اسماعیل مجللی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: آتش یکی از عناصر اربعه کلیدی ایران است و در ایران باستان جایگاهی برای خود دارد، این مرز و بوم بیش از هزاران آتشکده دارد.
وی ادامه داد: فردوسی در شاهنامه، یافتن آتش را به هوشنگ منسوب کرده است با این شرح که هوشنگ در کوه ماری سیاه با چشمان سرخ دید که از دهانش دود برون میشد. سنگی به سوی او پرتاب کرد. سنگ، به سنگی دیگر خورد و آتشی افروخت. آن شب، جشنی در بزرگداشت آتش به نام سده گرفتند. یکی روز شاه جهان سوی کوه / گذر کرد با چند کس هم گروه / پدید آمد از دور چیزی دراز / سیه رنگ و تیرهتن و تیز تاز / و چشم از بر سر چو دو چشمه خون / ز دود دهانش جهان تیرهگون / نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ / گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ / به زور کیانی رهانید دست / جهانسوز مار از جهانجوی جست / برآمد به سنگ گرانسنگ خرد / همان و همین سنگ بشکست گرد / فروغی پدید آمد از هر دو سنگ / دلسنگ گشت از فروغ آذرنگ / نشد مار کشته ولیکن ز راز / ازین طبع سنگ آتش آمد فراز / جهاندار پیش جهانآفرین / نیایش همی کرد و خواند آفرین / که او را فروغی چنین هدیه داد / همین آتش آنگاه قبله نهاد / به گفتا فروغیست این ایزدی / پرستید باید اگر بخردی / شب آمد برافروخت آتش چو کوه / همان شاه در گرد او با گروه / یکی جشن کرد آن شب و باده خورد / سده نام آن جشن فرخنده کرد / ز هوشنگ ماند این سده یادگار / بسی باد چون او دگر شهریار.
مجللی بیان کرد: قهرمانان بسیاری برای اثبات بیگناهی خود از آتش عبور کردند و به سلامت بیرون آمدند بنابراین میتوان «آزمون» را یکی از کاربردهای آتش دانست که برای اثبات بیگناهی به کار میرفت. نمونه بارز آن به آتش رفتن سیاوش، به آتش انداختن حضرت ابراهیم، سلامان و ابسال عبدالرحمان جامی، سیتا همسر رام در حماسه راماین از قصههای هندی و…از عمدهترین موارد گذر قهرمانان از آتش است.
وی گفت: بهطور کلی آتش نزد همه مردم جهان ستوده و در همه ادیان بزرگ و گرامی داشته شده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: از مراسمی که با آتش و جشنهای نوروزی بستگی مستقیم دارد، آتشافروزی در چهارشنبهسوری است که در واقع آغازی بر مجموعه آیینها و جشنهای نوروزی است، زیرا آیین نوروز با چهارشنبهسوری آغاز میشود و با سیزدهبدر به پایان میرسد.
مجللی یادآور شد: آداب اصلی چهارشنبهسوری در سراسر کشور یکی است، اما در برخی شهرها سنتهای کوچک دیگری نیز به آن افزوده شده است که بر حلاوت آن میافزاید.
وی اظهار کرد: در شاهنامه فردوسی اشارههایی درباره بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشاندهنده کهن بودن این جشن است. مراسم سنتی مربوط به این جشن ملی، از دیرباز در فرهنگ سنتی مردم ایران زنده نگه داشته شده است.
این محقق خاطرنشان کرد: واژه «چهارشنبهسوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته و سوری که به معنی سرخ بوده، ساخته شده است. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود که این آتش معمولاً بعدازظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از آن میپرند آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد.
مجللی اضافه کرد: به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و به جای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد.
وی بیان کرد: چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد. برخی از کارهایی که در این روز انجام میشود خوردن آجیل مشکلگشای، پختن حلوا، قاشق زنی، شال انداختن و… است.
این پژوهشگر ادامه داد: جشن آتش در واقع پیشدرآمد جشن نوروز است که نویددهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پایکوبی با نام سور مرسوم بوده است و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب «یوم الارباع» خوانده میشد و از روزهای شوم و نحس به شمار میرفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند.
مجللی تصریح کرد: ایرانیان آخرین جشن آتش خود را به آخرین چهارشنبه سال انداختند و در آن به شادمانی و پایکوبی پرداختند تا هم جشن ملی خود را حفظ کنند و هم بهانه به دست دیگران ندهند و به این ترتیب، جشن سوری از حادثه روزگار مصون ماند و برای ایرانیان تا به امروز باقی ماند.
وی اظهار کرد: شکل کلی چهارشنبهسوری در سالهای اخیر به جای زیبایی، تبدیل به یک معضل فرهنگی شده و در این روز که از آن بهعنوان جشن و شادمانی ایرانیان یاد میشود خسارات جبرانناپذیر جانی و مالی بسیاری را شاهد هستیم که برای رفع این معضل باید تلاش شود.
انتهای پیام