به گزارش ایسنا، سلمان مالکی در یادداشتی در وطن امروز نوشت: بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره تحولات سوریه، نقش ایران در این بحران و دلایل عدم اعزام نیروی مستقیم به این کشور را روشن میکند. این سخنان در شرایطی مطرح شده که منطقه غرب آسیا با بحرانهای متعدد و مداخلات قدرتهای خارجی مواجه است. در این بیانات، رهبر انقلاب بر اهمیت ایستادگی جوانان سوری، تقویت روحیه مقاومت در داخل این کشور و بیانگیزگی ارتش سوریه در دفاع از سرزمین خود تأکید کردند.
اهمیت این سخنان در چند محور اصلی قابل بررسی است. نخست، رهبر انقلاب با اشاره به تجربه موفق جوانان عراقی در اخراج نیروهای آمریکایی، الگویی روشن برای مردم و جوانان سوری ارائه کردند. دوم، ایشان به جای اعزام نیروی مستقیم از ایران، بر نقش مستشاری و تقویت نیروهای بومی تأکید داشتند. سوم، ایشان بر ضرورت حفظ انگیزههای مقاومت داخلی تأکید کردند و یادآور شدند که مقاومت یک ایمان، تفکر و مکتب اعتقادی است، نه یک ابزار یا سازه فیزیکی که بتوان آن را با فشار از بین برد. بر اساس سخنان ایشان، فشارها و تهدیدها نهتنها مقاومت را تضعیف نمیکند، بلکه آن را قویتر و گستردهتر میسازد. هر چند پرداخت به همه وجوه و محورهای فرمایشات بسیار مهم و راهبردی ایشان در یک یادداشت میسر نیست اما در ادامه خوانشی خواهیم داشت از اشارات معظمله بر چرایی عدم ورود نظامی مستقیم ایران به سوریه و سقوط اسد.
۱- اولویت نقش مستشاری به جای حضور مستقیم نظامی
رهبر انقلاب تأکید کردند که نوع حضور ایران در سوریه و عراق از همان ابتدا یک حضور مستشاری بوده است. حضور مستشاری به این معناست که ایران به جای اعزام نیروهای نظامی برای جنگیدن در میدان، از طریق تشکیل قرارگاههای مرکزی، تعیین راهبردها، تاکتیکها و سازماندهی نیروهای بومی (سوری و عراقی) اقدام کرده است. بنابراین ایران از ابتدا نیز نیروی نظامی رسمی به سوریه اعزام نکرده که اکنون بخواهد آن را افزایش دهد. حتی در گذشته نیز این حضور به درخواست دولت سوریه بوده است.
۲- رویکرد همراهی با درخواست دولتهای محلی
بر اساس بیانات رهبر انقلاب، حضور ایران در هر کشور به دعوت رسمی دولتهای آن کشورها بستگی دارد. در گذشته، دولتهای سوریه و عراق به طور رسمی از ایران درخواست کمک کردند و بر همین اساس، ایران در این کشورها نقش مستشاری ایفا کرد. اگر در وقایع اخیر، چنین درخواستی از سوی دولت سوریه صورت نگرفته باشد، حضور مستقیم نیروهای ایرانی امکانپذیر نیست. رهبر انقلاب تصریح کردند: «اگر درخواستی نکنند، راه بسته است و امکان کمک نخواهد بود».
۳- محاصره زمینی و هوایی توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی
رهبر انقلاب به روشنی اشاره کردند در شرایط کنونی، رژیم صهیونیستی و آمریکا با مسدود کردن مسیرهای زمینی و هوایی، امکان ارسال تجهیزات و کمکها را به سوریه محدود کردهاند. این نکته نشان میدهد که حتی اگر ایران قصد کمک و ارسال نیرو داشت، با موانع و چالش لجستیکی و عملیاتی در ارسال نیرو و تجهیزات به سوریه مواجه بود. رهبر انقلاب فرمودند: «آسمانها بسته بود، زمین بسته بود، رژیم صهیونیستی و آمریکا هم آسمان سوریه را بستند، هم راههای زمینی را بستند؛ امکان نداشت. اینجوری است قضایا. انگیزهها اگر چنانچه در داخل آن کشور به حال خود باقی میماند و میتوانستند در مقابل دشمن حرفی داشته باشند دشمن آسمانشان را هم نمیتوانست ببندد، راه زمینی را هم نمیتوانست ببندد. میشد بهشان کمک کرد».
رهبر معظم انقلاب در بخش دوم این فراز از بیاناتشان به اهمیت انگیزه، روحیه مقاومت و ایستادگی داخلی در مقابله با دشمن اشاره میکنند. ایشان تأکید دارند که اگر انگیزههای مقاومت در درون کشور سوریه به قوت خود باقی میماند و روحیه ایستادگی در بین نیروهای داخلی و ارتش سوریه تقویت میشد، دشمن نمیتوانست آسمان سوریه را ببندد یا مسیرهای زمینی را مسدود کند. در واقع اگر در داخل کشور روحیه مقاومت و ایستادگی حفظ میشد، فضای عملیاتی دشمن محدود میشد و امکان کمکرسانی خارجی نیز فراهم میشد.
۴- انحلال نیروی مقاومت به دستور ارتش سوریه
رهبر انقلاب انحلال نیروی مقاومت مردمی سوریه را یکی از اشتباهات راهبردی دانستند که توسط مقامات نظامی سوریه انجام شد. به گفته ایشان، پس از خاموش شدن فتنه داعش، برخی مسؤولان نظامی سوریه تصمیم به انحلال این گروه گرفتند. این تصمیم، به تعبیر رهبر انقلاب، اشتباهی بود که به زیان سوریه تمام شد. ایشان در این باره فرمودند: «البته خب بعدها متأسفانه بعضی از خود مسؤولان نظامی آن کشور ایراد درست کردند، مشکل درست کردند، چیزی که به نفع خودشان بود، از آن صرفنظر کردند، متأسفانه».
این بخش از بیانات نشان میدهد ارتش سوریه تصمیم به انحلال نیروی مقاومت گرفت و این تصمیم به نوعی از دست دادن یک اهرم مهم در دفاع مردمی در برابر تهدیدات منطقهای بود. از دید رهبر انقلاب، این تصمیم به تضعیف جبهه مقاومت در سوریه انجامید، زیرا این نیروها میتوانستند نقش بسیار مهمی در جلوگیری از بروز بحرانهای بعدی داشته باشند.
۵- هشدارهای اطلاعاتی ایران به سوریه و عدم توجه دمشق
رهبر انقلاب صریحاً اشاره کردند که دستگاههای اطلاعاتی ایران از چند ماه قبل (از شهریور) گزارشهای هشداردهندهای را به مسؤولان سوریه منتقل کرده بودند. این گزارشها، تهدید قریبالوقوع یک نقشه آمریکایی - صهیونیستی برای سوریه را گوشزد کرده بود. رهبر انقلاب فرمودند: «ما به اینها کمک هم کرده بودیم. دستگاه اطلاعاتی ما از چند ماه قبل گزارشهای هشداردهندهای را به مسؤولان سوریه منتقل کرده بود، من نمیدانم البته آیا این دست آن مقامات بالا رسیده بود یا نه، همان وسطها گم و گور شده بود ولی مسؤولان اطلاعاتی ما به اینها گفته بودند از شهریور، مهر، آبان، پشت سر هم گزارش داده بودند».
این فراز نشان میدهد که ایران از قبل از وقوع بحرانهای اخیر در سوریه، این بحرانها را پیشبینی کرده بود و نسبت به آن هشدار داده بود اما به دلیل عدم توجه یا نرسیدن این اطلاعات به مقامات ارشد سوریه، اقدامات پیشگیرانه لازم از سوی سوریه صورت نگرفت.
۶- ارتباط هشدارها با ضعف ارتش سوریه
رهبر انقلاب یکی از پیامدهای مهم بیتوجهی به هشدارهای اطلاعاتی ایران را ضعف ارتش سوریه در ایستادگی و مقاومت در برابر تهاجم دشمن عنوان کردند. ایشان اشاره کردند که اگر ارتش یک کشور قوی و پایدار باشد، نیازی به حضور گسترده نیروهای خارجی نیست اما در این مورد، ضعف در روحیه مقاومت ارتش سوریه و عدم آمادهسازی نیروهای داخلی، باعث شد دشمن بتواند به مناطق مختلف سوریه نفوذ کند. رهبر انقلاب فرمودند: «وقتی روح ایستادگی و مقاومت کم بشود میشود این. این مصیبتهایی که امروز بر سر سوریه دارد میآید که خدا میداند تا کی ادامه پیدا کند، تا کی جوانهای سوریه انشاءالله بیایند در میدان و جلویش را بگیرند، این بر اثر همان ضعفهایی است که آنجا نشان داده شد».
نتیجه عدم توجه به هشدارهای ایران، کاهش روحیه مقاومت و آمادگی ارتش سوریه بود که به دشمن اجازه داد تا در مناطق کلیدی نفوذ کند و حتی مسیرهای لجستیکی را مسدود کند. این مساله باعث شد امکان ارسال نیروی ایرانی یا تجهیزات نظامی بهسختی امکانپذیر شود.
* امید به نقش جوانان سوری در تغییر معادلات میدانی
رهبر انقلاب تأکید کردند جوانان غیور سوری قطعا به پا خواهند خاست: «قطعاً جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست و با ایستادگی و حتی دادن تلفات، به این وضع فائق خواهند آمد، همچنان که جوانان غیور عراق پس از اشغال آن به دست آمریکا، با کمک و سازماندهی و فرماندهی شهید عزیز ما توانستند دشمن را از خانه و خیابانهای خود بیرون کنند، البته این کار در سوریه ممکن است زمان طولانی ببرد اما نتیجه، حتمی و قطعی است».
این بیانات نشان میدهد ایشان به نقش نیروی انسانی جوان و پرانگیزه در تغییر شرایط میدانی اعتقاد دارند. از دیدگاه رهبر انقلاب، قدرت تغییر شرایط میدانی در سوریه نه در دست قدرتهای خارجی، بلکه در دستان جوانان سوری است. این نگاه، مبتنی بر تجربههای پیشین در منطقه و همچنین رویکرد کلان جبهه مقاومت در تقویت نیروهای محلی و مردمی برای دفاع از سرزمینهای خود است. کلیدواژههای مهم این فراز بیانات رهبری عبارتند از:
جوانان غیور سوری: این توصیف نشاندهنده نگاه مثبت و روحیهبخش رهبر به ظرفیت جوانان سوری است.
ایستادگی و دادن تلفات: این بخش نشان میدهد رهبر انقلاب پذیرش هزینههای مبارزه را به عنوان بخشی از مسیر مقاومت معرفی میکنند. به عبارت دیگر، پایداری در میدان نبرد، نیازمند تحمل سختیها و پذیرش تلفات است.
غلبه بر شرایط موجود: ایشان با اشاره به نتیجه قطعی این ایستادگی، اعلام کردند پیروزی نهایی، قطعی و غیرقابل انکار است.
* عبرتآموزی از عدم توجه به هشدارها
رهبر انقلاب در سخنانشان به این نکته نیز اشاره کردند که ماجرای هشدارهای بیپاسخ به سوریه باید درسی برای مسؤولان و مردم باشد. ایشان هشدار دادند که نباید از دشمن غافل شد و دشمن نباید کوچک شمرده شود. همچنین نباید به لبخند و ادبیات آرام دشمن اعتماد کرد. این پیام واضح به مسؤولان کشور است که هرگونه غفلت مشابهی در آینده، ممکن است پیامدهای مشابهی داشته باشد. رهبر انقلاب فرمودند: «نباید از دشمن غافل شد و آن را حقیر شمرد یا به تبسم او اعتماد کرد، چرا که گاهی با لبخند و لحن خوش حرف میزند اما با خنجری در پشت، منتظر فرصتی برای ضربه زدن است».
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام