پاسداشت، ۱۲ آذر روز علوم اجتماعی

جامعه‌شناس متعهد یا متخصص

جامعه‌شناس ضمن برخورداری از تخصص جامعه‌شناسانه، به گفته «امیل دورکیم» باید قادر باشد که حال جامعه را خوب کند و الا این علم، ارزش یک ساعت کار کردن را نخواهد داشت.

«خلیل کمربیگی» دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی در یاداشتی ضمن گرامیداشت روز علوم اجتماعی از نقش جامعه‌شناسی در آشکارسازی زوایای پنهان پدیده‌های اجتماعی و گشتن به‌دنبال روایتی نو از پدیده‌های اجتماعی سخن گفته است.

جلسه اول درس تلفیق نظریه‌های جامعه‌شناسی بود. دکتر «مصطفی مهرآئین»، از تفاوت «نظریه‌های جامعه‌شناسی» با «جامعه‌شناسی نظری» گفت و این که هر دانشجوی جامعه‌شناسی و هر جامعه‌شناسی باید خرد، زبان و سبک زندگی جامعه‌شناسانه داشته باشد. او از جامعه‌شناسی به عنوان «عروس علوم انسانی» یاد کرد و گفت: جامعه‌شناسی اینک به یک «سامانه قدرت» تبدیل شده و دارای گفتمان‌ها، کردارها و نهادهای خاص خود است. بر همین اساس، هر فرد متخصص علم جامعه‌شناسی باید بتواند از طریق این علم به تفسیر، تحلیل و تبیین پدیده‌های اجتماعی بپردازد.

بر اساس نوع عقل، گفتمان و سبک زندگی، انواع گوناگونی از جامعه‌شناسی پدید آمده است. به پیروی از تیپولوژی «مایکل بوراووی»، امروزه با چهار شکل از جامعه‌شناسی روبرو هستیم «جامعه‌شناسی حرفه‌ای» که خوراک سایر شاخه‌های جامعه‌شناسی را فراهم می‌کند؛ «جامعه‌شناسی سیاستگذار» که در سیاستگذاری‌های اجتماعی مداخله می‌کند؛ «جامعه‌شناسی انتقادی» که به‌عنوان وجدان بیدار جامعه‌شناسی حرفه‌ای عمل می‌کند و در نهایت «جامعه‌شناسی مردمدار»، که مبیّن منافع بشری است و دغدغه‌اش آمیختن با مردم است. هریک از این گونه‌های جامعه‌شناسی، سبک‌های زندگی خاصی را می‌پرورانند، برخی جامعه‌شناس آکادمیک و پشت میزنشین پرورش می‌دهند، برخی در میدان تحقیق حضور می‌یابند و برخی نیز در عرصه سیاستگذاری فعالیت می‌کنند. چه به‌سان «تالکوت پارسونز» پشت میزنشینی را برگزینند، چه مانند «رابرت پارک» در کوچه‌ها و خیابان‌ها به‌دنبال داده و اطلاعات بگردند و چه شبیه «آنتونی گیدنز» به دولتمردان انگلیسی مشاوره دهند، به‌عنوان صاحب‌نظر علم جامعه‌شناسی شناخته می‌شوند.

جامعه‌شناسی نه علمی انحصارگر است و نه در انحصار گونه‌ای خاص قرار دارد. چتری برافراشته به‌وسعت تمامی گونه‌های آن. اگر «کارل مارکس» فرزند یک سرسپرده حکومت بود؛ «امیل دورکیم» در جنگ اول جهانی به‌عنوان رزمنده حضور یافت و فرزندش را نیز در جنگ از دست داد و «ماکس وبر» فرزند یک نماینده مجلس و خود به‌عنوان یکی از سیاستگذاران حزب آلمان دموکراتیک فعالیت می‌کرد، امروزه در این علم، به‌عنوان مثلث جامعه‌شناسان کلاسیک و پدران این علم به نیکی از آن‌ها و دستاوردهایشان یاد می‌شود.

زمانی «دونالد بلیک» در پی جامعه‌شناسی خالص می‌گشت و در پی آن بود تا جامعه‌شناسی را از عناصر ناخالص غیر جامعه‌شناسی پاک کند، و در زمانه‌ای دگر، عده‌ای ناقوس مرگ جامعه‌شناسی را به صدا درآوردند، هیچکدام نتوانسته‌اند مورد پذیرش قرار گیرند. امروزه صاحب‌نظران و فعالان این علم، در تلاشند تا بیش از پیش، بالندگی و اثربخشی این علم را نشان دهند. اینک جامعه‌شناسی پیوند خود را با سایر رشته‌های علمی برقرار کرده و از بند خلوص رهایی یافته است. جامعه‌شناس چه منطق ریاضی و پیمایشی را برای خود برگزیند؛ چه قصه و روایت را انتخاب نماید؛ چه به تجربه زیسته از پدیده‌های اجتماعی برای شناخت آن‌ها روی آورد و چه ترکیبی از این‌ها را اختیار کند، به پیشبرد علم جامعه‌شناسی کمک کرده است. با هر سطح زبانی با مفاهیم، متغیرها، گزاره‌ها، روایت‌ها و تاریخ سخن بگوید تخصص او جامعه‌شناسی است. همین تنوع در خرد، زبان و سبک زندگی است که از مرگ او جلوگیری خواهند کرد.

انتظارات فزاینده از جامعه‌شناسی به‌عنوان علم حلال مشکلات جامعه، انتظار بیهوده‌ای است. از جامعه‌شناس نباید انتظار برگزیدن نقش یک روضه‌خوان مجالس عزاداری را داشت. جامعه‌شناس نه فعال سیاسی است و نه پاسخگوی تمامی دردهای جامعه اما در کنار تخصص جامعه‌شناسی، باید بکوشد با پرهیز از سیاست‌زدگی، مسئولانه رسالت خود را ایفا کند. در تاریکی‌ها به دنبال تاباندن نور باشد و روشنی بیافریند؛ در بزنگاه‌های تاریخی نقش‌آفرینی کند؛ رخدادها و رویدادها را ببیند؛ در زمانه سختی، مردمانش را یاری کند؛ در تاکسی، اتوبوس و مترو، همنشین افراد جامعه شود اگر این‌گونه شد، جامعه‌شناسی هرگز نخواهد مرد.

ماندن در دوگانه تخصص و تعهد؛ وفاداری به آن جمله مشهور «ویلفردو پارتوپ» که جامعه‌شناس تعهدی در برابر اجتماع خود ندارد، جامعه‌شناسی را از رسالت اکنون خود به‌ویژه در جوامع بی‌سازمان دور خواهد کرد. جامعه‌شناس ضمن برخورداری از تخصص جامعه‌شناسانه، به گفته «امیل دورکیم» باید قادر باشد که حال جامعه را خوب کند و الا این علم، ارزش یک ساعت کار کردن را نخواهد داشت. او باید زوایای پنهان پدیده‌های اجتماعی را برای افراد آشکار سازد؛ به‌دنبال روایتی نو از پدیده‌های اجتماعی بگردد؛ از بازگو کردن قصه‌های کهنه بپرهیزد و آن چه نادیدنی است، آن بیند، تا بتواند از مرگ جامعه و جامعه‌شناسی پیشگیری نماید.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۲ آذر ۱۴۰۳ / ۱۳:۱۵
  • دسته‌بندی: ایلام
  • کد خبر: 1403091208402
  • خبرنگار :