به گزارش ایسنا، شهر تهران با وجود تعداد قابلتوجهی دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی، همچنان با مشکلات متعددی مواجه است. از جمله این مشکلات میتوان به آلودگی هوا، ترافیک سنگین، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، حاشیهنشینی، بافتهای فرسوده و مشکلات زیرساختی اشاره کرد. علاوه بر این، شهر از نظر شاخصهای نوآوری، کیفیت زندگی و رقابتپذیری در رتبههای پایین جهانی قرار دارد. باوجود این که تهران شهری پر از دانشجو و دانشآموخته است، اما به یک شهر دانشبنیان و یادگیرنده تبدیل نشده است. این مسائل نشان میدهند که میان دانشگاهها و مدیریت شهری، تعامل کافی وجود ندارد و شهر از ظرفیت علمی دانشگاهها بهرهمند نمیشود.
یکی از دلایل اصلی این وضعیت، نقش منفعلانه دانشگاهها در جامعه شهری است. دانشگاهها بهجای مشارکت فعال در حل مسائل شهری، بیشتر، درونگرا عمل کرده و نتوانستهاند به یک نهاد اجتماعی مؤثر تبدیل شوند. از سوی دیگر، مدیریت شهری نیز نتوانسته ساختاری یادگیرنده و دانشمحور ایجاد کند تا از توان علمی دانشگاهها برای حل مشکلات استفاده کند. این شکاف میان دانشگاه و مدیریت شهری، ضرورت تحقیقاتی را مطرح میکند که بتواند راهکاری عملی برای این تعامل ارائه دهد.
محمدجواد صالحی، استادیار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، تحقیقی را در این زمینه انجام داده است. او با هدف ایجاد مدلی مفهومی برای توسعه همکاریهای نظاممند بین مدیریت شهری و دانشگاهها، به بررسی این موضوع پرداخته است. پژوهش او بر تعامل میان این دو نهاد و ارائه راهکاری برای حل مشکلات شهری از طریق ارتباط سیستماتیک میان دانش و مدیریت شهری متمرکز بوده است.
این تحقیق از روششناسی ترکیبی استفاده کرده که شامل رویکردهای مختلفی مانند اثباتگرایی، سازاگرا و عملگرا بوده است. همچنین، نظریه تبادل اجتماعی بهعنوان چارچوب مرجع در این پژوهش به کار گرفته شده است. این نظریه بر این اصل استوار است که تعاملات میان نهادها میتواند منجر به تبادل منافع و تقویت ارتباطات شود.
با این روش، پژوهشگر توانسته است مدلی به نام «دانش-شهر-گاه» را طراحی کند که نقاط قوت و ضعف هر دو نهاد را مورد بررسی قرار داده و راهکارهایی برای بهرهگیری از توان علمی دانشگاهها در مدیریت شهری ارائه دهد.
یافتههای این پژوهش نشان میدهند که مدل پیشنهادی، با تمرکز بر شناسایی دقیق نیازهای شهری و ظرفیتهای دانشگاهها، میتواند به بهبود شاخصهای مختلف شهری کمک کند. از جمله این شاخصها میتوان به کاهش مشکلاتی نظیر ترافیک، آلودگی هوا، بافتهای فرسوده و دیگر معضلات شهری اشاره کرد. این مدل، تعامل بین مدیریت شهری و دانشگاهها را به شکلی نظاممند و هدفمند پیشبینی کرده است.
نتایج نشان میدهند که با اجرای این مدل، جایگاه شهر تهران در رتبهبندیهای جهانی نیز ارتقا خواهد یافت. همچنین، این مدل میتواند زمینهساز ایجاد شهرهایی دانشبنیان و زیستپذیر شود که در آنها رفاه عمومی، شفافیت، و تابآوری در برابر بحرانها بهبود یابد. بخش کلیدی این مدل، تعریف پروژههای عملیاتی است که با همکاری نزدیک دانشگاهها و شهرداریها قابل اجرا هستند.
اهمیت این پژوهش در این است که نشان میدهد چگونه میتوان از ظرفیت علمی دانشگاهها برای حل مشکلات شهری استفاده کرد. این پژوهش بهویژه به نسل جدید دانشگاهها، موسوم به «دانشگاههای مسئولیتپذیر اجتماعی» اشاره دارد که علاوه بر مأموریتهای آموزشی و پژوهشی، نقش فعالی در بهبود جامعه ایفا میکنند.
گفتنی است این نتایج علمی پژوهشی در فصلنامه «پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی» که وابسته به مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی است، منتشر شده اند. این فصلنامه به انتشار مقالات مرتبط با مسائل آموزش عالی و پژوهشهای مرتبط با آن میپردازد.
بایستی اشاره کرد که یافتههای این پژوهش میتوانند برای سایر شهرهای بزرگ که با مشکلات مشابه مواجهاند نیز مفید باشند و الگویی برای تعامل بهتر میان مدیریت شهری و نهادهای علمی ارائه دهند.
انتهای پیام