چند درس مهم از حملات تروریستی در سوریه

جبهه مقاومت نشان داده است که هرگز تسلیم این باج‌خواهی‌های آمریکایی-صهیونیستی با ابزار تروریسم نخواهد شد و سرنوشتی که صهیونیست‌ها در غزه و لبنان دچار شدند در جنگ نیابتی تروریستی نیز تکرار خواهد شد و روسیاهی برای آنانی خواهد ماند که از تروریست‌ها حمایت و دل به وعده‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی بستند.

به گزارش ایسنا، به نقل از نور نیوز: در روزهای اخیر تروریست های تکفیری تحت پرچم هیأت تحریر الشام حملاتی را علیه نیروهای دولت سوریه در استان حلب انجام داده آند در حالی با یک نمایش سنگین رسانه‌ای برآنند تا از یک سو با ایجاد فضای رعب و وحشت موجی از آوارگان را ایجاد نمایند تا به عنوان سپر انسانی و مانعی برای عملیات سوریه از آنها استفاده کنند و از سوی دیگر نیز با بوق و کرنا کردن‌ها و نمایش هالیوودی دستاوردهایشان که بیشتر به فیلم ‌های سینمایی شباهت دارد برآنند تا نیروهای سایر گروههای تروریستی و حتی آنها که خانه نشین شده‌اند را به نیروهای خود اضافه نمایند در حالی که همزمان نیز از حمایت‌های گسترده‌تسلیحاتی خارجی برخوردارند.

این تجاوزگری گروه‌های تروریستی در حالی صورت می‌گیرد  که تحولات روزهای اخیر حلب چند پیام مهم به خود به همراه دارد.  نخست آنکه تحولات مذکور ابعاد دیگری از ماهیت امنیت سوز رژیم صهیونیستی برای کل کل منطقه را اشکار ساخته است. شواهد امر نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها از مدت‌ها قبل برای این حمله تروریستی برنامه ریزی داشته‌اند و یکی از ارکان اصلی تسلیح و هدایت تروریست‌ها بودها بوده‌اند. ارتباط صهیونیست‌ها با النصره و سایر تروریست‌ها در سوریه چنان است که زخمی‌های این گروه‌ها در بیمارستان‌های صهیونیست‌ها مداوا می شدند و حتی نتانیاهو رسما از آنها در این بیمارستان‌ها دیدار داشته است.

 تقارن موج جدید حملات تروریستی با آتش بس رژیم صهیونیستی و لبنان گواهی بر این مسئله است.  طی هفته‌های اخیر رژیم صهیونیستی گذرگاه‌های مرزی بین لبنان و سوریه را بارها هدف قرار داد تا پل ارتباطی میان ارکان مقاومت شکسته شود. صهیونیست‌ها همچون با هدف قرار دادن سایر مناطق سوریه از جمله حمص نقش انحراف از مراکز تسلیح و فعال شدن تروریست‌ها در حلب را اجرا کرده‌اند در حالی که با دمدین در آتش جنگ لبنان بر آن بوده‌اند تا نیروهای حزب‌الله که مستقر در سوریه بوده اند به لبنان کشانده تا فضای تنفش بیشتری برای تروریست‌ها فراهم شود. این هماهنگی‌ها چنان است که در نهایت روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت به نقل از منابع اطلاعاتی فاش کرد که اسرائیل از زمان حمله به حلب مطلع بوده و برای تسریع این حمله تلاش کرده تا ایران و حزب الله را برای سال های آینده مشغول کند و محور (مقاومت) از هم فرو پاشد.

شواهد امر نشان می دهد که رژیم صهیونیستی که عملا در جبهه غزه و لبنان شکست خورده است به زعم خویش برآن است تا در سایه آنچه آتش بس لبنان می‌نامد با کمک آمریکایی‌ها به احیای توان نظامی از دست رفته خود بپردازد در حالی که همزمان با مشغول سازی مقاومت در سوریه در برابر تروریست‌ها سیاست سایش مقاومت را دنبال می‌کند. هدف گذاری صهیونیست‌ها آن است که در کنار تضعیف و در صورت توان چند پاره سازی سوریه، با احیای توان خویش نابودی کامل غزه را اجرایی سازد در حالی که دور از ذهن نمی‌باشد که در هفته‌های آینده ابعاد جدیدی از تجاوزات به لبنان را آغاز نماید. آنچه پیوند میان صهیونیست‌ها و تروریست‌ها بیشتر آشکار می‌سازد اهداف فردی نتانیاهو است چنانکه تحرکات تروریست‌ها همزمان با ادعای هشدار نتانیاهو به اسد رئیس جمهور سوریه صورت گرفته تا با قدرت نمایی پوشالی بر شکست در لبنان و غزه سرپوش گذاشته تا شاید با این حربه از محاکمه در دادگاه رهایی یابد.

نکته اساسی آن است که روند تحولات سوریه بار دیگر نشان داد که خطر اصلی برای منطقه رژیم صهیونیستی است که برای ناامن سازی منطقه از هیچ جنایتی فروگذار نخواهد بود و قطعا اگر به اهدافش در سوریه دست یابد هدف بعدی یکی دیگر از کشورهای منطقه است لذا اجماع سراسری منطقه از کشورهای عربی گرفته تا سایرین در حمایت از مقاومت سوریه، لبنان و غزه برای مقابله با رژیم صهیونیستی مولفه‌ای برای امنیت کل منطقه خواهد بود. این مسئله که سکوت و یا همراهی با رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه سوریه و یا سازشکاری بر سر غزه می‌تواند امنیت را برای کشوری در منطقه به همراه داشته باشد یک توهم و تصور خیالی است و این حقیقتی است که کشورهای همسایه سوریه باید به آن توجه داشته و از اشتباه محاسباتی همراهی اقدام علیه سوریه و بی تفاوتی علیه تروریست‌ها دوری کنند.

دوم آنکه رفتار شناسی آمریکایی‌ها بویژه در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که تحرکات تروریست‌ها دقیقا براساس طرح و هدایت و پشتیبانی آمریکایی‌ها صورت گرفته است چنانکه هر چند که تارنمای آکسیوس  به‌نقل از یک مقام آمریکایی ادعا کرد که حمله جاری تروریست‌های تکفیری به استان‌های حلب و ادلب سوریه، دولت بایدن را غافلگیر کرده‌ و نقشی در این حملات نداشته‌اند اما حقیقت آن است که آمریکایی‌ها خود ایجاد کننده و حامی تروریست‌ها در سوریه و منطقه بوده و هستند و با ادعاهای نمایشی نمی‌توانند بر این امر سرپوش گذارند. این در حالی است که  هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه گفته است شاهرگ حیاتی گروهک های تروریستی منطقه در دست آمریکا است.

نکته قابل توجه آن است که در هفته‌های اخیر آمریکایی‌ها یک کمربند امنیتی بزرگ برای تروریست‌ها ایجاد  کردند چنانکه فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا چندی پیش مدعی حمله به انبار تسلیحات گروه‌های مقاومت در سوریه شد. در همین حال آمریکایی‌ها تسلیحات و ادوات نظامی سنگینی را به سوریه وارد کرده‌اند که اکنون در اختیار تروریست‌هاست و متاسفانه برخی کشورهای منطقه نیز برای برخی اهداف زودگذر با آن همراه کرده‌اند.  این حمایت‌ها زمانی آشکارتر می‌شود که در اواخر تیر ماه در سخنانی که بیشتر نوعی اطلاع رسانی به مقامات آمریکایی و صهیونیست‌ها بود تا یک هشدار،   فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) با ارائه گزارشی اعلام کرد که گروه تروریستی داعش از ابتدای سال جاری میلادی حملات خود در سوریه و عراق را دو برابر کرده و برای احیای دوباره خود تلاش می‌کند. این ادعای به اصطلاح هشداری در حالی بوده که از آن زمان نه تنها آمریکا اقدامی علیه این گروه‌ها صورت نداده بلکه با حمله به مواضع ارتش سوریه و حامیانش، حمایت نظامی از رژیم صهیونیستی برای طولانی سازی جنگ غزه و لبنان، تسلیح اوکراین برای مشغول داشتن روسیه، زمینه را برای تقویت این گروه‌ها فراهم کرده است.

در همین حال گزارش‌ها نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها همزمان که از تروریست‌های سوری برای جذب نیرو در ارتش اوکراین بهره گرفته است، از توان پهپادی اوکراین نیز برای تسلیح این تروریست‌ها استفاده کرده است. آمریکایی‌ها هر چند که در ظاهر ادعا می‌کنند که به دنبال آتش بس و صلح در منطقه و جلوگیری از گسترش دامنه جنگ هستند اما در عمل ریشه بحران و ناامنی آنهاست هستند که به صورت مستقیم و حمایت از رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد. از یک سوامریکا در طول یک سال گذشته از تسلیح رژیم صهیونیستی به هیچ سلاحی خودداری نکرده است و از سوی دیگر نیز رسما بویژه در هفته‌های اخیر بمباران مواضع مقاومت در سوریه و ایجاد منطقه امن برای تروریست‌ها اجرا کرده در حالی که همزمان نیز منطقه را با بازی دیپلماسی به حاشیه‌ها کشانده است. رفتار آمریکایی‌ها چنان بوده که از یک سو پرچم مذاکره و آتش بس را برداشته تا کشورها و سازمان‌های بین‌المللی را به آن مشغول سازد و همزمان نیز اقدام به تسلیح و آموزش و هدایت تروریست‌ها کرده است. تحولات این روزهای سوریه بار دیگر حقانیت مواضع جبهه مقاومت را که آمریکا را نه یک ناجی بلکه ریشه بحران منطقه می‌نامیدند آشکار می سازد. اجماع کشورهای منطقه برای اجرای اخراج آمریکا از سوریه و عراق، مولفه‌ای است که می‌تواند امنیت را به منطقه باز گرداند. این تصور که آمریکا می‌تواند یک ناجی و امنیت بخش باشد تصوری واهی و دل بستن بی معنا به کاغذپاره‌های همچون توافق ابراهام است که جز استمرار بحران‌های منطقه نتیجه‌ای ندارد. امروز آمریکا علیه سوریه اقدام کرده و فردا برای سایر کشورهای منطقه توطئه خواهد کرد چرا که ماهیت و ذات آمریکا بر اساس بحران‌سازی تعریف شده است.

سوم آنکه تحولات سوریه و به تبع آن غزه و لبنان بار دیگر نشان داد که تنها عنصر تحقق بخش امنیت در منطقه جبهه مقاومت است مقاومتی که در کنار ایجاد وحودت رویه میان ملت‌ها و دولت‌های منطقه ، تمام ظرفیت‌های انسانی و مالی و نظامی خود را برای تحقق امنیت منطقه کار گرفته است. مبارزه با رژیم صهیونیستی و آمریکا به عنوان پدر تروریسم و بحران سازی، یک دهه مبارزه همه جانبه با داعش و تروریسمی که به اذعان ترامپ ساخته دست آمریکاست گواهی بر این حقیقت است. امروز در حالی سوریه بار دیگر با خطر تروریسم مواجه شده است که حقیقت آن که از یک سو غرب خود کانون بحران ساز است، کشورهایی همچون روسیه نیز گرفتار جنگ اوکراین است لذا تنها گزینه قابل اعتماد و ازمون پس داده جبهه مقاومت است.

هرگونه تعلل در مقابله با تحرکات تروریستی در سوریه، همه دستاوردهای مبارزه با تروریسم در سال‌های گذشته را در معرض خطر قرار داده و منطقه را وارد دور جدیدی از ناامنی و بی‌ثباتی خواهد کرد. در این میان نشانه‌شناسی عملیات تروریست‌های اجاره‌ای تحریرالشام در سوریه، حکایت از برنامه دقیق امریکا و رژیم اسرائیل برای تحقق اهداف پنهان دارد. سوریه سخت‌ترین شرایط را با پشتیبانی جبهه مقاومت پشت سر گذاشت و برای گذر از تهدیدات جدید هم باید همان مسیر را ادامه دهد. امروز تمام منطقه باید در کنار مقاومت برای مقابله با تروریسم و پدرخوانده‌های صهیونیست و آمریکایی آنها بسیج شوند تا از توطئه طراحی شده دشمنان امنیت منطقه جلوگیری گردد.

نکته مهم آنکه تروریست‌ها ثابت کرده‌اند که هیچ محدوده جغرافیایی نداشته و قطعا در صورت رسیدن به اهدافشان در سوریه به سایر کشورهای منطقه از کشورهای عربی تا ترکیه و ایران و... پیروی خواهند کرد و در گام بعدی نیز قطعا تهدیدی برای اروپا نیز خواهند بود چنانکه در یک دهه گذشته بارها اروپا با این گروه‌ها تهدید امنیت شده است. اروپا امروز شاید از تضعیف مقاومت منطقه به دست تروریست‌ها خوشحال باشد اما نباید فراموش کنند که لبخند آنها چندان دوامی نخواهد داشت و اگر تروریست‌ها به اهدافشان دست یابند هدف بعدی آنها قطعا اروپا خواهد بود بر این اساس اگر کشورهای اروپایی واقعا به دنبال امنیت خویش می باشند اولا باید از این موضع سکوت آمیز در برابر این تجاوز تروریستی به سوریه دست برداشته و ضمن محکوم سازی تروریست‌ها، دست از حمایت‌های آشکار و پنهان از صهیونیست‌ها و آمریکا بردارند و ثانیا نیز رسانه‌های غربی را که به تریبونی برای تروریست‌ها مبدل شده‌اند و حتی حاضر به استفاده از واژه تروریسم برای آنها نبوده و در یک فریبکاری آشکار از واژه معارضان سوری، مخالفان اسد، جهادی‌ها و... برای تطهیر تروریست‌ها استفاده می‌کنند به تغییر رفتار وادار نمایند.

حقیقت انکار ناپذیر آن است که تنها راه مقابله با تروریسم جبهه مقاومت است و اگر کشوری واقعا به دنبال امنیت خود و منطقه است گزینه‌ای جز رویکرد به حمایت از مقاومت نخواهد داشت. در این میان نیز جبهه مقاومت نشان داده است که هرگز تسلیم این باج‌خواهی‌های آمریکایی-صهیونیستی با ابزار تروریسم نخواهد شد و سرنوشتی که صهیونیست‌ها در غزه و لبنان دچار شدند در جنگ نیابتی تروریستی نیز تکرار خواهد شد و روسیاهی برای آنانی خواهد ماند که از تروریست‌ها حمایت و دل به وعده‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی بستند.

*بازنشر مطالب دیگر رسانه‌ها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان می‌باشد.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۲ آذر ۱۴۰۳ / ۱۰:۰۶
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403091208148
  • خبرنگار :