشت مردم از رقابت آنها اين بود كه اين رقابتها براي بهتر ساختن جامعه است ، شاهد جامعهاي با نشاط و سرحال بوديم . اما وقتي مردم ميبينند اين برخوردها جنگ قدرت است و مسوولان براي رسيدن به خواستههاي خود هيچ حد و حدودي را رعايت نميكنند، بازتاب آن قطعا ايجاد غم و اندوه در دل غمخواران كشور و نظام خواهد بود. وي بيان داشت: يكي ديگر از دلايل ايجاد غم و اندوه در جامعه كنوني اين است كه مردم در زمان انقلاب آرمانهايي داشتند و ايران بعد از انقلاب را مدينه فاضلهاي تصور ميكردند كه مشكلي نخواهند داشت، اما حالا شاهد اين هستند كه همهي مسوولان داد از فقر و بيكاري و تورم ميزنند و نيازهاي روزمره مردم پاسخي ندارد، طبيعي است كه در چنين جامعهاي نميتوان انتظار داشت خنده بر لب كسي قرار بگيرند. انتهاي پيام