رسول ملاقلي پور در گفت وگو با ايسنا:ديدگاههاي سودجويانه ومتعصبانه سينماي جنگي را از بين برده است
تهران( سرويس فرهنگي ـ هنري) تعصب نداشتن در فيلم ساختن بسيار مهم است. ولي اكثر مسؤولان فرهنگي ما نتوانستهاند اين تعصب را از خود دور كنند و تنها با ديدگاه سودجويانه و متعصبانه ، سينماي جنگي را كه ميتوانست سراسر دنيا را تسخير كند، از بين بردهاند. رسول ملاقليپور، كارگردان سينماي جنگ ، در سالروز ساخت نخستين فيلم داستاني جنگي خود (سقاي تشنه لب) با بيان اين مطلب در گفت و گو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)گفت: به عنوان يك كارگردان از ديدن فيلمهاي جنگيمان شرمم ميآيد بويژه از اين نظر كه زماني كه ميخواستيم به حقيقت نزديك شويم مجبور بوديم مارپيچ بزنيم. وي افزود: در فيلمهاي ما، هيچگاه، يك بسيجي ، رزمنده و ارتشي نبايد دربارهي علاقه به خانوادهاش سخني بگويد او يك تسبيح دارد و پيوسته در حال عبادت خداست و در آخر اشهد ميگويد ، گلوله ميخورد و تمام. رسول ملاقلي پور، يادآور شد: در جايي كه اسپيلبرگ در فيلم نجات سرباز رايان آن همه تكنولوژي براي اعتقادات و هدفش خرج ميكند، بعض از مسؤولان ما گلولهي طلايي و خودزني يك رزمنده در فيلم هيوا را حاشا ميكنند و برخي از افراد به خاطر آن در خيابانها براي من عربده كشي ميكنند. وي گفت: آنچه در پردهي سينما به نمايش در آمده ، يك در ميليون آن حقيقت است. ملاقليپور افزود: خود من ،هنگامي كه براي يافتن هويت خودم به جبهه رفتم ، فردي بودم كه حتي از تاريكي ميترسيدم.، در آبادان بود كه صداي سوت خمپاره را شناختم و به عنوان خبرنگاري كه نه حق نوشتن داشت، نه حق عكاسي، با هزار پشيماني از ثبتنكردن واقعههاي بين راه ماهشهر، تصاوير نخستين مستند جنگيام را گرفتم. ملاقليپور گفت: من همچنين خلاف تكذيبهاي ديگران د رمورد حضور زن در جنگ،آن را در عكسهايم ثبت كردم. وي گفت: ديدههاي من، ديدههاي تلخي بود ،هرگز نفهميدم چرا از ورود انبوه جوانهايي كه عاشقانه براي دفاع از سقوط خرمشهر داوطلب شده بودند، به اين شهر جلوگيري كردند ؟و از سوي ديگر، جوانهاي اندكي كه در داخل شهربودند به تنهايي مجبور شدند كه در برابر عراقيها ـ با آن همه تكنولوژي ـ مبارزه كنند. وي افزود: در كشور ما هيچ كس تحمل ديدن تصوير يك رزمندهي ترسو ايراني را ندارد و همه نيروهاي عراقي را از دم احمق ميپندارند اگر اينگونه ميبود كه 6 ميليون عراقي در برابر لشكر 20 ميليوني ايراني نميبايست تاب مقاومت ميداشتند جدا از آن ، شهدايي كه هنوز هم اجسادشان پيداميشود را چه بگوييم . كارگردان سينما گفت: اي كاش تعريفي را كه به جوانان ما از جنگ ميدهند، هيچ گاه گفته نشود و يا اجازه دهند خود جبهه رفتهها تعريف كنند. اگر جنگ يك دفاع مقدس وخوبي بود ، ويرانگر و خشن هم بود. ملاقليپور در انتقاد به سريالهاي جنگي تلويزيون گفت: اميدوارم ديگر هرگز ساخته نشوند، برخي از آنها، خيلي احمقانه و ابلهانه است . اگر بگذارند اين روايتها سينهبه سينه نقل شود، بهتر از ساخت سريالهاست. وي افزود: تا هفته جنگ ميرسد به خاطر اين كه ، يك وقت نگويند تلويزيون حزب الهي نيست وعلي لاريجاني كافر است، با قسم جان مادرت و به خاطر شهدا و به بازي گرفتن اين كلمات، ميكوشند تا يك برنامهي جنگي توليد كنند. رسول ملاقليپور در بخشي از اين گفت و گو،به مستند جنگي و ساخت آن در زمان فعلي اشاره كرد و افزود: هنوز هم ميتوان مستند جنگي ساخت همچنان كه بيبيسي، بهترين مستندهاي جنگي را بعد از جنگ و با آرشيو كشورهاي مختلف ساخته است. وي افزود: ما آرشيو خوبي از فيلمهاي مستند جنگي داشتيم كه يا به دليل بيانگيزگي يا به دليل بيمسؤوليتي بيشتر آنها طي اين ساليان از بين رفت. ملاقليپور گفت:ما از واقعيتهاي جنگ تحميلي دوريم، چون واقعيتهاي مستند ما خيلي تحريف شده است. كارگردان سينما تصريح كرد: فيلمهاي جنگي ما آنچنان از واقعيت دورست كه حتي كساني كه پيشينهي جنگي دارند از آن استقبال نميكنند و آن را هيچ و پوچ ميدانند. وي در تحليل تصاوير قالبي فعلي از شهدا و رزمندگان گفت: شهداي ما با اين كه در لحظه آخر حسابشان را با خودشان روشن ميكردند، آيا هيچ وابستگي و عشقي دردنيا نداشتند و همهي شهداهاي ما از خانواده گريخته و تنها به فكر شهادت در راه خدابودند؟ ملاقليپور يادآورشد: من از كساني هستم كه يك بار جان دادم، و در لحظه جان دادن به ياد بچهها و تمام وابستگيهايم بودم و در آن دوره مرگ موقت، سراسر كودكي و زندگيام مرور شد. چرا هيچ گاه لحظههايي را كه در خاطرات رزمندگان و شهيدان دربارهي عشق وجود دارد مطرح نميشود؟ او گفت: رمئووژوليت، ليلي و مجنون در برابر عشقهايي كه در بين رزمندگان و خانوادههايشان بود هيچ است. ملاقليپور تصريح كرد : هنگامي كه بدن خونين امام حسين(ع) در قتلگاه افتاده بود، لشگريان يزيد براي اين كه بدانند او زنده است يا شهيد، به اهلبيتاش حمله كردند، آن گاه بود كه حسين (ع) ، چون رعد به سوي آنها يورش برد و به سمت خانوادهاش شتافت، حال بايد گفت، آن حضرت هيچ وابستگي نداشتند؟ انتهاي پيام