شغل‌هایی که دیگر مردانه نیستند/۲/

اولین زن اسپایدر ایران و ۱۱ سال استقامت روی طناب برفراز برج‌های مشهد

تا چند سال پیش، انجام برخی مشاغل در انحصار مردان بود و از آنجا که دیدگاه عمومی جامعه نسبت به زنان، پرداختن به مشاغل آسان و متناسب با روحیات زنانه بود، زمینه فعالیت بانوان در اینگونه مشاغل فراهم نشد و ورود آن‌ها به عرصه‌ شغل‌های سخت و مردانه دور از انتظار بود، اما امروزه این دیدگاه‌ تغییراتی داشته است.

امروزه شاهد حضور و فعالیت بانوان در مشاغل مختلف از جمله مشاغل سخت و پرمخاطره هستیم و شاید بتوان گفت مرزبندی بین مشاغل، دیگر مانند گذشته پررنگ نیست. در راستای تهیه خبر و گزارش از این مشاغل سخت، در اولین خبر به گفتگو با خانمی که راننده اتوبوس بود، پرداختیم، در ادامه این اخبار، یکی دیگر از این مشاغل سخت که حتی تماشا کردن آن هم دل و جرأت می‌خواهد روایت زندگی خانمی است که با طناب از برج‌ها و هتل‌های مشهد آویزان شده و کارهایی از جمله مستحکم‌سازی نما، نصب شیشه دوجداره، اجرای نورپردازی، نظافت و ... را انجام می‌دهد.

حدود ۱۱ سال است که روی طناب کار می‌کنم

فرزانه عطارباشی نجاتگر آتش‌نشان و مدرس تربیت بدنی و اولین زن اسپایدر ایران  که ۱۸ سال نیز سابقه تدریس دارد، در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: حدود ۱۱ سال است که روی طناب کار می‌کنم، مدرک بین‌المللی کار در ارتفاع از کشور انگلستان دارم و اولین زنی هستم که با طناب روی برج‌ها و هتل‌های کشور آویزان شدم.

عطارباشی با بیان اینکه بالاترین ارتفاعی که کار کردم آرمیتاژ گلشن با ارتفاع حدود ۱۶۴ متر بود، در رابطه با حیطه فعالیتش توضیح  داد: کاری که انجام می‌دهیم، شستشوی شیشه، نصب سنگ نما، نصب و تعویض شیشه دوجداره، کمپوزیت، درزبندی، اجرای نورپردازی و... برای برج‌ها و ساختمانهای مرتفع است.

وی در رابطه با چالش‌های این کار پر مخاطره گفت: اولین چالش و مهترین چالشی که در این سال‌ها با آن روبرو بودم، چالش زن بودنم بوده، به طوری که هر جا که  برای کار می‌رفتم با اکراه می‌گفتند یک زن می‌خواهد کار ما را انجام دهد؟.

وی تصریح کرد: معمولا در این نوع مشاغل نگاه به زنان نگاهی مبتنی بر آسیب پذیری آنان است و الان بعد ۱۱ سال فعالیت، مردم تازه به من اعتماد کرده‌اند.

عطارباشی ادامه داد: علی‌رغم مدارک بین‌المللی و با توجه به تخصصی که داشتم، زمانی که برای کار به آتش‌نشانی مراجعه کردم، گفتند امکان استخدام نیست چون در مشهد ایستگاه آتش‌نشانی بانوان نداریم.

وی گفت: بعد از مواجه شدن با مشکلات فراوان در مسیر اشتغال، به این نتیجه رسیدم که خودم شرکت بزنم و برای خودم کار کنم؛ در ابتدا با توجه به اینکه زیاد به کار آشنا نبودم با  دو تن از همکاران آقا شروع به کار کردم، اما در این مسیر نیز بی‌احترامی‌ها و بی‌مهری‌های زیادی به من شد.

عطارباشی با افسوس گفت: آقایان دوست ندارند زن پا در کفششان کند، بارها و بارها خواستم این کار را کنار بگذارم، ولی یک انرژی من را در این کار نگه داشت، در صورتی که می‌توانستم تدریس را ادامه دهم، ولی در این موقعیت ماندگار شدم.

وی افزود: کارم را خیلی دوست دارم و اگر در این ۱۱ سال عاشق کارم نبودم، مطمئناً تا الان هزار بار کنار می‌کشیدم.

عطارباشی در رابطه با جذابیت‌های کارش نیز تصریح کرد: اوایل که در ارتفاع، از طناب آویزان و مشغول به کار می‌شدم، مردم از پایین که نگاه می‌کردند باور نمی‌کردند که یک خانم در این ارتفاع کار می‌کند.

 وی با هیجان و خنده بر لب ادامه داد: چند سال پیش در یکی از مجتمع‌های ۱۷ شهریور، مشغول نورپردازی بودم، پیرزنی که همراه دخترش بود،  از پایین که نگاه می‌کرد، باور نمی‌کرد که یک خانم در چنان ارتفاعی مشغول به کار باشد؛ وقتی پایین آمدم، مرا دید و درجا از حال رفت. 

عطارباشی گفت: اکثر افراد وقتی پشت شیشه‌ها و در ارتفاع بالا، خانم می‌بینند، وحشت می‌کنند، مثلا برج  آرمیتاژ را ۲ سال پیش شستم و هنوز وقتی وارد آرمیتاژ می‌شوم افراد من را به خاطر دارند.

وی افزود: شاید این کار در برهه زمانی از لحاظ مالی سودی برای من نداشت و خیلی هم اذیت می‌شدم چون واقعا دست تنها بودم؛ حتی  ۳۰ الی ۳۵ نفر از مردان همکار خودم که مدرک دارند، ولی کار در ارتفاع برج‌هایی مثل الیزه یا آرمیتاژ را قبول نمی‌کنند و می‌گویند فشارمان پایین می‌آید و ...، با این‌حال، اولین نفری بودم که از آرمیتاژ آویزان شدم و  ۱۱ سال است که بی‌وقفه کار می‌کنم.

عطارباشی در ادامه با اشاره به تاریخچه‌ای از کار روی طناب توضیح داد: ماهیت کار با طناب از روی سکوهای نفتی روی دریا شروع شده، حدود ۲۰ الی ۳۰ سال قبل که آنجا سکو نمی‌خورد، مجبور شدند از طناب استفاده کنند، کم‌کم کار تکامل پیدا کرد، ساختمان‌های بلند در شهرها ساخته شد، برج‌های‌بلند و هتل‌ها ساخته شد و همچنان، ساخت این برج‌ها و ساختمان‌های بلند در شهرهای بزرگ در حال رشد است.

ابزار فوق‌العاده گران شده است

عطارباشی در پاسخ به این سوال که سخت‌ترین پروژه‌ای که در این سالها داشتید، چه بوده است؟ اظهار کرد: در رابطه با سخت‌ترین پروژه نمی‌توانم صرفاً بگویم کدام کار سخت بوده چرا که ممکن است یک کار کوچک باشد و به چشم نیاید ولی چالش‌های خاص خودش را  دارد.

وی گرانی ابزار و وسایل را یکی از موانع سر راهش ذکر کرد و گفت: تجهیزات و ابزار کار ما  از فرانسه وارد می‌شود، سال‌ها قبل که شرکت تاسیس کردم تجهیزاتم را کامل کردم و ولی الان ابزار فوق‌العاده گران شده است.

عطار باشی در زمینه آموزش این حرفه به سایر بانوان علاقه‌مند گفت: در طول این سالها خانم‌هایی بودند که به اصرار خودشان سرکار آمدند، ولی به دلیل مشکلات جسمی و اینکه کار فوق‌العاده سنگین است، ماندگار نشدند.

وی ادامه داد: خیلی دلم می‌خواهد یک تیم از بانوان کل کشور در مشهد پایه‌گذاری کنم ولی متاسفانه خانم‌ها به دلایل خانوادگی امکان رفت و آمد ندارند.

عطارباشی در پاسخ به این سوال که آیا تاکنون در حین کار آسیب دیده است یا خیر، گفت : ما در کارمان وقتی مدت زمان زیادی در ارتفاع می‌مانیم سندروم هارنس می‌گیریم،  یعنی فرد اینقدر روی طناب می‌ماند که از کمر به پایین بی‌حس می‌شود و من این حس را  دو سال پیش در حین کار روی یکی از پروژه ها داشتم، وقتی پایین آمدم برای ۱۰ دقیقه احساس می‌کردم نمی‌توانم روی پاهایم بایستم، در یکی از برج‌ها نیز یکی دو بار وسیله آهنی به صورتم خورد که آسیب دیدم.

وی اظهار کرد: آینده روشن است خیلی دلم می‌خواهد کلاس‌های آموزشی برای خانم‌ها بگذارم، چون خیلی از خانم‌ها دوست دارند که این کار را یاد بگیرند ولی به دلیل مخالفت خانواده به انجام آن تمایل چندانی ندارند.

خانواده‌ام تا سه سال از شغل من خبر نداشتند

عطارباشی از عکس‌العمل خانواده‌اش هنگام انتخاب این شغل گفت: خانواده‌ام سه سال بعد از شروع به کارم اصلا  از کار من خبر نداشتند، یعنی اگر در منزل  گاهی اوقات تلفنی با مهندسان ساختمان صحبت می‌کردم، می‌دانستند که کار جدیدی شروع کرده‌ام، اما در خواب شب هم نمی‌دیدند که چنین شغلی انتخاب کرده‌ام.

وی ادامه داد: اولین باری که برای یک مصاحبه به منزل ما آمدند و عکس‌های من را به پدر و مادرم نشان دادند، پدرم که آن زمان هنوز در قید حیات و اوایل مریضی‌شان بود، پذیرش و حتی تصور اینکه من وارد این کار شدم، برایشان سخت بود.

عطارباشی گفت: سه سال کار را از خانواده قایم می‌کردم، فقط و فقط به این دلیل که نمی‌خواستم خانواده را نگران کنم؛ الان حدود  ۵ سال است که پدرم را از دست داده‌ام و مادرم که تنها امیدش من هستم، مدام از من می‌خواهد که این کار را ترک کنم.

این بانوی موفق خطاب به سایر بانوانی که علاقه‌مند به انجام کاری هستند،گفت: متاسفانه بانوان ما  هنوز در ماتریکس جنس مخالف گیر کرده‌اند؛ چیزی که خیلی دلم می‌خواهد به بانوان بگویم این است که با قید و بندهایی که دارند، پیله‌ای به دور خودشان نتنند.

وی تاکید کرد: من هرگز نمی‌گویم که یک زن وقتی می‌خواهد کاری را انجام دهد باید حریم خانواده را بشکند و خانواده را نادیده بگیرد، ولی با توکل به خدا، انجام بسیاری از کارهای سخت، آسان می‌شود.

دلم می‌خواهد زنان جامعه، خودشان را قوی‌تر نشان دهند

این نجاتگر آتش‌نشان خاطرنشان کرد: من بابت کاری که انجام می‌دهم هیچ‌ وقت حریم خانواده را نشکسته و به خانواده بی‌احترامی نکردم، ولی بارها و بارها، اتفاقاتی برای من رخ داد و بی‌احترامی‌هایی دیدم که نخواستم در این کار باشم، ولی سعی کردم چالش‌ها را مدیریت کنم.

این مربی بدنسازی با اشاره به اینکه در ۱۲ سال گذشته بجز مدارک دانشگاهی، نزدیک به ۳۵ گواهینامه گرفتم، اظهار کرد: روزهایی بوده که از ۲۴ ساعت فقط ۴ ساعت خوابیدم و بقیه ساعات یا مشغول کار بودم یا مشغول درس دادن یا درس آموختن، همیشه کار کردم، و وقتی می‌بینم بعضی بانوان برای انجام یک کار کوچک درگیر مسائل زیادی هستند و منتظرند که کسی برایشان کاری کند، واقعا ناراحت می‌شوم.

وی افزود: دلم می‌خواهد زنان جامعه، خودشان را قوی‌تر نشان دهند، من وقتی خانم‌هایی را می‌بینم که به اجبار در جایگاهی هستند که دوست ندارند، واقعا ناراحت می‌شوم، آرزوی قلبی من این است که خانم‌ها به جایگاهی که دوست دارند و لیاقتش را دارند، برسند و مطمئنا لازمه‌اش این است که وابسته به دیگران نباشند و خودشان تلاش کنند.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۵ آبان ۱۴۰۳ / ۱۰:۳۲
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1403081510985
  • خبرنگار : 50355