عبدالقاسم ترابی در گفتوگو با ایسنا درباره ارتباط رشد حوزه پژوهش و تاثیر آن بر توسعهیافتگی اظهار کرد: یک رابطه مستقیم و ساده بین میزان پژوهش و توسعهیافتگی کشورها وجود دارد. در واقع هر کشوری به پژوهش بها و بودجه بیشتری اختصاص دهد، پیشرفت و توسعه بیشتری هم خواهد داشت.
وی افزود: معمولا کشورهایی که توسعه یافته هستند، توان پرداخت هزینه بیشتری برای پژوهش دارند و از این جهت روز به روز توسعه یافتهتر میشوند و برعکس کشورهایی از نظر اقتصادی ضعیفتر هستند، نمیتوانند به پژوهش بها و بودجه لازم را بدهند.
ترابی ادامه داد: تجربه یکصد سال اخیر نشان داده، تنها کشورهایی توانستهاند از این چرخه باطل بیرون بیایند که در یک مقطع کوتاه علیرغم نیازهایی که داشتهاند، سهم بیشتری به پژوهش اختصاص داده و از فقر فاصله گرفته و به کشوری در حال توسعه تبدیل شدهاند.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: بنابراین هر چقدر بودجه بیشتری به پژوهش اختصاص دهیم، توسعه پیدا میکنیم و اگر از نظر اقتصادی ضعیف هستیم، باید در یک مقطع کوتاه نیازهای دیگر را کنار گذاشته و صرفا روی پژوهش متمرکز شویم.
ترابی افزود: طبیعتا وقتی قرار باشد که به پژوهش توجه نشان دهیم، بیشترین تمرکز باید روی دانشگاهها و پژوهشگاهها باشد. یعنی اگر قرار شد به عنوان سیاستگذار یک کشور به پژوهش بها دهید، بیش از ۸۰ درصد این توجه را باید در این مراکز داشته باشیم. چون فرهیختهترین و تحصیلکردهترین افراد در دانشگاهها هستند.
وی خاطر نشان کرد: حتی میتوان افراد نخبه خارج از دانشگاهها را به واسطه نوع کار شناسایی کرده و در پژوهشهایی که مرتبط با اهداف سیاستگذار است از آنها بهره برد. بنابراین دانشگاهها و پژوهشگاهها نقش بسیار زیادی در این زمینه دارند، علاوه بر این مدارس را نیز نباید فراموش کرد.
این محقق در خصوص ارزیابی دستاوردهای پژوهشی گفت: تقریبا همان رابطه مستقیم را در این خصوص هم مشاهده میکنیم، یعنی اگر در یک جدولی میزان بودجه اختصاص یافته به پژوهش را در سالهای مختلف با میزان رشد کشور در سالهای آتی ترسیم کنیم، متوجه میشویم هرگاه به پژوهش توجه شده است، در دورههای بعدی آن رشد محسوسی داشتهایم و برعکس هر وقت این امر توجه نشده است، طبیعتا شاهد افت توسعه و پیشرفت کشور بودهایم.
وی در مورد ارتباط صنعت با پژوهشهای دانشگاهی و دانشجویی بیان کرد: متاسفانه این رابطه خیلی ضعیف است و علتهای مختلفی دارد. بخشی از این به ساختار آموزش عالی ما که بیشتر بر جنبههای تئوری متمرکز است و بخشی هم به مراکز صنعتی باز میگردد که خیلی تمایلی ندارند که از دستاوردها و همکاری دانشگاهها منتفع شوند.
وی یادآور شد: بخش صنعتی عموما مراکز تحقیق و توسعه خود را دارند و ترجیح میدهند که از این مراکز استفاده کنند. معمولا این موضوع در مورد صنایع بزرگ مثل خودروسازی، فولاد و پتروشیمی هم صدق میکند و ممکن است در برخی از پروژهها، پایان نامهها و رسالههای دانشجویی حمایتهای جزئی بکنند. اما آن ارتباط طبیعی که باید بین دانشگاهها و مراکز تولیدی و صنعتی کشور برقرار باشد، در کشور مشاهده نمیکنیم.
رئیس ارتباط با صنعت و کارآفرینی دانشگاه پیام نور البرز اظهار کرد: به نظر میرسد یک سری تکالیفی برای هر دو بخش باید در نظر گرفته شود. اما بیشتر این تکالیف را در بخش دانشگاهیان میبینیم و برای اینکه ارتقا پیدا کنند آنها را ملزم میکنیم که حتما یک طرح ارتباط با صنعت هم باید داشته باشند. در حالی که مراکز صنعتی چنین تکلیفی ندارند و باید به آنها هم باید تکالیفی داده شود که مثلا یک بخشی از بودجهشان را در قالب همکاری با دانشگاهها اختصاص دهند.
وی تاکید کرد: از این رو باید سیاستگذاری دقیق، هدفمند با ذکر مصادیق در مورد اینکه سیاستگذار میخواهد در چه صنایعی پیشرفت کند، مشخص کرده و هم برای اساتید و دانشجویان آن حوزهها و هم برای صنایع وظایف تعریف شده و بودجه لازم را هم اختصاص دهند.
ترابی در مورد چالشها بخش پژوهش گفت: در مورد توجه به حوزه پژوهش متاسفانه اولویتها، اولویتهای دیگری است و حتی پاداشها برای یک مقاله علمی پژوهشی که ماهها بر روی آن کار شده و دارای بهترین گرید است، پایین بوده و این باعث میشود پژوهشگران به کار در حوزههای دیگر که آورده بیشتری دارد، متمایل شوند.
وی گفت: در حال حاضر اساتید سعی میکنند استعداد و توانمندی خودشان را در زمینههای دیگری به جز تولید علم به کار گیرند. این به خاطر این است که حمایتی نمیشوند، در حالی که از نظر حقوق و مزایا آموزش و پرورش و آموزش عالی در انتهای جدول قرار دارند.
انتهای پیام