مرد سایه آمریکا را به هم ریخت

محافل سیاسی لیبرال آمریکا از این مرد به عنوان رئیس جمهور  سایه نام بردند و مداخله او در این روند قانون‌گذاری را بدعت شگفتی آور قلمداد کردند.

به گزارش ایسنا، سید محمدکاظم سجادپور در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت: از زمانی که همه تحلیل‌گران سیاسی در سراسر دنیا، مشغول بررسی زلزله سیاسی در دمشق هستند، در کنگره آمریکا نبرد سنگینی در مورد بودجه آمریکا در سال آینده در جریان بود که یکی از کنشگران اصلی این کارزار، ایلان ماسک، سرمایه‌دار معاصر و هم‌پیمان ترامپ می‌باشد. در حالی که همه از دیدار هیئت دیپلماتیک ایالات متحده با جولانی، رهبر تحریرشام مشغول هضم چگونگی پیوند «ارزش‌های آمریکایی» و «منفعت استراتژیک آمریکا»، در دیدار هیئتی بلندپایه با مردی که آمریکا برای سر او، دو میلیون دلار جایزه تعیین کرده بودند، ایلان ماسک، اعضای کنگره آمریکا را به سختی تهدید کرد و به آنها اخطار داد که نباید لایحه پیشنهادی دولت بایدن را مورد تصویب قرار دهند.

تهدید و کنشگری ماسک به گونه‌ای بود که برخی از رسانه‌های آمریکائی، از او به عنوان رئیس جمهوری پشت پرده و واقعی آمریکا یاد کردند. تنش سنگینی در درون حزب جمهوریخواه هم پیش آمد. این ماجرا را چگونه می‌توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؛ در پاسخ باید اولاً در سطح خرد مقداری ماجرای بودجه را شکافت. ثانیاً در سطح کلان و گسترده‌تری، برآمدن سرمایه‌داران جدید را که مظهر پدیده کاپتالیسم دیجیتالی نامید و مورد توجه قرار داد و ثالثاً چشم‌انداز سیاسی این پدیده را مورد مداقه قرار داد.

ماجرا از این قرار است که کنگره آمریکا براساس مفاد قانون اساسی این کشور، مسئولیت تصویب بودجه را به عهده دارد. بودجه سالانه آمریکا رقمی فراتر از ۶ تریلیون دلار می‌باشد. لایحه بودجه، به صورت توافق دو حزبی تهیه شده و به مجلس ارائه شد. منظور از توافق دو حزبی آن است که اعضای دوحزب دموکرات و جمهوریخواه، در مذاکرات قبلی، در داد و ستدهای خود، با آن بودجه مخالفت کرده بودند و لذا تصویب آن ساده به نظر می‌رسید. اما در این میان ایلان ماسک، به وسط این ماجرا پرید و در ظرف مدت کوتاهی با زدن بیش از ۱۴۰ توئیت، با به پیش کشیدن مسئله سقف بدهکاری دولت در بودجه، با مخالفت با لایحه بودجه پرداخت. 

توضیح آن که سقف بدهکاری دولت تعیین شده‌ و از طبق توافق‌های قبلی، نباید از مرز معینی فراتر می‌رفت. ورود ماسک، حمایت بلافاصله ترامپ از او را به همراه داشت. ترامپ تا بدانجا پیش رفت که گفت اگر جانسون، رهبر مجلس نمایندگان، خواهان ابقای خود در این سمت در دوره جدید است باید با این لایحه مخالفت کند. این کنش و واکنش‌ها، مجموعه دولتی ایالات متحده را با تهدید تعطیلی روبرو ساخت. بدین صورت که تمامی ادارات و دوار دولتی آمریکا، امکان هزینه کردن و پرداخت حقوق، مخصوصاً در ایام تعطیلات کریسمس و سال نو را از دست می‌دادند و چالشی جدی در مدیریت اداری آن کشور پیش می‌آمد.

آنچه در این میان جلب نظر کرد، حمله سنگین و کم سابقه به ایلان ماسک توسط محافل سیاسی لیبرال آمریکا بود. از او به عنوان رئیس جمهور  سایه نام بردند و مداخله او در این روند قانون‌گذاری را بدعت شگفتی آور قلمداد کردند، نهایتاً دوباره در یک داد و ستد بین دو حزب، و با حذف بخش‌هائی از تبصره‌های بودجه، در آخرین لحظات جمعه ۲۰ دسامبر (۳۰ آذرماه)، چالش مدیریت شد. و پرونده بسته شدن دولت به خاطر بودجه، بسته شد و البته در این ماجرا روشن شد که ایلان ماسک در دولت ترامپ، فراتر از یک عضو ساده خواهد بود و این به پرسشی جدی‌تر می‌انجامد که چگونه ایلان ماسک، در سیاست آمریکا، به اصطلاح سبز شد و سر برآورد. برآمدن ایلان ماسک به دگرگونی و پویائی قابل ملاحظه‌ای در نظام سرمایه‌داری آمریکا بر می‌گردد که اصطلاحاً از آن با عنوان کاپیتالیسم دیجیتالی نام برده می‌شود.

همانگونه که کتاب کاپیتالیسم دیجیتالی: شبکه سازی نظام «‌باز در جهانی» روشن می‌کند، اینترنت در ابتدا برای مقاصد نظامی و دولتی و سپس برای اهداف آموزشی، تحول زا شد،‌ اما این پدیده، فراتر رفته و حوزه‌های نوینی از اقتصاد را گشود و به پیدایش نهادها و کمپانی‌هایی انجامید که با بهره‌گیری از فضای دیجیتال و البته سیاست‌های نئولیبرالی، ثروت اندوزی کردند. ایلان ماسک محصول این تحول است. او که متولد آفریقای جنوبی بود و بعد از سال‌ها اقامت در کانادا حدود دو دهه است که تابعیت آمریکائی یافته،‌از دل سرمایه‌داری دیجیتال برآمد و امروز با ۴۵۸ میلیارد دلار سرمایه ثروتمندترین فرد دنیا محسوب می‌شود. 

جالب آنکه ترامپ که خود از ثروتمندترین اشخاص موجود در جهان است، حدود ۶ میلیارد دلار سرمایه دارد. ورود ایلان ماسک به سیاست آمریکا، با شخص و پدیده ترامپ پیوند خورده است. او بیش از صد میلیون دلار به اردوگاه انتخاباتی ترامپ کمک کرد و یکی از موثرترین افراد در پیروزی او در دور دوم بود. ترامپ او را به سمت یک وزارت خانه جدیدالتأسیس منصوب کرده است. هدف این نهاد جدید کاهش هزینه‌ها است و افزایش کارآئی می‌باشد. ترامپ و ماسک در پی نوعی انقلاب اداری در نظام حکومتی و مدیریت دولتی آمریکا می‌باشند. بن مایه فکری این انقلاب، کاهش نقش دولت و مقررات‌زدائی و در نتیجه آن افزایش ثروت و قدرت کمپانی‌های خاص خواهد بود.

اما آنچه که ترامپ و ماسک درنظردارند، راه ساده‌ای نیست. همانگونه که در جریان تصویب بودجه هم روشن شد، تنش و برخورد با این روش‌ها حتی در درون حزب جمهوریخواه هم برجسته خواهد شد. در جریان توافق و سازش نهائی مربوط به بودجه، بیش از سی و پنج نفر از اعضای جمهوریخواه کنگره، به سخن و دستور ترامپ، در ایستادن و مقابله با لایحه بودجه، گوش ندادند و همانگونه که اشارت رفت، حملات سنگین و قابل ملاحظه‌ای به ماسک شد. این تنش پیشینی، یعنی قبل از راه افتادن دور دوم ترامپ، ادامه خواهد یافت. تکیه پیش از حد ترامپ، به ثروتمندان، با واکنش روبرو خواهد شد.

هرچه سخنان سندرز، سناتور ایالات ورمونت، نوعاً چپ‌گرایانه قلمداد می‌شود، ولی اخطارهای او برای بخشی از جامعه آمریکا، جدی است. او آماری از افزایش حجم ثروت، کمپانی‌های بزرگ، در صورت اجرای سیاست‌های مورد علاقه ترامپ و ماسک ارائه داد که شگفت انگیز می‌باشد و تقریباً در همه حوزه‌های اقتصادی، به طور متوسط چهار میلیارد دلار ثروت کمپانی‌ها، افزایش خواهد یافت و نابرابری عمیق‌تر می‌شود. سیاست در گوشه و کنار این‌بار نیازمند تعادل است سیاست‌های ترامپ و ماسک در عصر کاپیتالیسم دیجیتالی، تعادل‌زا و تنش آفرین می‌باشد.

*بازنشر مطالب دیگر رسانه‌ها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان می‌باشد.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۳ دی ۱۴۰۳ / ۱۵:۱۵
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1403100302093
  • خبرنگار :