به گزارش ایسنا، غلامرضا بنی اسدی در یادداشتی نوشت: پیروزها در صف مدال می ایستند. استعفاهای پیاپی، شکست را ترجمه می کند. این که آمدند، کشتند، زدند، بستند، ویران کردند اما پیروز نشدند. پیروزی در این نبرد، رسیدن به اهداف بود که محقق نشد. نه حماس را نقطه پایان گذاشتند و نه فلسطینیان را کوچاندند و نه گروگان ها را یافتند چه رسد که رها کنند. آنان فقط کشتند. نه مجاهدان و رزمندگان را که مردم عادی را، زن و مرد و پیر و جوان و حتی شیرخواران را. همین هم نقاب ۷۵ ساله مظلومیت نمایی شان را درید. خوی نژاد پرستانه و جنایات جنگی شان در نسل کشی فلسطینی ها، دنیا را به تکاپو واداشت. آنان به اهداف خود نرسیدند. بیش از ۵۰ هزار شهید و مفقود، با خون شان راه را بر اشغالگران می بندند و مقاومت را یاری می کنند. بمب ها فقط سازه ها را ویران کردند اما اراده ها از دل خون می روید. به جرئت می توان گفت «حماس میتواند خودش را بازسازی و مجدد یارگیری نماید.» این گزاره تحلیلی هم نگاه یک بچه حزب اللهی نیست که خانه های آوار شده غزه را در چشمش کنیم و بگوییم عمق فاجعه را نمی فهمی. برایند شناخت و تجربه مهرداد فرهمند، خبرنگار سابق بی بی سی است. حاصل نگاه مطالعه گر خیلی های دیگر هم هست. دلیلش بیزاری از اشغال و تحقیر است. از کشتار و تخریب است. یک شورش دامنه دار علیه جنگ ادراکی است. کارشناسان و آینده پژوهان می گویند این فضای کینه و نفرتی که از اسرائیل ایجاد شده و این تراژدی خونبار در غزه، به سود حماس عمل میکند. یک ضرب المثل ایرانی که در همه ملل جهان هم از آن فهم مشترکی وجود دارد می گوید: «پدر کشتی و بذر کین کاشتی. پدرکشته را کی بود آشتی؟» حتی اگر پدر کشته با سرد شدن داغ مرگ پدر و جبر زمان به آشتی میل کند، فرزند کشته هرگز و در هیچ شرایطی جز مشت به چشم قاتل نمی کشد. رژیم صهیونیستی هم در این فاجعه، تا توانست بذر کین کاشت. تا توانست مزرعه «باد» ایجاد کرد. باشد که «طوفان» درو کند. باشد که حاصل کینه های انباشته را به خانه برد. تجربه قریب به ۸ دهه جنگ با اشغال و اشغالگر به صریح ترین بیان می گوید، منطق فلسطینیها، منطق مقاومت است و در منطق فلسطینی، هزینه و فایده جایی ندارد بلکه منطق، منطق مقاومت و برجای ماندن است و همین خودش یک پیروزی است. دیدیم که بعد از ۱۵ ماه کُشت و کُشتار و عزم صهیونیست ها بر به صفر رساندن حماس، طرف دیگری که در مذاکرات رو به روی شان نشست، حماس بود. همان گروهی که هرچه تیر داشتند برای زدنش در چله کردند. خشاب شان خالی شد اما خیال شان محقق نشد. همان حماس هم گروگان ها را به آنان تحویل داد. این یعنی حماس، همچنان در غزه حاکم است و اسرائیل نتوانسته این گروه را از میان بردارد. درواقع تنها گروه حماس است که میتواند ادعای پیروزی بکند چرا که اسرائیل در بیشتر برنامه های اعلامی اش ناکام ماند. این برای حماس یک پیروزی است. پیروزی و شکست را دست یابی به اهداف تعیین می کند نه چیز دیگر. این هم جز شکست برای صهیونیست ها معنای دیگری ندارد. استعفاهای پیاپی در ارکان نظامی امنیتی و دولت صهیون نشانگر واقعیت ماجراست.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام