ساختارهای آموزشی در مسیر تحول دیجیتال

دانشگاه‌های آینده؛ شبکه‌ای، فناورانه و صلاحیت‌گرا

ساختارهای آموزشی دانشگاهی در آستانه تحولات گسترده‌ای قرار گرفته‌اند. پژوهشی جدید با بررسی تأثیر انقلاب صنعتی چهارم نشان می‌دهد که دانشگاه‌ها برای بقا و پاسخگویی به نیازهای جهانی باید مسیر تغییر را پیش گیرند.

به گزارش ایسنا، با هر انقلاب صنعتی، تغییرات بنیادینی در ساختارها و عملکردهای سازمانی رخ می‌دهد. دانشگاه‌ها نیز از این قاعده مستثنی نبوده و از انقلاب صنعتی اول تاکنون دچار تحولات فراوانی شده‌اند. در آغاز، نظم‌محوری و دسته‌بندی رشته‌ها بر اساس گرایش‌های علمی رایج بود، اما با گذر زمان، مرزهای بین رشته‌ها کمرنگ شد و گفتمان میان‌رشته‌ای جایگاه بیشتری یافت. اکنون، با ظهور انقلاب صنعتی چهارم، فناوری‌های دیجیتال، زیستی و فیزیکی، همگرا شده‌اند و سازمان‌های علمی و آموزشی را مجبور به بازبینی در هویت و کارکردهای خود کرده‌اند.

ضرورت بررسی این موضوع از آن جهت است که انقلاب صنعتی چهارم مرزهای سنتی آموزش را از بین برده و به دنبال ایجاد ساختارهایی پیچیده‌تر و همگراست. در این میان، اگر دانشگاه‌ها نتوانند خود را با این تحولات سازگار کنند، ممکن است دچار بحران شوند. در کشور ما، ساختار رشته‌ها و گروه‌های آموزشی همچنان با رویکردهای سنتی و بوروکراتیک اداره می‌شود و فاصله زیادی با تحولات جهانی دارد. این روند، ناتوانی در ارائه مهارت‌های نوین به دانشجویان و آمادگی آن‌ها برای ورود به بازار کار آینده را به همراه خواهد داشت.

در همین راستا، حامد تارین، محقق گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز و یکی از همکاران پژوهشگرش، تحقیقی را برای بررسی آینده ساختار رشته‌ها و گروه‌های آموزشی دانشگاهی ایران انجام داده‌اند. این پژوهش با رویکرد آینده‌نگرانه تلاش دارد تا امکان‌پذیری تغییر ساختارهای دانشگاهی را در راستای پاسخگویی به نیازهای انقلاب صنعتی چهارم بررسی کند.

تحقیق مورد اشاره با استفاده از روش‌های ترکیبی انجام شده است. در بخش اول، اسناد علمی مرتبط با موضوع مورد مطالعه قرار گرفتند و در بخش دوم، با افراد خبره دانشگاهی مصاحبه‌های موسوم به نیمه‌ساختاریافته انجام شد. سپس نتایج این تحلیل‌ها با بهره‌گیری از نرم‌افزارهای پیشرفته و تکنیک‌های آینده‌نگری تحلیل شدند و در نهایت، سناریوهای مختلفی برای آینده ساختار دانشگاهی ارائه گردید.

یافته‌های پژوهش حاکی از آن هستند که چهار سناریوی اصلی برای آینده ساختار رشته‌ها و گروه‌های آموزشی قابل تصور است: ساختار شبکه‌ای صلاحیت‌گرا، ساختار تجارت‌گرا، ساختار دانش‌گرا و ساختار جزیره‌ای آموزش‌گرا. در میان این سناریوها، «ساختار شبکه‌ای صلاحیت‌گرا» به‌عنوان بهترین گزینه پیشنهاد شده است. این ساختار مبتنی بر ایجاد شبکه‌های دانش است که افراد را برای مواجهه با نیازهای دیجیتال و جهانی آماده می‌سازد.

نتایج نشان می‌دهند که ادامه روند کنونی منجر به ناکارآمدی و حتی فروپاشی ساختارهای فعلی آموزشی خواهد شد. دانشگاه‌ها در صورت عدم تغییر به سمت سناریوهای مطلوب، با بحران تولید دانش، کاهش مهارت دانش‌آموختگان و از دست دادن نقش خود در جامعه مواجه خواهند شد. در مقابل، ساختار شبکه‌ای صلاحیت‌گرا می‌تواند با تکیه بر فناوری‌های نوین و تلفیق میان‌رشته‌ای، دانشگاه‌ها را در مسیر توسعه و پاسخگویی به نیازهای آینده هدایت کند.

اهمیت این پژوهش در تأکید بر ضرورت تغییر ساختارها برای مواجهه با آینده است. این پژوهش نه‌تنها سناریوهای احتمالی را مشخص کرده، بلکه مسیرهایی برای تحول ساختارهای آموزشی ارائه داده است. یکی از این مسیرها، ترکیب دانش و مهارت‌های عملی در محیط‌های کاری و آموزشی دیجیتال است که از محدودیت‌های مکانی و زمانی عبور کرده و یادگیری را برای همه در دسترس قرار می‌دهد.

یافته های این تحقیق، در فصلنامه «پژوهش و برنامه‌ریزی در آموزش عالی» وابسته به مؤسسه‌ای با همین نام، منتشر شده است. این یافته‌ها می‌توانند راهنمایی برای مدیران و سیاست‌گذاران آموزشی باشند تا با بهره‌گیری از رویکردهای شبکه‌ای و فناورانه، آینده‌ای بهتر برای دانشگاه‌ها رقم بزنند.

انتهای پیام

  • جمعه/ ۲۳ آذر ۱۴۰۳ / ۱۰:۴۲
  • دسته‌بندی: پژوهش
  • کد خبر: 1403092316614
  • خبرنگار : 30163