اسرائیـل ‌۱۷۰۱ پلاس می‌خواهد

آن‏ها ۱۷۰۱ نه بلکه ۱۷۰۱ پلاس می‏‌خواهند. صحبت ما این است که ۱۷۰۱ می‏‌خواهیم و در گفت‌‏وگوهای آمریکایی‌‏ها با آقای بری که خیلی این مسئله را سفت گرفته است و قبل از رسیدن آمریکایی‌‏ها به لبنان گفت که ما غیر از ۱۷۰۱ چیزی نداریم و اگر جز این می‏خواهند اصلاً نیایند. آن‏ها قانع شده‏اند که فقط ۱۷۰۱ باید باشد اما اسرائیلی‌‏ها ۱۷۰۱ نمی‏‌خواهند. اسرائیلی‏‌ها می‏‌خواهند ۱۷۰۱ به علاوه اینکه هر زمان دلشان می‏‌خواهد تجاوز کنند و هر زمان تشخیص به زدن بگیرند، بزنند و کنترل زمین، هوا و دریا دست خودشان باشد. ما به این سادگی نمی‌‏توانیم در کشورمان قبول کنیم و هیچ کشوری این شرایط صهیونیست‏‌ها را قبول نمی‏‌کند.

به گزارش ایسنا، صلاح فحص، نماینده جنبش امل لبنان در ایران در گفت‌وگو با هم‌میهن گفت: «اسرائیل ۱۷۰۱ نه بلکه ۱۷۰۱ پلاس می‌خواهد. صحبت ما این است که ۱۷۰۱ می‌خواهیم و در گفت‌وگوهای آمریکایی‌ها با آقای بری که خیلی این مسئله را سفت گرفته است و قبل از رسیدن آمریکایی‌ها به لبنان گفت که ما غیر از ۱۷۰۱ چیزی نداریم و اگر جز این می‌خواهند اصلاً نیایند. آن‌ها  قانع شده‌اند که فقط ۱۷۰۱ باید باشد اما اسرائیلی‌ها ۱۷۰۱ نمی‌خواهند».

* از زمان آغاز جنگ در لبنان، بارها موضوع آتش‌بس از سوی مقامات آمریکایی مطرح شده است و در روزهای اخیر و همزمان با خبر سفر عاموس هوکشتاین، فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا به اسرائیل، رسانه‌های آمریکایی و اسرائیلی نیز به گمانه‌زنی‌هایی در این خصوص پرداختند و روایت خود را از اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ بیان کردند؛ با توجه به تاکید مقامات لبنانی به ویژه نبیه بری، رئیس پارلمان و دبیرکل امل که از سوی حزب‌الله با عنوان برادر بزرگتر برای پیگیری‌های سیاسی مشخص شده است، بر اجرای همین قطعنامه، روایت لبنان از آن چیست؟

اجازه می‌خواهم ابتدا کمی در خصوص اوضاع امروز لبنان صحبت کنم؛ مساحت لبنان تنها ۱۰ هزار کیلومترمربع است و نه از حالا بلکه از زمان تاسیس رژیم اشغالگر و ورودش به فلسطین تا امروز، اسرائیل به جغرافیای لبنان طمع دارد و زمین لبنان را می‌خواهد و حتی تندروهای اسرائیلی به فرزندان‌شان آموزش می‌دهند که این زمین برای ماست و در آینده باید خانه‌هایمان را در این خاک بنا کنیم.

در طول جنگ‌هایی که از ۷۰ سال گذشته تا امروز رخ داده، اگر آمار بگیریم بسیار مهم و قابل توجه است که همیشه اسرائیلی‌ها با کشورهای همسایه خود می‌جنگند، نسل‌کشی می‌کنند، زن و کودک می‌کشند، مردم را از خود می‌ترسانند؛ این در حالی است که مقاومت یا حتی تمامی ارتش‌های عربی که تا امروز در مقابل صهیونیست‌ها قرار گرفتند، ببینید که تا چه میزان غیرنظامیان را هدف قرار داده‌اند اما در مقابل، در کشورهای ما چه تعداد غیرنظامی توسط اسرائیلی‌ها کشته شده‌اند که آماری غیرقابل مقایسه است.

می‌بینیم که کل دنیا در زمان کشته شدن یک فرد در کشوری مانند ایران که شاید حتی به اشتباه کشته شده باشد، مبانی حقوق بشری مطرح می‌کنند و کل دنیا بر علیه‌اش قیام می‌کنند، ۳۲ هزار زن و کودک در غزه کشته شدند، صدا از کشورهای غربی، اروپایی و آمریکا نشنیدیم و نه‌تنها مخالفت نمی‌کنند بلکه همراه با نسل‌کشی در غزه هستند. من فیلمی دیدم از یکی از ارتشی‌های اسرائیلی که می‌گفت من تنها توانستم یک دختر ۱۲ ساله را بکشم اما به دنبال کودک هستم تا او را بکشم، از این بی‌رحمانه‌تر آیا چیزی وجود دارد.

نتانیاهو را با هیتلر مقایسه می‌کنند درصورتی‌که این حجم از جنایات را هیتلر هم صورت نداد. متاسفانه کشورهای اروپایی و آمریکا پشت اسرائیل برای نسل‌کشی هستند و به قول امام حسین(ع) ما در حال جنگ برای حق هستیم. این وضعیت اسرائیل است که نخست‌وزیر پیشین آن گلدا مئیر می‌گوید ما باید در کشورهای عربی ترس ایجاد کنیم چراکه اگر ترس در میان آن‌ها متوقف شود، اسرائیل نابود خواهد شد. به این معنا که وقتی کشورهای منطقه و لبنان و فلسطین دیگر از اسرائیل نترسند، دیگر کشور اسرائیل نابود می‌شود. پس برای چه اینگونه عمل می‌کند، برای آنکه از اسرائیل بترسیم و می‌دانند مقاومت لبنان و فلسطین ترسی از اسرائیل ندارند. 

به بحث لبنان برگردیم؛ ما در لبنان نمی‌توانیم قبول کنیم که یک دشمن هم‌مرز ما در فلسطین اشغالی هر روزی که بخواهد تمامیت ارضی کشورمان را با هواپیما، پهپاد و چیزهای دیگر نقض کند و هیچ کشوری نباشد که بگوید چرا این اقدامات را انجام می‌دهی. جنگ ۳۳ روزه که رخ داد، الحمدالله نیروی مقاومت با قدرت جوانان مقاومت توانست اسرائیل را متوقف کند و جلوی پیشروی آن را بگیرند و ارتشی که محزون نمی‌شود را محزون کنند.

این در حالی است که از آن تاریخ تا امروز، اسرائیل ساکت نمانده است. آیا می‌دانید که اسرائیل از زمان صدور قطعنامه ۱۷۰۱ در سال ۲۰۰۶ که می‌گوید اسرائیل نباید به لبنان تجاوز کند و لبنان هم نباید به اسرائیل تجاوز کند و سلاح ظاهری هم نباید وجود داشته باشد و ارتش لبنان و یونیفل در مرز مستقر شوند، اسرائیل ۴۰ هزار بار به حریم زمینی و هوایی و دریایی لبنان تجاوز کرده است؟

در زمان وقوع این تجاوزها، سازمان ملل و آمریکا کجا بودند؟ اسرائیل در طول ۴۰ روز گذشته به مقاومت ضربه زده است و نمی‌خواهیم بگوییم ضربه قوی نبود چراکه خیلی قوی بود مخصوصاً شهادت سیدحسن نصرالله که ضربه بزرگی بود. در عملیاتی تلاش کرد ۴هزار نفر را همزمان و در یک لحظه بکشد که همه آن‌ها نظامی و نیروهای داخل جبهه نبودند؛ بچه ۵ ساله و خانومی که همسرش پیجر داشت؛ بیشتر از این جنایت در کجای دنیا رخ داده است؟ با همه این جنایت‌ها تلاش کردند تا مقاومت را در لبنان نابود کنند.

الحمدالله اما می‌گوییم که آن‌ها نه مقاومت را نابود کردند و نه می‌توانند این کار را انجام دهند چراکه ما اهل این زمین هستیم و در این زمین خون داده‌ایم، نه امسال و نه از سال گذشته، بلکه از صدها سال قبل برای این زمین خون می‌دهیم و درخت‌هایی که در این خاک رشد کردند از خون ما رشد کرده‌اند. لذا فکر نمی‌کنم که به این سادگی بتوانند مقاومت را نابود کنند و این در حالی است که اگر یک ارتش دیگر این ضربات را می‌خورد قطعاً نابود شده بود اما دیدیم که مقاومت توانست روی پایش بایستد و روز به روز ضربات محکمی به صهیونیست‌ها می‌زند. 

آقای نبیه بری و جنبش امل هم در این مقاومت فعال هستند. می‌دانید که شیعیان لبنان دو گروه هستند؛ حزب‌الله و امل که امام موسی صدر بنیانگذار امل است و او بود که گفت اسرائیل شر مطلق است و می‌گفت اگر اسرائیل وارد کشور من شود، باید لباس رزم بپوشم و حتی اگر سلاح ندارم با ناخن‌هایم در برابر آن مقاومت کنم. اسرائیل در حال تجاوز است اما نمی‌تواند برعلیه مقاومت عمل کند و خانه‌های غیرنظامیان را در بعلبک، جنوب، بیروت و ضاحیه را با هواپیما نابود می‌کند و این قدرت اسرائیل است که چند هواپیما دارد و با آن‌ها می‌زند و می‌رود و یک ساختمان و دو ساختمان را روی سر ساکنین‌اش خراب می‌کند. آیا چنین اقدامی در جنگ عرف است و یا این پیروزی است؟ من فکر نمی‌کنم و دلیل آن این است که نمی‌توانند و قدرت ندارند که در غیراین‌صورت مقاومت را زده بودند. 

در سال ۲۰۰۶، یک قطعنامه با عنوان ۱۷۰۱ به تصویب رسید که ارتش و یونیفل از یک سو و اسرائیل از سوی دیگر قرار بگیرند و عدم تجاوز صورت بگیرد اما اسرائیل این قطعنامه را نقض کرد و وقتی یک فعلی ایجاد می‌شود، حتماً واکنش نیز ایجاد می‌شود. اساساً مقاومت برای چه ایجاد شده است که اگر اسرائیلی وجود نداشت، مقاومت هم نبود. این فعل را اسرائیلی‌ها ایجاد کردند، خودشان آمدند و در واکنش به آن مقاومت ایجاد شده است. در قطعنامه ۱۷۰۱ هم اینگونه است که وقتی اسرائیلی‌ها با هواپیما می‌آیند و برای ۴۰ هزار بار حریم لبنان را نقض می‌کنند، مردم نمی‌توانند ساکت بمانند و باید کاری انجام دهند. 

*‌در  روزهای اخیر شاهد هستیم که طرفین یعنی هم اسرائیل و لبنان و هم ایالات متحده به عنوان میانجی، بر اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ به‌عنوان راه‌حل پایان جنگ تاکید دارند و روز جمعه نیز آقای نبیه بری در دیدار با فرمانده نیروهای یونیفل گفتند که تنها راه برقراری ثبات و امنیت، اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ است. چه تفاوت دیدگاهی از سوی طرفین به مفاد این قطعنامه وجود دارد؟

آن‌ها ۱۷۰۱ نه بلکه ۱۷۰۱ پلاس می‌خواهند. صحبت ما این است که ۱۷۰۱ می‌خواهیم و در گفت‌وگوهای آمریکایی‌ها با آقای بری که خیلی این مسئله را سفت گرفته است و قبل از رسیدن آمریکایی‌ها به لبنان گفت که ما غیر از ۱۷۰۱ چیزی نداریم و اگر جز این می‌خواهند اصلاً نیایند. آن‌ها  قانع شده‌اند که فقط ۱۷۰۱ باید باشد اما اسرائیلی‌ها ۱۷۰۱ نمی‌خواهند. اسرائیلی‌ها می‌خواهند ۱۷۰۱ به علاوه اینکه هر زمان دلشان می‌خواهد تجاوز کنند و هر زمان تشخیص به زدن بگیرند، بزنند و کنترل زمین، هوا و دریا دست خودشان باشد.

ما به این سادگی نمی‌توانیم در کشورمان قبول کنیم و هیچ کشوری این شرایط صهیونیست‌ها را قبول نمی‌کند حتی اگر تا آخرین نفس مقاومت کنیم چراکه به کشورمان تجاوز می‌شود و فکر نمی‌کنم که آقای بری و حتی دولت لبنان این شرایط را قبول کند و حتی این شرایط از سوی مخالفین مقاومت در لبنان نیز قابل پذیرش نیست که این تجاوزات تداوم داشته باشد و ۱۷۰۱ پلاس امضا شود.

ما معتقدیم نتانیاهو یک دیوانه است و به حرف هیچ‌کس گوش نمی‌دهد و تنها راه برای بیدار شدن‌اش از خواب، همان مقاومت و میدان است و این میدان باعث خواهد شد که کل مسیرهای اسرائیل ۱۸۰ درجه عوض شود. تنها چیزی که می‌تواند نتانیاهو را متوقف کند، همان مقاومت و میدان است. فکر می‌کنم وضعیت مقاومت در میدان تا الان نه‌تنها خوب است بلکه بهترین‌شان را انجام می‌دهند و اعتقاد داریم این جنگ تمام می‌شود و خیلی چیزها در آینده عوض خواهد شد. 

*‌یک سوالی که هم در ایران میان اذهان عمومی شکل گرفته است و هم در فضای سیاسی لبنان بارها از زبان سیاستمداران شنیده‌ایم، موضوع ارتش است. به این معنا که در ایران می‌پرسند پس ارتش لبنان کجاست و در لبنان می‌گویند مقاومت باید سلاحش را زمین بگذارد و اجازه دهد تا ارتش از کشور محافظت کند. ارتش لبنان کجاست؟

یکی از مشکلات لبنان، مسئله ارتش است. البته خود ارتش مشکل نیست اما هیچ کشور اروپایی و آمریکا نمی‌گذارند ارتش لبنان سلاح داشته باشد. آمریکا و اروپا می‌خواهند این ارتش بر علیه لبنانی‌ها باشد و مثل نیروی انتظامی باشد. وظیفه ارتش محافظت از مرز است اما وقتی سلاح ندارد؛ حتی اجازه نمی‌دهند ارتش سلاح دفاعی داشته باشد. آن‌هایی که در لبنان می‌گویند ارتش، بفرمایید ارتش را قوی کنید و سلاح دفاعی به آن بدهید تا اگر هواپیمای اسرائیلی در آسمان آمد، آن را بزند و بتواند در مقابل تجاوز اسرائیل بایستد ما قبول می‌کنیم.

من گفتم که مقاومت برای چه شکل گرفت؛ مقاومت فعل نیست و عکس‌العمل است و نتیجه‌ی تجاوز اسرائیل است. من وقتی کاری انجام دهم، نتیجه آن کار را می‌بینم. مقاومت در لبنان برای این شکل گرفت که یک دشمن صهیونیست در مرز کشور قرار دارد که در گذشته نه دولت و نه ارتش لبنان نتوانستند در مقابل این متجاوز بایستند. 

*‌به موضوع جایگاه ایران بپردازیم؛ پس از آغاز حملات همه‌جانبه اسرائیل علیه لبنان، وزیر امور خارجه ایران درحالی‌که حملات هوایی تداوم داشت، راهی بیروت شد و پس از آن نیز شاهد سفر رئیس مجلس ایران به بیروت بودیم که هر دو حامل پیام حمایت جمهوری اسلامی ایران از لبنان و مقاومت بودند. اظهاراتی که در جریان این سفرها و پس از آن از سوی مقامات ایرانی صورت گرفت اما واکنش برخی چهره‌های سیاسی و حتی نخست‌وزیر لبنان را به همراه داشت و ایران به دخالت در امور داخلی لبنان متهم شد؛ این واکنش‌ها از کجا نشأت می‌گیرد و موضع مقاومت نسبت به این اظهارات چیست؟       

این را باید به شما بگویم که لبنان شامل دو گروه است؛ بخشی طرفداران مقاومت و بخش دیگری طرفدار مقاومت نیستند و حالا نیز شاهد هستیم که بسیاری مخالف مقاومت هستند. نخست در مورد اظهارات آقای نجیب میقاتی فکر می‌کنم توضیحاتی ارائه شده که گویا در ترجمه اشتباهی صورت گرفته است و من ورود نمی‌کنم. ما از منظر خودمان می‌گوییم که ایران به مقاومت کمک می‌کند، حالا ما بگوییم که اصلاً ایران را رها می‌کنیم، هر کشوری که به مقاومت کمک کند ما قبول می‌کنیم، آمریکا هم به مقاومت کمک کند، شیطان هم به مقاومت علیه اسرائیل کمک برساند، ما قبول می‌کنیم.

به قول امام موسی صدر اگر شیطان و اسرائیل با هم بجنگند، ما با شیطان ضداسرائیل هستیم. ایران به مقاومت کمک می‌کند و اگر فلسطین در ذهن ایران نبود، بعید می‌دانم قضیه فلسطین مانده بود. لذا در لبنان هم می‌دانید که بسیاری مخالف ایران هستند و می‌گویند ایران دخالت می‌کند و دخالت‌های آمریکا را نمی‌بینند، ‌نمی‌بینند که آمریکا بزرگترین سفارت را در لبنان دارد، تجاوزات اسرائیل را نمی‌بینند، کشورهای دیگر در پرونده‌های مختلف ریاست‌جمهوری و غیره دخالت می‌کنند را نمی‌بینند. حالا شما بفرمایید و بگذارید آمریکا جنگ را متوقف کند، آیا می‌توانند؟ خواهیم دید. 

*‌شما از مخالفین مقاومت سخن گفتید؛ در روزهای اخیر شاهد هستیم که حتی حزب و افرادی که پیش از این طرفدار مقاومت بودند و خود را بخشی از ائتلاف حزب‌الله و امل و متحدین‌شان می‌دانستند، به‌صورت علنی از جدایی خود سخن می‌گویند و شاهد بودیم که جبران باسیل، رهبر جنبش میهنی آزاد اعلام کرد که دیگر با حزب‌الله در یک جبهه نیست. ارزیابی شما از این فضای ایجادشده چیست؟  

این موضوعی میان حزب‌الله و باسیل است و من نمی‌توانم پاسخ بدهم اما ما اعتقاد داریم که ممکن است حزب‌الله و جنبش میهنی آزاد در موضوعی خاص با هم اختلاف داشته باشند و موضع باسیل این بود که نباید از ابتدا وارد جنگ می‌شدیم و باید دفاع کنیم که بین خودشان است و نمی‌توانم از سمت باسیل یا حزب‌الله چیزی بگویم.

*‌مگر با حزب‌الله با هم در یک جبهه و هم‌پیمان جنبش میهنی آزاد نیستند؟   

امل با حزب‌الله است اما حتی دو برادر که با هم هستند و شهدای‌شان هم یکی است ممکن است با هم اختلاف‌نظر داشته باشند و می‌دانید که امل از ابتدا همراه با باسیل نبود اما حزب‌الله با باسیل بود، دلیل نمی‌شود امل در همه موضوعات با حزب‌الله هم‌نظر باشد. امل و حزب‌الله دو برادر هستند و در همه امور استراتژیک با هم هستند و در همه موضوعات شیعیان با هم هستند.

در میان مخالفین هم برخی با کلیت مقاومت مخالف هستند اما برخی می‌گویند چرا حزب‌الله جبهه جدید ایجاد کرده است و ما فقط باید دفاع می‌کردیم. با این حال من معتقدم ۹۰ درصد لبنانی‌ها مخالف اسرائیل هستند و زمان حمله اسرائیل علیه لبنان، بعید می‌دانم کسی جرأت کند غیر این بگوید. حالا هم معتقدیم نباید جز مقاومت صحبتی صورت بگیرد تا آتش‌بس رخ دهد و پس از آن باید بنشینیم و هرکسی صحبتش را بگوید.

ما در لبنان دشمن نداریم و همه لبنانی هستند. ما فقط در نوع سیاست اختلاف‌نظر داریم و دشمن همه ما اسرائیل است. ابتدا و پیش از هر موضوعی، پیش از ۱۷۰۱، قبل از ریاست‌جمهوری، اول باید آتش‌بس برقرار شود و بعد در مورد همه مسائل گفت‌وگو شود و باسیل و حزب‌الله هم بنشینند و گفت‌وگو کنند. مسائل داخلی لبنان را می‌توان داخلی حل کرد. 

*‌در میان طیف احزاب مخالف مقاومت و مخالف حزب‌الله در هفته‌های اخیر تحرکاتی صورت گرفته است تا در شرایط جنگ و شرایط ضعف حزب‌الله و در فقدان سیدحسن نصرالله، مقاومت و جبهه شیعه که امل بخشی از آن است، از معادلات سیاسی به‌ویژه موضوع انتخاب رئیس‌جمهور کنار گذاشته شود و این یک زنگ خطر است. تحلیل شما از شرایط چیست و نتیجه این تحرکات را چه می‌دانید؟ درحالی‌که امروز حتی مشخص نیست جنگ چه زمانی به پایان برسد...

من ابتدا یک نکته به شما بگویم و از آن مطمئن باشید؛ به خواست خدا جنگ تمام خواهد شد و مطمئن باشید اسرائیل در این جنگ پیروز نخواهد شد و تاریخ نشان داده کسی که خونش را می‌دهد مانند امام حسین(ع) و شما می‌دانید پس از آن چه شد. ما معتقدیم آن‌ها دید کوتاهی دارند و فکر نمی‌کنم به جایی برسند.

خدا این روزها واقعاً به آقای بری کمک کند که فشارهای زیادی بر رویش ایجاد شده و البته بلد است که در این شرایط چه کند. من معتقدم مسائل داخلی به راحتی قابل حل است. اول باید جنگ متوقف شود، قطعنامه ۱۷۰۱ به‌صورت کامل اجرا شود و بعد باید در خصوص پرونده‌های دیگر مانند ریاست‌جمهوری گفت‌وگو کرد. ریاست‌جمهوری موضوعی است که باید به توافق برسند و الان اگر صد جلسه هم برگزار شود، کسانی می‌خواهند و کسانی نمی‌خواهند و باید به توافق برسند. با این حال، اولین مرحله و اساسی‌ترین مرحله پایان جنگ و آتش‌بس است.

*‌این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که هر زمان که جنگ متوقف شود، فضای سیاسی لبنان دیگر آن فضای پیش از ۸ اکتبر ۲۰۲۳ و حتی سپتامبر ۲۰۲۴ نخواهد بود. به این معنا که اتفاقی که در کادر رهبری حزب‌الله رخ داد موجب شده که شیخ نعیم قاسم که از بدنه سیاسی این حزب است و سابقه عضویت در امل را نیز دارد، رهبری آن را به عهده بگیرد. به اعتقاد شما این تغییر در زمانی که دوباره شیعیان بخواهند وارد فضای سیاسی داخل لبنان شوند، چه تاثیراتی را ایجاد خواهد کرد؟

این سوال را حزب‌الله باید پاسخ بدهد اما یک نکته‌ای را بگویم و آن این است که سیدحسن نصرالله هم در امل بود و شیخ نعیم قاسم هم سابقه جهادی دارد، حالا درست است قائم مقام دبیرکل بوده اما همه در حزب‌الله، سلسه‌مراتب را می‌گذرانند. من معتقدم، شیعیان لبنان ضربه خوردند اما ضرب‌المثلی داریم که می‌گوید، ضربه‌ای که من را نکشد، قوی‌ترم می‌کند. الحمدالله معتقدم ما هنوز زنده‌ایم و توان‌مان بیشتر می‌شود و فکر می‌کنم قوی‌تر خواهیم شد و به این اعتقاد داریم.

درست است که رهبران مقاومت شهید شدند و ممکن است افتی ایجاد کند اما مردم هستند. مقاومت دست سیدحسن نبود، مقاومت دست رهبران نظامی نیست و مقاومت دست کسانی است که در میدان هستند. ممکن است افتی برای شیعیان ایجاد شود اما به آن صورت که دیگر قوی نشوند و قدرت‌شان را از دست بدهند، نیست، بلکه از نظر سیاسی می‌مانند و قدرت‌شان هم بیشتر می‌شود.

پیامبر رحلت کردند، امام حسین با همه یارانش شهید شدند و مسیر پیش رفته است. در خصوص حزب‌الله هم حتی اگر به مسیر نگاه کنید، سیدعباس موسوی شهید شد، اگر بخواهید حزب‌الله امروز را با آن زمان مقایسه کنید، اصلاً از لحاظ قدرت و توان نظامی قابل مقایسه نیست. 

*‌انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا روز سه‌شنبه برگزار می‌شود؛ در این مدت شاهد بودیم که کاخ سفید تلاش کرد اختلافات میان لبنان و اسرائیل را رفع کند و در همین چهارچوب نیز حدود مرزهای دریایی مشخص شد و برنامه بعدی نیز تعیین مرزهای زمینی بود، حالا نیز نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در تلاش برای ایجاد آتش‌بس است. فکر می‌کنید فضای داخلی آمریکا چه تاثیری بر لبنان خواهد داشت؟

در آمریکا چه دموکرات‌ و چه جمهوری‌خواه روی کار باشند، دو روی یک سکه هستند و مطمئن باشید هر دو مصلحت لبنان و منافع لبنان را نمی‌بینند و منفعت اسرائیل را می‌بینند، حالا اینکه کدام بیشتر می‌تواند به اسرائیل منفعت برساند، بحث دیگریست و دعوایشان بر سر این است که کدام‌یک بیشتر منفعت می‌رسانند. بایدن تفاوتی با ترامپ ندارد و بایدن بعد از ۷ اکتبر گفت اگر اسرائیل نبود باید آن را ایجاد می‌کردیم؛ پس مطمئن باشید اگر آمریکا نبود، اسرائیل هم نبود.

خودشان اسرائیل را ایجاد کردند و خودشان سلاح دادند که فلسطین و لبنان را بزند و بهترین و قوی‌ترین سلاح را می‌دهند و حتی جرأت ندارند بگویند نه سلاح نمی‌دهیم. چیزهایی که در رسانه‌ها می‌بینیم، فقط حرف است و مطمئن باشید اسرائیل قدمی برنمی‌دارد، اگر آمریکا اجازه نداده باشد.

ما اعتقاد داریم که آمریکا می‌تواند مشکل خاورمیانه را حل کند اما خودش می‌خواهد اسرائیل قوی و مسلط در منطقه باشد و اسرائیل، دست و پای آمریکا در منطقه است. آمریکا هم می‌داند اگر برای آتش‌بس تلاش می‌کند برای این است که منطقه به جایی نرسد که برای آن‌ها ایجاد خطر کند. لذا مجبور هستند کارهایی انجام دهند. سال ۲۰۰۶، کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا گفت این زایمان خاورمیانه جدید است.

نتانیاهو الان در حال اجرای آن پروژه است و در مجمع عمومی سازمان ملل هم نقشه خاورمیانه جدید را نشان داد. آن سال این پروژه اجرایی نشد و اجرایی نمی‌شود و در آینده هم اجرا نمی‌شود. مردم ما تا الان و در آینده با مقاومت خواهند بود و به مقاومت اعتقاد دارند و می‌دانیم که پیروز می‌شویم. ما با خدا هستیم و هرکس با خدا باشد، پیروز می‌شود.

*‌آیا عدم سفر نماینده بایدن به لبنان پس از سفرش به اسرائیل را به نشانه شکست برای برقراری آتش‌بس در آینده نزدیک می‌دانید؟

انتخابات روز سه‌شنبه برگزار خواهد شد و پس از آن وضعیت مشخص خواهد شد. البته نه بایدن می‌خواهد به اسرائیل فشار بیاورد و نه ترامپ چنین کاری می‌کند. اولین روز پس از انتخابات شرایط مشخص خواهد شد. بنابراین معتقدم کمی طولانی خواهد شد و آتش‌بس فردا و پس‌فردا به نتیجه نخواهد رسید و شاید جنگ تا هفته‌ها ادامه داشته باشد.

آمریکا فقط مصلحت خودش را می‌بیند و مطمئن باشید شهادت سیدحسن و سایر اقدامات با رضایت آمریکا صورت گرفته است. اسرائیل امروز می‌خواهد با ایران بجنگد چراکه تنها کشوری که اسرائیل از آن می‌ترسد، تنها ایران است و می‌خواهد ایران را بزند و آمریکا را وارد جنگ کند چراکه می‌داند به تنهایی نمی‌تواند کاری کند. آمریکا اگر در وعده صادق ۱ و ۲ ورود نمی‌کرد، ضربات محکم ایران، اسرائیل را به ۴۰ سال قبل بازمی‌گرداند. در نتیجه آمریکا همان شیطان بزرگی است که اینجا می‌گویند.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۴ آبان ۱۴۰۳ / ۱۲:۴۸
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403081410341
  • خبرنگار :