سرزمین بندانگشتی‌ها

هر تابلویی که می‌سازد، آدم را یاد لی‌لی‌پوت سرزمین افسانه‌ای داستان گالیور و گاهی هم اتاقک کوچولوی زی‌زی‌گولو می‌اندازد.هرکدام از دست‌سازه‌هایش واقعا به قدر یک بند انگشت و شاید کوچک‌تر هستند و خیلی از این دست‌سازه‌ها آدم را به دهه شصت و خانه‌هایش می‌برد. وقتی خانه‌ها ایوانی داشتند و طاقچه‌ای و حیاطی.

به گزارش ایسنا، آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی روزنامه خراسان با هنرمندی است که از هیچ، همه چیز می‌سازد؛ او با وسایل دورریختنی دست‌سازه‌های هنری کوچکی خلق می‌کند که بیشتر نوستالژیک است و مشتری‌های زیادی هم دارد:
هر تابلویی که می‌سازد، آدم را یاد لی‌لی‌پوت سرزمین افسانه‌ای داستان گالیور و گاهی هم اتاقک کوچولوی زی‌زی‌گولو می‌اندازد. هرکدام از دست‌سازه‌هایش واقعا به قدر یک بند انگشت و شاید کوچک‌تر هستند و خیلی از این دست‌سازه‌ها آدم را به دهه شصت و خانه‌هایش می‌برد. وقتی خانه‌ها ایوانی داشتند و طاقچه‌ای و حیاطی. جالب این که بیشتر این دست‌سازه‌ها از مواد دورریختنی ساخته می‌شوند و با یک فرایند هنری به آثاری تبدیل می‌شوند که آدم‌ها را ساعت‌ها غرق خاطره می‌کند. البته پشت هر کدام از این دست‌سازه‌ها داستانی‌ است شنیدنی و هر کدام حکایت یک خانه، یک کوچه و شاید یک تصویر است. دست‌سازه‌هایی که از آن حرف می‌زنیم کار نسرین است که ۳فرزند دارد و خودش هم دهه شصتی است. او به‌خاطر علاقه‌اش به وسایل خیلی ریز و کوچک بعد از تجربه چند رشته هنری به سراغ این مینیاتورسازی رفته است و در آن ماندگار شده. هرکدام از آن‌ها را با آزمون و خطا جلو برده است و حالا به نقطه‌ای رسیده که بدون ترس از هر چالشی هر سفارشی را قبول می‌کند. با او درباره مسیر هنری که طی کرده و برنامه‌هایش برای این هنر خلاقانه و جذاب گفت‌وگو کردیم که در پرونده امروز زندگی سلام آن را می‌خوانید.


دخترم گفت خانه عروسکی درست کن و مینیاتورساز شدم
نسرین ۳۷ساله است. یک سر فعالیت این مینیاتورساز به نقاشی‌های هنرمندانه نسرین برمی‌گردد و وقتی دلیل تغییر مسیرش را می‌پرسم، ماجرای مینیاتورساز شدنش را برایم تعریف می‌کند: «من نقاشی را خیلی دوست داشتم ولی به‌خاطر شرایط کاری آن و درآمد کمی که داشت، هربار هنرهای مختلف را امتحان کردم تا ببینم کدام بهتر است. به‌همین خاطر بیشتر هنرها را یاد گرفتم و آخر سر رسیدم به مینیاتور و واقعا تنها کاری بود که می‌توانست من را راضی کند. هم درآمد خوبی برای من دارد و هم با روحیه من سازگار است. مینیاتورسازی را هم خودم یاد گرفتم. دخترم ۷ساله بود و هی می‌گفت برایم خانه عروسک درست کن. برایش درست کردم و خودم خوشم آمد. از بچگی به وسایل کوچولو و ریزه‌میزه علاقه داشتم. به هر چیز کوچکی که فکرش را نمی‌کردم بشود مثلا آن‌ها را ساخت. بعد که خانه عروسکی ساختم و تختخواب و این‌جور چیزها، از این کار خوشم آمد. گفتم کم‌کم وسایل مختلف را امتحان کنم و بعد هم ذره‌ذره همه چیز جلو رفت تا به این‎جا رسید. الان از هر نظر کارم را دوست دارم و درآمدم خوب است.»

حین ساختن، مدام ذهنم را به کار می‌گیرم
یکی از سوالاتی که ذهنم را مشغول کرده، ابزار و مواد اولیه کار این هنرمند است چون بعضی از این وسایل فسقلی به واسطه خلاقیت هنرمند گزارش‌مان با مواد دورریختنی ساخته می‌شوند. او فرایند ساخت هر کدام از این دست‌سازه‌ها را توضیح می‌دهد :«من یک‎سری آموزش در یوتیوب گذاشتم که تمام آن آموزش‌ها با مواد دورریختنی ساخته شده است. حالا تعداد سفارش‌هایی که می‌گیرم بالاست و مواد دیگری هم استفاده می‌کنم اما باز هم بیشتر وسایلی که می‌سازم با مواد دورریختنی است. از هر جنسی که بگویید من در کارم استفاده می‌کنم. ما قبلا در دوره دانشگاه، مجسمه‌سازی هم کار کردیم چون رشته نقاشی هنرهای تجسمی خواندم. این باعث شد هر چیزی را خوب ببینم و البته آموزش‌های یوتیوب هم خیلی کمکم کرد. حین ساختن، مدام ذهنم را به کار می‌گرفتم که حالا این وسیله را با چه چیزی بسازم. مدام می‌رفتم بین وسایل دورریختنی نگاه می‌کردم و می‌گشتم تا ببینم مثلا از چه ابزاری می‌توانم استفاده کنم تا این وسایل کاملا شبیه نسخه اصلی‌اش شود. این خیلی به من کمک کرد، جوری که الان هر کسی به من اسم وسیله را بگوید چون تمام آن وسایل دورریختنی و کاربردهایش در ذهن من است، بدون چالش می‌توانم آن را قبول کنم. مثلا می‌دانم بطری مایع ظرفشویی که باز کردم زیرش چه شکلی است و به درد چه چیزی می‌خورد، قسمت برآمدگی‌اش کجا به کارم می‌آید و .... حالا تمام ابزار را شناخته‎ام و با چشمم آشناست. می‌دانم کدام وسیله ساختنش سخت‌تر است و کدام یک راحت‌تر. البته بعضی‌ها بی‌لطفی می‌کنند و می‌گویند این‌ها را با آشغال می‌سازی و فلان قیمت می‌فروشی. البته تعدادشان خیلی کم است.»

روزی ۱۵ساعت کار می‌کنم ولی خسته نمی‌شوم
«همه کارهایی که روی مینیاتورها انجام می‌دهم یک‎سری ریزه‌کاری دارد. مثلا پتوی طرح پلنگی که در خانه‌های قدیمی می‌بینید چاپ است اما چراغی که درست کردم لوله وارمر با لوله اسمارتیز ساخته شده است و آن شعله‌پخش‌کن هم آن دایره پلاستیکی است که روی پیتزا می‌گذارند. من کارم را خیلی دوست دارم، یعنی با این که ساعت‌های طولانی از من می‌گیرد اصلا خستگی در کارم نیست. من روزی ۱۵ساعت مشغول این کارم و شاید برای یک ماکت خوب، اگر فشرده کار کنم ۲ روز زمان بگذارم اما خسته نمی‌شوم چون عاشق این کار هستم. همه کار من ریزه‌کاری است و همین زمان‌بر است. من حتی از ساخت بعضی وسایل، ویدئو گرفتم و آموزش آن را در یوتیوب گذاشتم. برای کارم هم ابزار و وسیله خاصی ندارم و یک‎سری وسایل و چسب و ... ابزار کارم هستند. از همه چیز برای کارم استفاده می‌کنم از ته ماژیک تا در اسپری و... . شاید باورتان نشود ولی وسایل هرچه ریزتر می‌شوند علاقه من به ساخت‌شان بیشتر می‌شود. البته بچه‌هایم زیاد به کار من علاقه ندارند و این‌طور نیستند که بیایند کنارم بنشینند تا دست‌سازه بسازند.» این‌ها حرف‌های این خانم هنرمند درباره ریزه‌کاری‌های کارش است.

طرح کاشی را از حمام عمومی دوران کودکی برداشتم
بیشتر تابلوها و وسایل مینیاتوری هنرمند گزارش ما مربوط به دهه شصت است و یک جورهایی حالت نوستالژی دارد. وقتی از اول دلیل این موضوع را می‌پرسم، می‌گوید: «علاقه من به آن دوران بیشتر است. بیشتر آن‌ها فضاهایی‌ است که در کودکی و در خانه آدم‌های مختلف دیدم. بعضی هم عکسش را دیدم و دوست داشتم. خب چیزی که همیشه در بچگی دیدیم و با آن خاطره ساختیم، جذابیت دیگری دارد. البته مردم هم نوستالژی را دوست دارند و انگار همه‌مان در آن خاطرات گیر کردیم. برای همین وقتی پست یکی از مینیاتورهای دهه شصت را می‌گذارم خیلی بازدیدش بیشتر است تا چیزی که مدرن‌تر و خارجی‌ باشد. ایرانی‌ها همه عاشق این هستند که وسایل قدیمی را ببینند. مثلا وقتی یک مهتابی در تابلو کار می‌کنم که روشن می‌شود یا شیر آب باز می‌شود با ذوق‌زدگی می‌گویند وای این هم کار می‌کند. راستش این‌قدر این کارها را انجام دادم که کارهای فنی را هم یاد گرفتم. خیلی وقت‌ها تابلوی خانه‌ای را می‌سازم و می‌گویند این عین خانه کودکی ماست. مثلا وقتی تابلوی حمام را کار کردم دیدم خیلی‌ها نوشتند که کاشی‌های حمام مادربزرگ من عین همین بود. من طرح آن کاشی‌ها را از حمام عمومی دوران بچگی‌ام برداشتم. رفتم دیدم دارند آن‌جا را خراب می‌کنند. از کاشی‌ها عکس گرفتم و پرینتش را در تابلوها کار کردم. اصلا اضافه کردن یک چیز خیلی کوچک رخ کار را عوض می‌کند مثل گذاشتن یک عکس کوچک پشت سیم برق، گذاشتن یک عکس سه در چهار گوشه  قاب عکس و ... . کلا هرچقدر نوستالژی را رعایت کنید و به جزئیات اهمیت بدهید مینیاتورها بهتر از کار در می‌آیند. تمیزی کار هم خیلی مهم است.»

با مینیاتورسازی نگاه‌تان به دوروبر عوض می‌شود
وی معتقد است کار مینیاتورسازی در کنار علاقه به خلاقیت هم نیاز دارد و فردی که وارد این رشته هنری می‌شود باید صبور و پرحوصله باشد و می‌گوید :«گستره کار من خیلی زیاد است. یعنی شما اگر به دوروبرتان نگاه کنید، می‌توانید هر ابزار و وسیله‌ای را که می‌بینید کوچک‌ترش را بسازید. به خاطر همین باید خلاقیت داشته باشید. این‌طور نیست که مثلا من یک پنجره را به شما آموزش بدهم و تو دوباره همان را بسازی. باید خودت خلاقیتی به آن اضافه کنی تا بتوانی همه وسایل را بسازی. به نظرم یوتیوب هم به این قضیه خیلی کمک می‌کند. اصلا وقتی خودتان دو، سه وسیله بسازید نگاه‌تان به وسایل دوروبرتان عوض می‌شود. همین الان مخاطبان من همین را می‌گویند و برایشان جذاب است. می‌گویند نمی‌توانیم راحت از هر وسیله‌ای بگذریم و خیلی از وسایل را به کمک همان ویدئوهای آموزشی ساختیم. حتی بعضی‌ها با خلاقیت خودشان وسایلی را که ندارند جایگزین می‌کنند و همین باعث می‌شود طرح زیباتر شود. وسایلی که شاید به ذهن فرد دیگری نرسد و این مینیاتورسازی با وسایل دورریختنی را جذاب می‌کند و از طرفی باعث بالا رفتن خلاقیت افراد می‌شود. خلاصه که این کار خلاقیت می‌خواهد و صبر و حوصله فراوان.»

دوست و آشنا می‌گویند به پدرت رفته‌ای
در کارهای هنری بیشتر از هر چیزی نتیجه کار دیده می‌شود و مهم است که به فرایند ساخت هم توجه شود؛ به روزهایی که یک هنرمند قدرت خیال و تصویر خود را به کار گرفته تا بتواند تصویرسازی‌هایی را که در ذهنش می‌گذرد، روی کاغذ بیاورد و روی اثر هنری‌اش پیاده کند. نسرین درباره پشت صحنه‌ کارش که شاید جز خانواده‌اش کسی آن را ندیده باشد توضیح می‌دهد و گریزی به خاطراتش از پدرش می‌زند: «دست‌های من همیشه رنگی، چسبی و کثیف است. چسب‌های فوری هم اگر کار کرده باشید می‌دانید که هیچ‌جوره شسته نمی‌شوند. هیچ حلالی هم ندارند که بخواهید دست‌تان را با آن پاک کنید. اما نمی‌دانید از ساختن هر وسیله چقدر ذوق می‌کنم. بارها نگاه‌شان می‌کنم و به بقیه نشان می‌دهم که ببینید با این وسیله به‌دردنخور چه چیزی ساختم. مثلا لاله‌ عباسی‌ها را از قطره‌چکان ساختم و هربار که به آن نگاه می‌کنم لذت می‌برم. اصل کار مینیاتور همین است که به جزئیات اهمیت بدهید. این جزئیات است که کارتان را واقعی‌تر می‌کند حتی اگر یک بافتنی کوچک باشد که روی تلویزیون انداخته باشید. این خلاقیت و علاقه به جزئیات را از پدر مرحومم به ارث بردم. پدرم خیلی خیلی خلاق بود. من شاید ۲۰درصد از خلاقیتش را داشته باشم. الان هر دوست و آشنایی که کارم را می‌بیند می‌گوید به پدرت رفته‌ای که می‌توانی از هر چیزی یک وسیله بسازی. ما بچه بودیم و چیزهایی را که پدرم می‌ساخت، نگاه می‌کردم تا ببینم چطور به فکرش می‌رسد از آن یک وسیله کاربردی بسازد. فکر می‌کنم استعداد پدرم در این زمینه به من رسیده است.»

می‌خواهم استاپ موشن را تجربه کنم
مینیاتورساز گزارش ما با دست‌سازه‌های خود در برنامه «معرکه» شبکه نسیم با اجرای سیدجواد رضویان هم شرکت کرده است. می‌گوید دست‌اندرکاران برنامه هم خیلی دست‌سازه‌هایش را دوست داشتند. الان هم سفارش‌هایش آن‌قدر زیاد است که ثبت سفارش را تا اردیبهشت ماه بسته است و به فکر این است که بتواند با چند نفر یک گروه هنری تشکیل دهد. خودش این‌طور توضیح می‌دهد :«راستش مینیاتورسازی خیلی درگیرم می‌کند. همین الان تا اردیبهشت ماه سفارشم را بسته‌ام تا بتوانم سفارش‌هایی را که گرفته‌ام، انجام دهم. دارم به این فکر می‌کنم که یک گروه چند نفره داشته باشم چون با این وضعیت و سه فرزند به زندگی‌ام نمی‌رسم و وقت کم می‌آورم. البته بیشتر دوست دارم بروم سراغ یکی از علاقه‌هایم یعنی رشته استاپ موشن. دخترم دارد انیمیشن می‌خواند و من خیلی دوست دارم سراغ آن فضاها بروم. باز هم ببینم خدا چه می‌خواهد. خیلی دوست دارم این رشته را تجربه کنم اما متاسفانه در ایران فضای این رشته یا اصلا نیست یا خیلی کم است. در دانشگاه هم ندیدم رشته‌ خاصی در این زمینه فعالیت داشته باشد. به نظر من آدم اگر بخواهد کارش را ادامه و گسترش بدهد باید به چیزهای بزرگ‌تر فکر و آن‌ها را تجربه کند. من هم برای کارم چنین تصمیمی دارم و امیدوارم در آن موفق شوم.»

*بازنشر مطالب دیگر رسانه‌ها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان می‌باشد.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ / ۰۹:۴۰
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403111409705
  • خبرنگار :