همه کودکان و نوجوانان در یک زمینه و حوزه استعداد و توانایی دارند که این استعداد و توانایی باید به درستی کشف و پرورش یابد که کشف و پرورش یک استعداد و هدایت یک فرد در مسیر درست، میتواند آینده یک فرد و حتی یک جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
آموزش و پرورش و مدارس تاثیر بسزایی در پرورش و تربیت درست کودکان و نوجوانان دارند. همه افرادی که امروزه در جایگاههای اجتماعی مختلف قرار گرفته و نقشآفرینی میکنند روزی به عنوان دانشآموز در پشت نیمکتهای چوبی مدارس نشسته بودند و به کسب علم میپرداختند.
مدرسه و معلمان همانطور که میتوانند یک دانشآموز را به مسیر درستی سوق دهند، میتوانند باعث تنفر یک فرد از درس و علمآموزی نیز شوند. علاوه بر کسب علم و دانش مدرسه باید یک مکان برای تربیت درست فرد در ادامه مسیر زندگی شده و کودکان و نوجوانان را برای گام برداشتن درست در مسیر زندگی توانمند کند.
مدرسه یکی از مکانهایی است که میتواند درست زندگی کردن را به دانشآموزان بیاموزد، کسب دانشهای مختلف مهم و ضروری است ولی نباید در کنار درسهای ریاضی، فیزیک، زیست، شیمی، عربی، زبان و ... آموزش اخلاق و زندگی کردن را فراموش کنیم.
کودکان و نوجوانان در کنار همه دروس دیگر باید بدانند که چگونه زندگی کنند، گذشت، ایثار، مهربانی، بخشش، صبر، تحمل سختیها، نحوه مبارزه با سختیها و ... نیز مباحثی است که باید به کودکان و نوجوانان آموزش داده و فرا گیرند. البته همه این مباحث به تنهایی برعهده آموزش و پرورش نبوده و ابتدا خانوادهها و در گام بعد باید دستگاههای فرهنگی پای کار آیند.
تاثیرگذاری مدارس در آگاهسازی دانشآموزان
با توجه به گستردگی فضای مجازی و هجمههای فرهنگی که وجود دارد، کودکان و نوجوانان در برخی مباحث اعتقادی دچار شک شده یا مباحث را معکوس و به اشتباه تصور میکنند که در این حوزه نیز مدارس با شیوهای درست میتوانند در آگاه کردن دانشآموزان موثر باشند.
همه ما در دوران ابتدایی و متوسطه با معلمی صمیمیتر بودهایم و خاطرات بیشتری در ذهن مان باقی مانده است و این معلم همان شخصی بوده که بیشترین تاثیر را در زندگی ما داشته است، امروزه نیز در میان صحبتهای دانشآموزان همواره اسم معلمهایی را میشنویم که به اصطلاح پایهتر و باحالتر بود.
نگین احمدی یکی از دانشجویانی است که به نیکی از دبیر علوم اجتماعی خود یاد میکند که به خبرنگار ایسنا میگوید: کلاس درس خانم میرزایی بهترین ساعتهای تحصیلم بود. از خانم میرزایی به اصطلاح حساب میبردیم ولی واقعا رفیقمان هم بود و همکلاسیهایمان همچون یک دوست بزرگتر و عاقل بسیاری از مشکلاتشان را با وی مطرح میکردند.
مائده نجفی نیز که دانشآموز رشته تجربی است در گفتوگو با ایسنا، دلیل انتخاب این رشته را معلم علوم دوران متوسطه اول میداند و اظهار میکند: به قدری این فرد با دانش و آگاه بود که امکان نداشت سوالمان بیپاسخ بماند حتی پیچیدهترین سوالات را که گهگاه بچهها از سر شیطنت مطرح میکردند با صبر پاسخ میداد و همیشه میگفت من این جا هستم تا شما بدانید علوم چقدر درس جذاب و کار راهاندازی است.
با توجه به تغییر نسلها و تغییر ویژگیهای افراد، یکی از گلایههایی که از طرف دانشآموزان وجود دارد، عدم درک شدن توسط معلم است، گاهی دانشآموز و معلم به دلیل تفاوت سنی زیاد نمیتوانند ارزشهای یکدیگر را به درستی درک کنند.
آرشا موسوی دانشآموز کلاس دوم متوسطه اول که دل پری از یکی از معلمان خود دارد، میگوید: من دانشآموز درسخوانی هستم ولی نوع برخورد یکی از معلمانمان که بیحوصله هست بعضی وقتها من را حسابی کلافه میکند. البته این موضوع مختص من نیست و دوستانم هم همین نظر را دارند. البته شاید مشکلاتی وجود دارد که ما از آن بیخبریم.
مدرسهها باید بهروز شوند
یکی دیگر از خواستههای دانشآموزان وجود امکانات لازم برای انجام آزمایشهای درسی و مهارتآموزی در مدارس است.
مدارس شهری به نسبت مدارس روستایی وضعیت مطلوبتری در امکانات دارند ولی نباید فراموش کنیم که دانشآموزان مناطق شهری فرصتهای بیشتری برای مهارتآموزی داشته ولی در بیشتر مناطق روستایی کودکان و نوجوانان فقط مدرسه دارند.
آیلار جعفری که در یکی از مناطق روستایی مشغول به تحصیل است در این رابطه به خبرنگار ایسنا میگوید: مدرسه ما فقط فضای درس خواندن دارد ولی ما نه سالن ورزشی مناسب داریم و نه آزمایشگاه. زمستان روستای ما بسیار سخت است با این حال ما عملا فقط دو ماه زنگ ورزش داریم و بقیه ایام را چون فضای مناسبی وجود ندارد در کلاس درسمان هستیم. آزمایشگاه برای درس علوم هم نداریم و معلممان با اندک امکانات موجود برخی موارد را بیان میکند. با این حساب ما در مقاطع بالاتر نمیتوانیم با دوستان شهری خود رقابت کنیم و در نتیجه همه رشتههای خوب و امکانات به آنها تعلق خواهد گرفت.
وی ادامه میدهد: خداوند همه انسانها را با استعدادهای مختلف آفریده و فقط نیاز است که با استفاده از آن استعداد نعمت خدا را شکر گفت با این حال در مناطق روستایی و دور افتاده امکانات محدود بوده و تلاش مضاعف معلم هم فقط میتواند بخش کوچکی از تفاوتمان با دانشآموزان شهری را پوشش دهد. وقتی پای کنکور به میان میآید آنها وارد رشتههای خوب میشوند و ما محکوم به عقب ماندن از غافله چون جرم این است در منطقه کم برخوردار زندگی میکنیم.
دانشآموزان؛ قشری نیازمند به گوش شنوا
دانشآموزان از سنین ابتدایی تا سن ورود به دانشگاه قشری هستند که در هر مقطع تحصیلی نیازها و خواستههای خاص خود را دارند که با توجه به دانشآموز بودن خود کمتر فرصت بیان آن را دارند؛ هرچند در سالهای گذشته با اقداماتی از جمله شوراهای دانشآموزی سعی شده است فاصله بین این قشر و مسئولان کمتر شود با این حال در اول راه هستیم و هنوز دانشآموزان فضای لازم را برای بیان مشکلات و معضلات خود ندارند در حالی که این قشر خود بهتر از همه میدانند که چه هستند چه میخواهند و به کجا خواهند رسید.
انتهای پیام