به گزارش ایسنا، آنگونه که خود ترامپ به صراحت در روزها و هفتههای قبل از شروع دوره جدید ریاست جمهوری خود اعلام کرده است، موضوعهایی مثل چین، خاورمیانه و ایران از جمله مهمترین موضوعهای سیاست خارجی دولت او خواهد بود و بخش قابل توجهی از سیاست خارجی دولت وی، متمرکز بر این موضوعها خواهد بود.
چین و ایران به عنوان دو کشور مستقل، با توجه به منافع ملی خود، طبیعی است که هر کدام سیاست ها و رویکردهای مستقل خود را در قبال سیاست ها و رویکردهای دولت جدید آمریکا اتخاذ خواهند کرد. هر کدام از این دو کشور سعی خواهد کرد در صورت مشاهده تغییر در رفتار دولت جدید ایالات متحده، مسیر تعامل سازنده و همراه با احترام متقابل، منافع برد-برد با حفظ شرایط برابر را با دولت جدید آمریکا در پیش بگیرند. با توجه به استقلال کامل هر دو کشور ایران و چین، هرگونه روابط آنها با آمریکا، علیه منافع طرف دیگر نخواهد بود و طبق تاکید و توافق سران دو کشور، مسیر تقویت روابط راهبردی ایران چین، صرفنظر از هرگونه روابط آنها با ایالات متحده یا هر کشور دیگر، ادامه خواهد یافت و مناسبات راهبردی و دوستی تاریخی دو کشور هرگز تحت تاثیر عوامل ثالث و بیرونی قرار نخواهد گرفت.
بر اساس گزارش CGTN۰ چین، تماس تلفنی و گفتوگوی مفصل ترامپ با شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین که تنها سه روز قبل از مراسم تحلیف رئیس جمهوری جدید ایالات متحده انجام شد، حکایت از آن دارد که ترامپ شماره ۲، اهمیتی ویژه به موضوع چین و مسائل مرتبط با همکاریهای تجاری، اقتصادی، فناوری، سیاسی و بین المللی میان دو قدرت بزرگ شرق و غرب قائل است. به نظر می رسد او از دوره اول ریاست جمهوری خود و نیز در دوره چهار ساله ریاست جمهوری جو بایدن، درسهای زیادی برای این که چگونه باید با قدرت بزرگی مثل چین رفتار کند، آموخته است و شاید در دوره جدید، بخواهد دست کم برخی رویکردهای غیرسازنده ایالات متحده در قبال چین را اصلاح کند زیرا تجربه سالهای گذشته به او آموخته است که یکجانبه گرایی و هژمونی، دست کم در برابر قدرتی مثل چین، نتیجه مطلوبی بدنبال نخواهد داشت.
همچنین مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران چند روز قبل از شروع ریاست جمهوری ترامپ و البته پیش از سفر مهم اخیر خود به روسیه که منجر به امضای یک توافقنامه جامع راهبردی بلندمدت بین تهران و مسکو شد، در مصاحبهای با رسانه آمریکایی NBC به صراحت از تمایل ایران برای گفتوگو با دولت جدید آمریکا تحت شرایط مشخص سخن گفت و از طریق این مصاحبه، پیام خود را به دولت جدید آمریکا اعلام کرد. او ضمن ابراز نگرانی از سابقه آمریکاییها در عمل کردن به تعهداتشان، گفت: با این وجود آماده گفتوگو هستیم؛ ما یک گفتوگوی برابر و با در نظر گرفتن عزت و حکمت خودمان را میپذیریم و به هیچوجه تابع زور نخواهیم شد.
همچنین، اخیرا، اندیشکده اروپایی «موسسه سیاسی اقتصادی خاورمیانه» در گزارشی مدعی شده است که «دونالد ترامپ در پیامی زودهنگام به تهران، قصد خود را برای مشارکت در مذاکرات جامع با ایران بیان کرده است. ترامپ در این پیام که از طریق عمان به تهران ارسال شده، ابراز امیدواری کرده است که امکان دستیابی به توافقی جدید و متفاوت از توافق برجام در سال ۲۰۱۵ وجود داشته باشد. او همچنین اعلام کرده است که واشنگتن قاطعانه مصمم به اجرا و تحقق چنین توافقی است.»
بعلاوه، ایران از بیش از یک ماه پیش دور جدید گفتوگوها با اتحادیه اروپا را با محوریت مسائل هستهای با هدف لغو تحریمها آغاز کرده است.
به هر روی، به نظر میرسد دولت کنونی ایران به ریاست پزشکیان، بیش از همه دولتهای قبلی این کشور تمایل به گفتوگو با آمریکا دارد که در ادامه این مطلب، به دلایل آن اشاره خواهد شد.
رویدادهای پرتعداد و بی سابقهای که در طول بیش از یک سال اخیر در منطقه خاورمیانه رخ داد، از جمله ترور تعدادی از رهبران گروههای مقاومت فلسطین و لبنان شامل اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله نفرات اول جنبشهای حماس و حزب الله، روی کار آمدن دولت متمایل به غرب در لبنان، سقوط دولت بشار اسد در سوریه، ادامه تحریمهای غیرقانونی آمریکا و شرایط اقتصادی سخت ایران و کاهش بیش از پیش ارزش پول ملی این کشور، باعث شده تا ایران بیش از هر زمان دیگر در گذشته تحت شرایط سخت قرار گیرد و میل بیشتری به مذاکره با آمریکا با محوریت و هدف اصلی لغو تحریمها داشته باشد.
از سوی دیگر، ترامپ هم که حالا در دور دوم ریاست جمهوری خود، با تجربه و آموختههای بیشتری وارد کاخ سفید شده است، به خوبی از جایگاه، نفوذ و قدرت ایران در منطقه و اهمیت موقعیت ژئوپلتیک ایران در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس به عنوان قدرت نظامی و موشکی منطقه، یکی از بزرگترین قطبهای انرژی جهان و یکی از مهمترین شرکای راهبردی چین و روسیه به عنوان دو قدرت غیرقابل انکار شرق آگاه است و به همین دلیل، بعید است به سمت گزینه های خطرناک در قبال ایران برود؛ زیرا تبعات آن میتواند برای منافع آمریکا دست کم در منطقه خاورمیانه دردناک باشد.
از دیگر سو، ایران بعد از امضای توافقنامه جامع راهبردی با روسیه که در سفر هفته گذشته مسعود پزشکیان به مسکو انجام شد، یک گام بلند دیگر در مسیر تقویت روابط راهبردی خود با روسیه به جلو برداشت.
همچنین ایران تفاهم نامه همکاری جامع ۲۵ ساله با چین امضا کرده و یکی از مهمترین بازارهای مقاصد صادرات چین در منطقه خاورمیانه به شمار می رود ضمن اینکه منابع نفتی ایران هم برای چین جذابیت بالایی دارد.
ایران به دلیل برخورداری از خط ساحلی طولانی با دریای خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان، اشراف کامل بر آبراه تنگه هرمز به عنوان مهمترین شاهرگ حیات اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس و محل عبور بخش عمدهای از نفت صادراتی این کشورها به مقاصد مختلف جهان دارد و این امر مهم باعث میشود تمام کشورهایی که اقتصادشان از این مسیر استراتژیک سود میبرد، از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای چین و روسیه و حتی کشورهای اروپایی، با استفاده از ابزارهای مختلف دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی و تجاری عضویت در شورای امنیت سازمان ملل و حق وتو، مانع از بروز هرگونه رویداد ناگوار علیه ایران شوند.
اقدام موفق دیپلماتیک چین در سال ۲۰۲۳ و میانجی گری آن بین ایران و عربستان را که موجب رفع کدورتها و از سرگیری روابط دوستانه میان تهران و ریاض شد، میتوان در همین راستای ضرورت تنش زدایی از منطقه خاورمیانه با هدف کنار زدن ابر سیاه تهدیدها از آسمان منافع کشورها و قدرتهای بزرگ در این منطقه ارزیابی کرد.
چین که سیاست های اصولی خود در روابط با کشورهای مختلف جهان را براساس روابط برد-برد در سایه احترام متقابل، سرنوشت مشترک و توسعه مشترک بنا نهاده است، همچنان در مسیر ادامه تلاش برای توسعه همکاریهای متقابل تجاری و اقتصادی با کشورهای مختلف جهان بر اساس اصل توسعه مشترک و سرنوشت مشترک برای همه بشریت حرکت می کند و به خوبی واقف است که امنیت و ثبات، مهم ترین پیش شرط محقق شدن اهداف بزرگ تجاری و اقتصادی است.
به هر روی، صرف نظر از هرگونه تحول در آینده روابط ایران و آمریکا و هرگونه نتیجه در روند مذاکرات احتمالی بین تهران و واشنگتن در دوره دولت ترامپ، تغییری در اصول و عناصر اساسی تشکیل دهنده سیاست خارجی ایران ایجاد نخواهد شد. اگرچه مسیر سیاست خارجی ایران از سوی دولت تعیین می شود و وزارت امور خارجه هم مسئول اجرای آن است، اما در خصوص موضوع های کلانتر در حوزه روابط خارجی، تصمیمها و خط و مشیها در سطحی بالاتر از دولت و از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران تعیین میشود.
یکی از مهمترین اصول اساسی سیاست خارجی ایران که بارها نیز از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید و سفارش قرار گرفته است، رویکرد "نگاه به شرق" است؛ رویکردی که بخش عمده و قابل توجه آن به روابط گسترده اقتصادی، تجاری، فرهنگی و سیاسی ایران با چین باز می گردد و در عین حال، تقویت روابط همراه با احترام و منافع متقابل با غرب را نیز نفی نمیکند.
از سوی دیگر، چین به عنوان قدرت برتر جهان در حوزه صنعت و فناوری، با فاصله زیاد از میزان روابط تجاری دیگر کشورها با ایران، بزرگترین شریک تجاری ایران است؛ ضمن اینکه ایران خود را متعهد به اجرای بندهای مختلف تفاهم نامه جامع همکاری ۲۵ ساله با چین میداند و علاوه بر این، علاقمند است تا سهم بیشتری در ساخت مشترک طرح بزرگ "کمربند و جاده" با چین داشته باشد، طرحی که در روابط دیرینه و تاریخی ایران و چین، موضوع تازهای نیست و زمانی در گذشته، در قالب "جاده ابریشم" یکی از مهم ترین پیوندهای فرهنگی و تجاری دو کشور بوده است.
نباید فراموش کرد که هیچ نقطه تاریکی در تاریخ روابط دیرینه ایران و چین وجود ندارد؛ روابط به قدمت تاریخ که صفحه به صفحه کتاب قطور مناسبات دو کشور به عنوان صاحب کهنترین و غنیترین تاریخ و تمدن جهان، از دوستیها و همکاریهای همراه با احترام متقابل حکایت دارد.
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران که چندی پیش و در آستانه سال جدید میلادی و فرارسیدن عید بهار چین، سفری مهم به پکن انجام داد، در مقالهای در توصیف اهمیت این سفر و روابط کشورش با چین نوشت: «نیم قرن طلایی آینده روابط ایران و چین» نشان خواهد داد که این سفر، شروع فصل جدیدی از همکاریهای راهبردی بین دو کشور است، به ویژه وقتی به سبک خردورزان چینی: «اقدامات، بلندتر از کلمات صحبت کنند.»
انتهای پیام