شب‌های نیکوکاری در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد

مدیرعامل خردسرای دانشگاه فردوسی مشهد گفت: استاد بقا باقرزاده چهره‌های مختلف داشت که یکی از بهترین و شاخص‌ترین چهره‌های او چهره مردمی و نیکوکاری بود.

محمدجعفر یاحقی، شب گذشته در همایش شب‌های نیکوکاری که در دانشکده علوم دانشگاه فردوسی برگزار شد در خصوص شخصیت استاد بقا باقرزاده اظهار کرد: استاد باقرزاده، فردی نیکوکار، فرهنگ‌دوست و ادب‌دان بود. او دارای چهره‌های مختلف بود که یکی از بهترین و شاخص‌ترین چهره‌های او چهره مردمی و نیکوکاری او بود. همچنین علاوه بر چهره‌های کشاورزی، صنعتی و نیکوکاری مرد ادب بود و در حوزه شعر و ادبیات نیز فعالیت بسیاری داشت.

وی ادامه داد: ما در گذشته و قبل از انقلاب جلساتی در دانشگاه فردوسی نداشتیم که استاد باقرزاده در آن‌ها شرکت نکرده باشد. او علاوه بر دانشگاه در خارج از دانشگاه نیز در فضاهایی مانند محافل و انجمن‌های ادبی که در سطح شهر بود و نشست‌های کوچکی که در خانه‌ها و مراکز محدودی برگزار می‌شد، حضور داشت.

یاحقی با اشاره به اینکه استاد باقرزاده چهره شناخته شده برای همه شاعران ایران بود، گفت: همه شاعران ایران استاد باقرزاده را می‌شناسند؛ چرا که اشعار او، اشعار ممتاز و دارای سبک خاصی بود. وی شاعری نکته‌دان بود که توانست در همه تجربه‌هایی که در زندگی و سطوح مختلف اندوخته بود شعر بگوید. همچنین دارای روحیه‌ای بسیار باز بود که با همه انسان‌ها می‌جوشید و از همه چیزی می‌آموخت و به همه نیز چیزی یاد می‌داد.

وی افزود: حافظه سرشار استاد باقرزاده در شعرهای فراوانی که سروه بود محضر او را برای تمام کسانی که با او نشست و برخواست داشتند دلپذیر کرده بود. او شعرهای بسیار خوبی می‌سرود که دارای ویژگی‌های بسیار خاصی ازجمله روان‌بودن شعر داشت که از دل آنها را سروده و بسیار سهل و آسان است. همچنین او همیشه خندان بود که بسیاری را جذب خود می‌کرد و غم‌هایش در خلوت خود بود و همیشه در شادی با دیگران شریک می‌شد و اشعارش را با خنده و لطافت برای مخاطبانش می‌خواند.

مدیرعامل خردسرای دانشگاه فردوسی تصریح کرد: استاد باقرزاده از جمله کسانی بود که بسیار سفر می‌رفت و بر این معتقد بود که تا می‌توانید به سفر بروید که روزی نخواهید توانست به سفر بروید. هرگاه که به سفر می‌رفت با بسیاری از اندیشه و اندوخته بازمی‌گشت و تمامی آن اندوخته‌ها را در اشعار خود جای می‌داد. اشعار او متنوع و از اخلاقیات، عقاید و اصول دینی برخوردار بود. همچنین استاد باقرزاده استاد قطعه‌سرایی بود و شاید بتوان گفت بعد از پروین اعتصامی به لطافت و ظرافت او شخصی در ادبیات فارسی قطعه‌سرایی نکرده است.

در ادامه ربابه باقرزاده، دختر استاد بقا باقرزاده در خصوص شخصیت پدرش اظهار کرد: استاد بقا با از دست دادن پدر در دوران جوانی مسئولیت زندگی مادر و چهار خواهر کوچکتر از خود را به عهده گرفت و با اداره تجارت‌خانه و کشاورزی در ملک شخصی خود با تلاش و پشتکار زندگی خانواده‌اش را به بهترین نحو اداره کرد.

وی ادامه داد: او با وجود علاقه شدیدی که به کسب علم و دانش داشت نتوانست مدارج عالی دانشگاهی را به دست آورد؛ اما این کمبود را از طریق مصاحبت و مجالست با استادان صاحب‌نام و فرزانه و عشق فراوانی که به مطالعه به‌خصوص کتاب‌های تاریخی و ادبی داشت جبران کرد و چون از نوجوانی ذوق و قریحه شاعری در خود احساس کرده بود با حضور مستمر در انجمن‌های ادبی و خواندن مداوم آثار بزرگان شعر و ادب به پشتوانه حافظه قوی پیوسته به معلومات خویش افزود.

باقرزاده به ویژگی‌های اشعار پدرش اشاره کرد و گفت: او معتقد بود که شاعر باید مطالعه کند و با رفتار و کردار و گفتار خویش بتواند درس زندگی و اخلاق را به جامعه بیاموزد. او همواره حرمت و کرامت شعر و شاعر را پاس داشته و زبان گویا و طبع روانش را جز در راه نیکی و پند و اندرز به کار نبرد. در زیست سعادتمندانه پدرم دو ویژگی بارز و چشمگیر است؛ اول مطالعه هر روز کتاب که به قول خودش بیش از ۵۰ سال روزی سه تا پنج ساعت کتاب خوانده و دیگری علاقه واقف به جهانگردی و عشق به کاوش در فرهنگ اقوام ملل است که تجربه‌ها اندوخته بود.

وی در مورد خصوصیات دیگر پدرش اظهار کرد: از خصوصیات دیگر پدرم که می‌توان آن را راز موفقیتش دانست، توکل به خداوند در تمام امور، رضایت‌مندی و مثبت‌اندیشی، حق‌شناسی و عزت نفس، وقت‌شناسی، امانت‌داری، صداقت، جدیت و پشتکار، کم‌توقعی و مشورت در امور بود. وسعت مطالعات و تجربیات وی را فردی نکته‌دان و خوش‌صحبت نموده و حافظه قوی و بهره‌گیری به جا و مناسب از محفوظاتش را برایش ممکن می‌ساخت.

دختر استاد باقرزاده ادامه داد: او به خاطر روحیه بذله‌گو و خوش‌مشربی که داشت در جمع همه را شیفته خود می‌کرد و با همه طبقات اجتماعی و همه سنین مختلف می‌توانست هم‌صحبت شود. علاوه بر این پدرم بسیار آینده‌نگر و خیرخواه بود و در امور خیریه و نیکوکاری خدماتی انجام داد و در ایجاد خوابگاه دانشجویان و احداث فضاهای آموزشی به خصوص در روستاها و مناطق محروم مشهد با مساعدت و همکاری مادرم همت گماشت.

وی ابراز کرد: همچنین بیش از ۳۰۰۰ جلد از کتاب‌های ارزشمند خود را به کتابخانه یزد اهدا کرد. در جلسات هفتگی خانواده همواره از کتاب‌های جدیدی که مطالعه کرده بود مطالبی مفید و آموزنده برایمان بازگو می‌کرد و همیشه ما را به خواندن کتاب و هدیه  دادن آن به دیگران تشویق می‌کرد. او در همه حال شاکر نعمت‌های خداوند بود و با وجود حوادث تلخی که در زندگی برایش پیش آمد گلایه‌مند نبود. پدرم هنر زندگی را نیک آموخت و آموخته‌ها را نیک به کار بست و ما همیشه به او افتخار می‌کنیم و یادش در خاطر ما جاودان خواهد ماند.

انتهای پیام

  • جمعه/ ۲ آذر ۱۴۰۳ / ۰۸:۴۱
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1403090200598
  • خبرنگار : 50996