به گزارش ایسنا، در کشور ما، آموزش در محیط دانشگاهی همواره نیازمند توجه بیشتر و ارتقای کیفیت بوده است. با وجود آن که پژوهش در نظام آموزش عالی بهخوبی درک و ترویج شده، جنبهی آموزش و بهویژه توسعه مهارتهای تدریس استادان بهاندازهی کافی مورد توجه قرار نگرفته است. در واقع، برخی از مشکلات آموزشی به نبود یک فرآیند منسجم برای تقویت تواناییهای آموزشی استادان برمیگردد. فرآیندهای رسمی جذب و ترفیع استادان بیشتر به فعالیتهای پژوهشی تاکید دارند، و همین موضوع باعث شده که توجه به کیفیت تدریس در اولویت نباشد. این رویکرد نه تنها به کاهش انگیزه در جهت بهبود آموزش منجر شده، بلکه به مرور زمان به یک نگرش عمومی در جامعه دانشگاهی تبدیل شده است. از این رو، نیاز به بررسی مجدد این وضعیت و ارائه راهکارهایی که توانمندسازی استادان را تسهیل کند، کاملاً ضروری بهنظر میرسد.
افزایش توانمندی استادان در امر تدریس یکی از مهمترین عوامل در توسعه و بهبود نظام آموزشی است. در کشورهای پیشرفته، تدریس بهعنوان یک حرفهی علمی و تخصصی شناخته شده است که نیاز به آموزش و بهبود مستمر دارد. اما در ایران، بیشتر استادان تصور میکنند که اگر تخصص کافی در زمینه رشته خود داشته باشند، این خود بهخودی به شایستگی تدریس منجر خواهد شد. این دیدگاه موجب شده که توسعه مهارتهای تدریس و یادگیری در نظام آموزشی ما مغفول بماند و به رشد و خلاقیت در آموزش منجر نشود. پژوهشگران در تحقیقی جدیدسعی کرده اند به بازنگری این وضعیت و ارائه راهکارهایی در این خصوص بپردازند تا بتوانند به تغییر نگرش و ارتقای مهارتهای آموزشی در سطح آموزش عالی کشور کمک کنند.
دکتر محمود مهرمحمدی، استاد گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت مدرس، با هدف بررسی کیفیت آموزش در دانشگاهها و راهکارهای توانمندسازی استادان، پژوهشی در این زمینه انجام داده است. این تحقیق به تحلیل وضعیت موجود آموزش در دانشگاههای ایران پرداخته و سعی دارد راهبردهایی برای بهبود شیوههای تدریس و آموزش در آموزش عالی ارائه دهد. دکتر مهرمحمدی از دانشگاه تربیت مدرس، در این تحقیق به دنبال ایجاد یک چارچوب جدید برای توانمندسازی حرفهای استادان از طریق آموزش پژوهی بوده است.
در این پژوهش، محقق با گردآوری و بررسی منابع مختلف از ابتدا تا کنون، سعی کرده به روش تحلیلی وضعیت موجود را ارزیابی و براساس آن رویکردی متناسب با شرایط خاص آموزش عالی ایران ارائه دهد. این روش امکان تجزیه و تحلیل عمیق از تجارب گذشته و حال در زمینه آموزش و پژوهش را فراهم میکند و از تجربیات علمی، نظری و تأملات حرفهای نویسنده بهرهبرده است.
یافتههای پژوهش نشان میدهند که برای توانمندسازی استادان، میتوان از یک چرخه سهمرحلهای شامل آموزش عمومی، تکمیلی و تخصصی استفاده کرد. این چرخه به استادان کمک میکند تا در فرآیندی گامبهگام به مهارتهای لازم برای تدریس با کیفیت دست یابند. این مراحل به گونهای طراحی شدهاند که استادان از ابتدا تا مرحله پیشرفته بتوانند دانش و تجربههای آموزشی خود را بهصورت نظاممند ارتقا دهند و تأثیر مثبتی بر کیفیت یادگیری دانشجویان داشته باشند.
نتیجهگیری این پژوهش نیز به اهمیت اتخاذ رویکردهای آموزش پژوهی در توانمندسازی استادان اشاره میکند. آموزش پژوهی، به معنی یادگیری همراه با پژوهش و نوآوری، میتواند راهی موثر برای ارتقای کیفیت آموزش در دانشگاهها باشد. این رویکرد نه تنها به استادان اجازه میدهد که دانش و مهارتهای خود را در زمینه تدریس ارتقا دهند، بلکه آن ها را در نقش فعالتری در فرآیند یاددهی و یادگیری قرار میدهد.
این یافتهها نشان میدهند که با استفاده از استراتژیهای آموزش پژوهی، میتوان میان وظایف آموزشی و پژوهشی استادان توازنی ایجاد کرد که باعث تقویت جایگاه آموزش در نظام دانشگاهی کشور شود. از سوی دیگر، این رویکرد به استادان امکان میدهد که علاوه بر فعالیتهای پژوهشی، در فعالیتهای آموزشی نیز احساس رضایت و مسئولیت بیشتری داشته باشند. آموزش پژوهی میتواند به استادان کمک کند تا چالشهای تدریس را بهتر شناسایی کرده و با استفاده از دانش سازمانی و تجربیات عملی، به بهبود روشهای تدریس بپردازند.
قابل ذکر است، یافته های این تحقیق در فصلنامه «آموزش عالی ایران» منتشر شده اند که وابسته به انجمن آموزش عالی ایران است.
انتهای پیام