محمدجواد سجادی درمورد پیدایش نمایش روز صفر اظهار کرد: خاستگاه «روز صفر» از زیستبوم و زیستگاه من، اصفهان شکلگرفته، شهری که تمام خاطرات و نوستالژیهای من با آن گرهخورده است. بهترین لحظات زندگیام به رودخانهای بازمیگردد که از میان این شهر میگذشت، با پلهایی که روی آن است.
وی افزود: وضعیت امروز، دیدن تصاویر ناگوار و بیروح جاری در دل شهری که زمانی سرسبز بود، هویت و گذشتهام را تحتتأثیر قرار داده است. گاهی این فکر به ذهنم خطور میکند که آیا آنچه دیده و تجربه کردهام، فقط یک سراب بوده؟ اگر نه چرا اکنون این رنجآورترین صحنهها را مقابل چشمانم میبینم؟ این رود دیگر نیست، همه چیز در حال فروپاشی است. همین واقعیت تلخ آغازگر حرکت من به سمت پژوهش و درامسازی شد.
این کارگردان ادامه داد: سفر من از سرچشمهها آغاز شد؛ به دنیای اساطیر، فلات ایران و میانرودان که خاستگاه تمدن بشر هستند. از گذشته تاکنون، این مناطق همواره با بحران آب درگیر بودهاند. این چالش جایگاه مهمی در روایتها و اسطورههای این تمدن دارد.
سجادی در خصوص الهامگرفتن از اساطیر تا انسان معاصر در بحران آب در نمایشنامهاش تصریح کرد: در میان بسیاری از داستانهای اساطیری، با اسطورهای مواجه شدم که جاذبهای خاص برایم داشت؛ اسطورهای که علاوه بر پیوستگی به سایر اساطیر، وجه مشترک سرچشمههای هویت ایرانی را آشکار میکرد.
وی گفت: در میان همه این روایات، باشخصیت تیشتر آشنا شدم؛ ستارهای که به «ستارهباران» یا «ستارهیمانی» نیز معروف است. تیشتر نگهدارنده آبها، رودخانهها و دریاهاست. سرگذشت او داستان نبرد کیهانی میان نیروهای خیر و شر را بازگو میکند.
سجادی افزود: این روایت در«تیر یشت» بخشی از یشت هشتم اوستا، ثبت شده است؛ داستانی که تیشتر نماینده اهورامزدا و دیو آپوش، نماینده اهریمن را در مقابل یکدیگر قرار میدهد.
کارگردان برگزیده جشنواره اقتباس ماجرای دراماتیک بین تیشتر و دیو آپوش را چنین توصیف کرد: داستان از خشکی دریای کیهانی فراخکرد (دریای مازندران) آغاز میشود. دیو اپوش قصد دارد جلوی بارندگی را بگیرد؛ اما تیشتر، با سه صورت (جوان ۱۵ساله، گاو نر و اسب سفید زیبا)، وارد میدان شده و علیه دیو اپوش میجنگد. دیو اپوش با صورتی زشت از جنس یک اسب سیاه گوشبریده ظاهر میشود. در نبرد اول، دیواپوش به برتری میرسد و تیشتر را از دریای فراخکرد هزار فرسنگ بهدور پرتاب میکند.
وی گفت: اینجاست که تیشتر از اهورامزدا تقاضای یاری میکند. اهورامزدا قدرت ده اسب، ده شتر، ده گاو نر، ده رودخانه و ده کوه را به او بخشیده و تیشتر قویتر بازمیگردد. در تقابل دوباره، این بار تیشتر پیروز شده و جریان بارانهای زاینده از نو آغاز میشود.
سجادی که برگزیده رزیدنسی ادیسه فرانسه شده بیان کرد: این الگو شباهت زیادی به داستانهای دیگر ما، مانند رستم و سهراب دارد؛ هرچند جنبه تقابل خیر و شر در داستان رستم و سهراب مطرح نمیشود، اما مطالعه اساطیر بهروشنی نشان میدهد که الگوهایی مشترک بارها و بارها تکرار شدهاند.
وی گفت: علاوه بر این ارتباطات اساطیری، مسئله آب همواره بهعنوان محور حیاتی تمدن ما مطرح بوده است، هم در جغرافیا و هم در دیدگاههای فلسفی اجتماعی ما. اگر بخواهیم نمونهای ملموستر بیاوریم، حتی رویداد عاشورا نیز مرثیهای برای آب است؛ جایی که نیروی شر دسترسی نیروی خیر به آب را مسدود میکند، الگویی که همخوان با روایتهای اساطیری است.
این کارگردان در مورد پارت دوم این نمایش در فضای معاصر و بحران آب افزود: بحران آب در ایران و کشورهای اطراف، بهویژه در مناطق مرکزی مانند تهران و اصفهان، بهشدت در حال وخامت است. این بحران منجر به مهاجرتهای گسترده و درگیریهای اجتماعی میشود.
وی گفت: مردم به دلیل کمبود آب در حال کوچ به شهرهای شمالی هستند که وضعیت آب بهتری دارند. این حجم از مهاجرت نمیتواند پایدار باشد و بهزودی منابع آبی در این مناطق نیز به پایان میرسد. بحران آب تنها به ایران محدود نمیشود و کشورهای همسایه را نیز تحتتأثیر قرار میدهد.
سجادی اضافه کرد: مهاجرتهای گسترده میتواند به چالشهای جهانی منجر شود، با ادامه بحران آب، درگیریها و تنشها در جامعه افزایش مییابد و اگر چارهای برای این بحران اندیشیده نشود، ممکن است به یک وضعیت بحرانی و آخرالزمانی منجر شود.
کارگردان تئاتر روز صفر در مورد فرونشست و تخریب آثار باستانی و تاریخی بیان کرد: فرونشست و فروپاشی نهتنها به زیرساختها و بناهای تاریخی ما آسیب میزند، بلکه به هویت فرهنگی و تاریخی جامعه هم لطمه میزند.
سجادی گفت: زمین بهسرعت در حال بلعیدن خود است و این مسئله به نابودی بناهای تاریخی منجرمی شود ازدستدادن آثار تاریخی به معنای ازدسترفتن هویت ملی و فرهنگی است نابودی این آثار حس تعلق به فرهنگ و تاریخ و نوستالژیهای ما را کاهش میدهد و حس تعلق به فرهنگ و تاریخ را ازما میگیرد.
وی در خصوص تأسیس گروه زاوش و فعالیتهای هنری این گروه چنین بیان کرد: پس از کارشناسیارشد کارگردانی گروه زاوش را تأسیس کردم زاوش در واقع یک آکادمی بزرگ در اصفهان است شامل دپارتمان هنرهای نمایشی، تئاتر، سینما و موسیقی و ادبیات که همه در کنار هم فعالیت میکنند.
کارگردان اثر هفتخوان هملت درمورد تلفیق فرهنگ ایرانی و غربی در آثارش تأکید کرد: با تمرکز بر تلفیق شیوههای نمایش ایرانی و غربی به دنبال حفظ هویت فرهنگی و ارائه آثار جذاب برای جامعه جهانی هستم.
سجادی افزود: استفاده از عناصر اسطورهای و فرهنگ ایرانی بهعنوان بنیاد فکری برای مخاطبان جهانی جذابیت دارد و این مسئله با اقبال عمومی روبهرو شده احساس عمیق و ارتباط باهویت و فرهنگ خود به شما این امکان را میدهد که در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم.
وی در مورد اعطای ویزای تلنت نخبگان برای اقامت در سه کشور فرانسه، ایتالیا و سوئیس و رویداد اقامتی ادیسه و مرکز فعالیتهای فرهنگی(ACCR) به این اثر بیان کرد: در این جا به من این فرصت داده شده که تمام پروژههای نمایشی را به سرانجام برسانم و تمام امکانات در اختیار من قرار داده شده ضمن اینکه من با این بنیاد فکری عظیم نمایشهای دیگر راهم استخراج می کنم.
سجادی افزود: نمایش روز صفر اولین بخش سهگانهای است که من در این سو جهان به ساخت بخشهای دیگرش فکر میکنم و نمایشهای قبلتر را هم بر روی صحنه میبرم و به جهانیان نشان خواهم داد.
لازم به ذکر است نمایش روز صفر به نویسندگی و کارگردانی محمدجواد سجادی جایزه کارگردانی و بازیگری و آهنگسازی از جشنواره اقتباس و برگزیده رزیدنسی ادیسه فرانسه شده از تاریخ ۲۳ بهمن در تالار هنر اصفهان به اجرا درمیآید.
انتهای پیام