به مناسبت ۱۶ آذرماه روز دانشجو در خصوص فضای فرهنگی، تربیتی، علمی و پژوهشی حاکم بر دانشگاهها و دانشجویان و ابزارهای ایجاد انگیزه برای این قشر آیندهساز کشور با دکتر احمدحسین شریفی رئیس دانشگاه قم به گفتوگو پرداختیم. در ادامه متن مصاحبه را میخوانید:
ایسنا- شرایط فرهنگی و تربیتی و علمی پژوهشی دانشجویان را چگونه ارزیابی میکنید و ما چگونه میتوانیم این قشر را برای آینده بهتر آماده کنیم؟
شرایط فرهنگی و تربیتی امروز را هم میتوان سخت و هم میتوان سهل دانست، کار فرهنگی با دانشجویان هم سهل، آسان و زودبازده است و هم دشوار و پیچیده است. ما اگر نسل جدید را به درستی بشناسیم، حساسیتها، ظرفیتها و استعدادهای آنان را به درستی بدانیم و نحوه ارتباطگیری با آنان و راه انتقال ارزشها و فرهنگ متعالی اسلام را به درستی تشخیص دهیم، میتوانیم با سهولت و بسیار اثربخش و نتیجهبخش و حتی زودبازده، کار تربیتی را انجام دهیم.
اما مشکل این است که بسیاری از مدیران فرهنگی تربیتی و معلمان ما به درستی این نسل را نمیشناسند، روانشناسی آنان را نمیدانند و از دغدغههای فرهنگی و هویتی آنان آگاه نیستند، به تعبیر دیگر عالَم آنان را نمیشناسند. این مربی و مدیر فرهنگی در عالَم خود با مفاهیم، ذهنیت و ادبیات خود سیر میکند، در حالی که عالَم دانشجوی نسل امروز با آن متفاوت است. اگر ما تصویری که از عالم و آدم در ذهن جوان دانشجو است را درست درک کنیم، میتوانیم خطاها را تصحیح، نقصها را تکمیل و ضعفها را بزداییم و عیوب را درمان کنیم. در این صورت جوان دانشجو نیز خواهد پذیرفت. بنابراین مشکل اصلی در عدم همزبانی، همدلی و هم عالَمی است.
در عین حال، باید دانست که ما در دانشگاه، محصول پرورشیافته دوران آموزشوپرورش و سایر مراکز رسمی و غیررسمی علمی و اخلاقی و تربیتی را دریافت میکنیم. یعنی در حدود ۱۸ سال این جوان در اختیار مراکز دیگر مانند مهدکودکها، صداوسیما، خانواده، محیط و مدرسه بوده، طبیعتاً ما باید عالَمی که دانشجو از آن به دانشگاه آمده و دادههایی که به او داده شده را بشناسیم. آن زمان است که بهتر میتوانیم اثرگذاری داشته و فعالیت فرهنگی و علمی و پژوهشی داشته باشیم.
گاهی در دانشگاه با این مسئله مواجه هستیم که اساتید مطالبی را به دانشجو تدریس میکنند که دانشجو آنها را در مدرسه خواندهاند، لذا اساتید باید به مطالبی که دانشجو در دوران دانشآموزی فرا گرفته مسلط باشند تا او احساس تکرار و ناامیدی نکند. دانشجو ذهن نوطلب و میل به نوشوندگی دارد، لذا باید دائم مسائل و مباحث نو برای او عرضه شود و اگر دانستههای قبلی به زبان دیگر برای او بیان شود، فاقد جذابیت است.
در مجموع، شرایط برای فعالیت فرهنگی، علمی، پژوهشی و تربیتی در میان دانشجویان بسیار فراهم است؛ به شرط اینکه اساتید و مربیان و مدیران فرهنگی ما قدردان باشند و از شرایط به نحو احسن استفاده کرده و خود را در خدمت مسائل فرهنگی، تربیتی، علمی و پژوهشی قرار دهند. دانشجو اگر با استاد باانگیزه روبه رو شود، خود نیز انرژی میگیرد و به دنبال پرسشهای جدید خواهد رفت. اما اگر استاد بیانگیزه باشد، دانشجو نیز بیانگیزه خواهد شد. این موارد برخی از مشکلاتی است که ما در محیط دانشگاه با آن مواجه هستیم.
ایسنا- امروزه در بین دانشجویان شاهد یأس نسبت به آینده و کمرنگ شدن روحیه علمی و پژوهشی هستیم، ریشه این چالش را نمیتوان تنها متوجه عملکرد مراکز علمی و فرهنگی دانست، این مسئله چه علل دیگری دارد؟
به طور اجمالی مسئله ترس از آینده و تاریک دیدن آن، مسئلهای است که در بین نسل جوان به طور عموم و به طور خاص در بین دانشجویان وجود دارد، دلایل این مسئله نیز فراوان است، ما نباید فراموش کنیم یکی از مهمترین راهبردهای دشمنان ناامیدسازی جامعه است، ایجاد ناامیدی نسبت به آینده، نسبت به تواناییها و توانمندیهای مدیران و مسئولان جامعه و ناامیدی نسبت به حل مشکلات جامعه از مهمترین راهبردهای دشمنان علیه نوجوانان و جوانان ایران اسلامی است. لذا مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم قبل از اینکه توصیههای هفتگانه گام دوم را بیان کنند، میفرماید شرط همه اینها امید به آینده است و باید جهاد امیدوارسازی مردم و جوانان به آینده را انجام داد.
مسئله ناامیدسازی جوانان و دانشجویان در دستور کار جدی رسانههای دشمن و ماشین عظیم تبلیغاتی دشمن قرار دارد و ما باید در این راه فعالیت بیشتری داشته باشیم، تلاش دشمنان این است که با استفاده از رسانههای مختلفی که به وفور در اختیار نوجوانان و جوانان و دانشجویان وجود دارد، دنیای غیر ایران را زیبا و گلستان نشان دهند و در ذهن جوان ما خارج شدن از مرزهای ایران را وارد شدن به بهشت تصویر کرده و دنیای داخل ایران را پر از تاریکی و یأس نشان دهند.
یکی از مؤثرترین راههای مقابله با این اقدامات هم روایتگری درست از واقعیتها، تواناییها، استعدادها، موجودیتها و پیشرفتهای جامعه است. در وزارت علوم راهیان پیشرفت نیز داشته باشیم تا اساتید و دانشجویان پیشرفتها در صنایع مختلف مانند نانو، بیو، هوافضا، فناوریهای پزشکی و درمان و امثال آنها را ببینند تا متوجه شوند ما نیز توانستهایم. همچنین نشان دادن واقعیتهای جوامع دیگر نیز مهم است، سطح رفاه، میزان کار برای تأمین مایحتاج اولیه زندگی در سایر کشورها به ویژه کشورهای اروپایی را نیز باید نشان داد، تا چنین توهمی در ذهن جوانان ما ایجاد نشود که در آن کشورها بدون اینکه نیازی باشد که هیچ اقدامی برای تأمین مایحتاج زندگی انجام دهیم، خود به خود همه چیز فراهم است.
آنها «ناداشتههای» خود را «داشته» تصویر میکنند و ما توانایی تصویر داشتههای خود را هم نداریم. و این موارد است که باعث ناامیدی شده و عدهای را دچار فریب کرده و برخی هم مهاجرت کردند. اما بعد از مهاجرت متوجه واقعیتها شده و ناامید میشوند و گاهی راهی برای برگشت ندارند و نیرو و توانشان هدر میرود.
مسئله دیگر ناتوانی ما در عدم توجه به مقایسهها است. رسانههای ما باید بتوانند در حوزههای مختلف، سطح کارآمدی جمهوری اسلامی را با کشورهای دیگر مقایسه کنند، به طور مثال، اگر در حوزه علم وضعیت ما خوب نیست، چطور قریب به دو دهه است است که جمهوری اسلامی در قله علمی دنیا قرار دارد و ۱۱ برابر رشد متوسط دنیا رشد علمی جمهوری اسلامی است؟ ما در پایگاههای علم سنجی دنیا جزء ۱۷ کشور برتر جهان هستیم، این پیشرفتها تخیلی نیست و این موارد را رسانهها باید به طور مداوم منتقل کنند.
دشمنان لحظهبهلحظه ذهن جوانان ما را تخریب میکنند و ما نیز باید مدام پیشرفتهای خود را روایت کنیم. دشمنان با هنرمندی تمام دشمنی خود را در قالب دوستی و دلسوزی برای نسل جوان منتقل میکنند، ما نیز باید بتوانیم این مسئله را با پرکاری در حوزه خبرها و فعالیتهای امیدوارکننده و مشاهده پیشرفتها خنثی کنیم.
ایسنا- آیا آسیبهای اجتماعی باعث کمرنگ شدن روحیه علمی در بین دانشجویان شده؟ ضعف علمی اساتید تا چه میزان در این مسئله دخیل است؟
اینکه بگویم روحیه علمی در بین دانشجویان کمرنگ شده است را بنده قبول ندارم. به هر حال در همه مجامع علمی، همه افراد در یک سطح از روحیه و فهم از آینده نیستند. همیشه افرادی بوده و هستند که انگیزه قوی ندارند و صرفاً برای دریافت مدرک وارد دانشگاه میشوند. اینها را نباید معیار سنجش و قضاوت قرار داد. اما فضای عمومی دانشگاه یک فضای علمی است. به طور مثال، در دانشگاه قم که شاید در سطح دانشگاههای برتر کشور خیلی شناخته شده نباشد، فضای علمی به گونهایست که در مسابقات علمی طراحی ماهواره در بین ۵۲ دانشگاه برتر کشور، تیم دانشگاه قم رتبه دوم را کسب میکند، رتبه اول و سوم هم به دانشگاه تهران و صنعتی شریف میرسد، در حال حاضر نیز همین دانشجویان مقطع کارشناسی در حال ساخت نمونه مهندسی ماهواره هستند.
در حوزه مسابقات ورزشی در بین دانشجویان کشورهای اسلامی، دانشجویان دانشگاه قم صاحب رتبههای اول میشوند. در مسابقههای قرآنی، دانشجویان دانشگاه قم حائز رتبههای برتر میشوند. در مقطع ارشد و دکتری، بسیاری از دانشجویان کارشناسی و ارشد دانشگاه قم در معتبرترین دانشگاههای کشور پذیرش میشوند. این نشاندهنده فضای امید، روحیه علمی و فرهنگی و نشاط معنوی در دانشگاه است.
در عین حال ما منکر این نیستیم که آسیبهای اجتماعی، مانند تنبلی و بیاحترامی به مخاطب، آزار و اذیت هماتاقی، ابتلای به بعضی ناهنجاریهای اجتماعی مثل مصرف دخانیات و امثال آن نیز در میان عدهای از دانشجویان رواج پیدا کرده و باعث کمرنگ شدن روحیه علمی عدهای شده است. همچنین ضعف علمی برخی اساتید و نه همه اساتید هم مؤثر است، در حالی که در دانشگاه قم اساتیدی که جزء یک درصد و دو درصد پر استنادترین دنیا هستند را داریم، پر استنادترین استاد رشته شیمی در دانشگاه قم حضور دارد، دانشکده حقوق، دانشکده اقتصاد و علوم اداری، دانشکده فنی و مهندسی این دانشگاه جزء دانشکدههای برتر کشور هستند. طبیعی است که این برتری محصول حضور و فعالیت اساتید درجه اول دانشگاه است.
در مجموع به نظر بنده روحیه و فضای علمی خوبی در بین دانشجویانی که به دنبال علم هستند وجود دارد، البته باید خیلی بهتر از این شود و مدیران دانشگاه باید فضای علمی را محیا کنند.
ایسنا- یکی از عوامل بیانگیزگی در بین دانشجویان، عدم اطمینان از آینده شغلی است، چه راهکارهایی برای پوشش این خلا وجود دارد؟
بله، یکی از عواملی که میتواند محرک نشاط علمی باشد، اطمینان از آینده شغلی است. اگر جامعه و مدیران و مسئولان دانشگاه، اساتید و کادر اداری دانشگاه بتوانند به وظیفه خود در این زمینه عمل کنند، میتوانند انگیزه بیشتری برای علم آموزی ایجاد کنند. در دولت شهید رئیسی، وزارت علوم متوجه این خلا شد و تلاشهای زیادی نیز برای تأمین زیرساختهای لازم انجام شد، ۱۳ نوع بورسیه هم مصوب شد که دانشجویان بتوانند بورس تحصیلی بگیرند، یعنی صنعت و بخشی از جامعه کمک هزینه به دانشجو پرداخت میکند و آینده شغلی آن هم مشخص است.
وزارت علوم باید به این سمت برود و این موضوع از طریق ارتباط وزارت علوم با سایر وزارتخانهها و بخش خصوص انجام میشود. بخش خصوصی نیز به دنبال بازده بیشتر و دانشبنیان شدن فعالیت خود است و اگر بخواهد همواره به روز باشد باید به بدنه دانشگاه متصل شود. بنابراین از این راه میتوان امید ایجاد کرد و بیانگیزگی را زدود؛ تقویت مراکز رشد، مراکز نوآوری و پارکهای علم و فناوری، ارتباط با صنعت و جامعه اقداماتی است که در حال انجام است و دانشگاههای ما در یک دهه اخیر به این سمت روی آورده و اهمیت مسئله را متوجه شدهاند.
اقدام بعدی این است که درسها مهارتمحور باشند. در دولت سیزدهم وزارت علوم مصوبههایی داشت تا واحدهای درسی متناظر با مهارتآموزی باشد و دانشجو در دوران دانشجویی کارورزی لازم را داشته باشد. در نتیجه نیرویی از دانشگاه فارغ التحصیل شود که هنر و مهارت نیز آموخته باشد. طبیعی است که در این صورت دانشجو با انگیزه بهتری درس میخواند. البته باید دانست که دانشگاه اصالتاً، محل دانش و آموزش و بحثهای آکادمیک است و صنعت نیست. دانشگاه مستقیماً و اصالتاً وظیفه ایجاد شغل برای افراد را ندارد. دانشگاه باید افرادی را تربیت کند که در خدمت مشاغل جامعه و ارتقا صنعت و هنر و فرهنگ باشند. اگر این ارتباط بیشتر برقرار شود میتواند امید و انگیزه بیشتری در میان دانشجویان ایجاد کند.
انتهای پیام