سالها این موضوع مورد توجه محققان بوده است که آیا نوزان بعد از تولد میتوانند خصوصیات اخلاقی درست یا نادرست را تشخیص دهند و یا اینکه بهصورت اکتسابی آنها را فرا میگیرند.
روانشناسان موضوع چگونگی تشخیص رفتارهای قابل قبول و غیرقابل قبول را بررسی کردند و بسیاری به این موضوع توجه کردهاند که آیا این حساسیتها از ابتدا وجود داشته یا در اثر تعامل اجتماعی شکل گرفته است.
برخی بر این باورند که ذهن انسان همچون لوح خالی است که با تجربه آموزش میبیند و این دیدگاه نشان میدهد که کودکان تنها پس از مشاهده رفتار اطرافیان خود، قضاوت اخلاقی خود را پرورش میدهند.
احتمال دیگر این است که نوزادان قبل از اینکه تصورات قوی در مورد درست و اشتباه ایجاد کنند به زمان بیشتری برای سیر جهان نیاز دارند و تغییرات کوچک در این موارد میتواند بر توجه و انتخاب نوزاد تاثیر بگذارد.
والدین در بسیاری از فرهنگها، به سرعت وارد عمل میشوند تا رفتار اخلاقی را شکل دهند و به کودکان یاد میدهند که کارهای خوب و بد را تشخیص دهند. بنابراین، محیط اولیه ممکن است نقشی بزرگتر از آنچه انتظار میرود ایفا کند.
بر اساس نتایج منتشرشده در سایت ارث، برخی دانشمندان تاکید کردند که بررسی رفتار نوزاد دشوار و یک تغییر جزئی در محیط ممکن است نحوه واکنش نوزادان را تغییر دهد که لزوما با درک اخلاقی آنان مطابقت ندارد.
ردیابی چشم، اندازهگیری ضربان قلب و تصویربرداری مغز نوزادان میتواند بدون تکیه بر انتخابهای دستی، بینش واضحتری ارائه دهد. محققان استدلال کردند که کودکان خردسال ممکن است وقتی کسی صدمه میبیند با او همدلی کنند.
برخی از کارشناسان بر این باورند که والدین، واکنشهای خود به خودی فرزندشان را نسبت به مهربانی یا پرخاشگری در نظر بگیرند زیرا میتواند مداخله و مکالمات معمولی که همدلی را بهعنوان یک مورد ارزشمند در نظر میگیرد را نشان دهد.
رفتار ساده، مانند تمجید از یک کودک نوپا برای اشتراکگذاری، ممکن است جرقه آگاهی اخلاقی اولیه را برانگیزد. تشویق اندک میتواند راه را برای استدلال اخلاقی عمیقتر تا پایان دوران کودکی هموار کند.
نتایج مقاله «تبیین زمینههای تربیت اخلاقی در دوره کودکی بر اساس دیدگاه اسلام» منتشرشده در دومین کنفرانس ملی تازههای روانشناسی تکاملی و تربیتی نشان داد که بر اساس زمینه عاطفی، کودک خودش را دوست دارد و به عبارتی حب ذات دارد و این خود دوستی در موارد مناسب تربیتی به دیگر دوستی منتقل میشود و این زمینهای برای گرایش به خوبی هاست.
توجه به این گرایش در تعلیم و تربیت کودک میتواند مبنای اخلاق باشد و خانواده بسیار مهم است و نقش اساسی در زمینه بیرونی تعلیم و تربیت کودک مبتنی بر عاطفه دارد و سلامت عاطفی هر کدام از والدین و رابطه درست آنان باهم بسیار اهمیت دارد.
انتهای پیام