آنچه گذشت خلاصهای از فیلم «علت مرگ: نامعلوم» به حساب میآید که باید گفت یکی از بهترین فیلمهایی است که این روزها در سینماهای اصفهان به نمایش درآمده است. این اثر به نویسندگی و کارگردانی علی زرنگار حدود دو ساعت زمان دارد. «علت مرگ: نامعلوم» پس از چند سال توقیف در زمستان ۱۴۰۳ شمسی در تهران و برخی از شهرهای کشورمان روی پرده آمده و اکنون همزمان با چهلوسومین جشنواره فیلم فجر در حال اکران است.
در همان گرگومیشی که فیلم آغاز میشود، یک زن ناشنوا، یک دختر و پسر جوان که دوستاند و سه مسافر دیگر که مردان جوان و میانسالی هستند رودرروی خود میبینیم، اما درست نمیدانیم که از کجا آمدهاند و چرا سوار در یک ون فرسوده و سبز به این سفر کوتاه تن میدهند.
این ون مسافر دیگری دارد که مرگ نامعلومش کموبیش و بهتدریج سبب میشود که به قلمرو زندگی دیگر مسافرها قدم بگذاریم؛ مردی که در سکوت و بیهیاهو میمیرد و فرصت نمیدهد که تا لحظه آخر هیچچیز از زندگی خود او بدانیم. مرد لباسی محلی به تن دارد و مسافرهای دیگر حتی نمیدانند که ایرانی یا افغانستانی است.
وقتی این مرد در همان تاریکی جان میدهد، بقیه مسافرها با اورژانس تماس میگیرند و گمان میبرند که بهزودی از دست این جنازه راحت میشوند، اما آمبولانس به دلایلی نمیآید و مسافران میمانند و مردی که به خواب آرام ابدی فرو رفته است.
مرد درگذشته از زمانی داستانش پیچدرپیچتر میشود که بقیه مسافران متوجه میشوند قبل از مرگ پول هنگفتی را به دلار در جلیقه خود مخفی کرده است. در ابتدای این ماجرا کسی به زبان نمیآورد، اما در سکوت و در دلها همه میدانند که نمیشود به این همه پول فکر نکرد؛ البته اگر وجدانهای بیدار اجازه دهند!
«علت مرگ: نامعلوم» همزمان که مضمونی اخلاقی دارد و به زیبایی و کمال تنش افراد با خودشان و با دیگران را بر سر برداشتن پولها نشان میدهد، فیلمی اجتماعی است. خصوصاً هرچه زمان میگذرد و ماشین فرسوده و سبز خاکگرفته جلوتر میرود، این بُعد فیلم آشکارتر میشود.
فیلم که از تعلیق و کشش خوبی برخوردار است، میتواند داستان دوراهیها و انتخابهای کوچک و بزرگ هر روز هر مخاطبی باشد. اگر خشم، غم و ناامیدی ما را محاصره کند، اگر تمام زندگیمان درد کند، اگر همه وجودمان تب کند و سرگیجه بگیریم، حاضریم با یک راهحل نزدیک، راهحلی که شاید فقط بتوان یک شیطنت کوچک نامیدش، همه رنجهایمان را پشتسر بگذاریم، پشتسر بگذاریم چون عزیز ما قرار است اعدام شود، چون زنی که دوستش داریم بیمار است، چون دو بچه بدون پدر داریم، چون به ترک وطنمان مجبور شدهایم، چون کفشهایمان تنگ است؟!
«علت مرگ: نامعلوم» میتواند یکی از آثار ماندگار سینمای کشورمان شود؛ فیلمی که مخاطب برای دیدنش، برای تعیین تکلیف آن جنازه رنجور یا شاید برای دیدن خواب و بیداری وجدان خودش، نمیتواند چشم روی هم بگذارد. اگر به فیلمهای جادهای و اجتماعی و همزمان معماگونه علاقهمندید، این فیلم برای شما است.
فیلم «علت مرگ: نامعلوم» به دلایلی از جشنواره فجر بازمانده است، با این همه، در چهار بخش بیستوپنجمین جشنواره شانگهای چین نامزد شد و توانست جایزه بهترین فیلمبرداری را از آن خود کند. این اثر در بخش «استعداد جدید آسیایی» مورد توجه قرار گرفت. شانگهای فقط یکی از جشنوارههایی است که «علت مرگ: نامعلوم» در آن دیده و برگزیده شده است.
انتهای پیام