احمد اکبری در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه نمیتوان از کنار روحیه پرسشگری نوجوانان که جمعیت قابل توجهی را تشکیل میدهند به راحتی گذشت، افزود: حتی کودکان هم تا وقتی تحت آموزش رسمی قرار نگرفتهاند روحیه پرسشگری را دارا هستند.
وی تصریح کرد: گرچه کودک وقتی به دنیا میآید تمام دنیا برای آن شگفتی دارد و این شگفتی باید همچنان جذاب باشد ولی آموزش رسمی ما به دلایل بسیاری که یکی بسته آموزشی کاملاً مدون است و امکان اضافه کردن حتی یک نقطه در این کتاب وجود ندارد آنها را در قالبهایی پرورش میدهد که روحیه پرسش گری روز به روز کاهش پیدا میکند و وقتی به دانشگاه میرسد با افرادی روبرو میشویم که هیچ تمایلی به پرسش کردن ندارند و یا حداقل پرسشها اصیل نیست.
وی با بیان اینکه والدین نمیتوانند به پرسشهای کودکان، جوانان و نوجوانان خود به درستی پاسخ دهند، تصریح کرد: اگر ما میتوانستیم یک روش درستی را در برخورد با پرسشهای این افراد داشته باشیم باید محصولات تعلیم و تربیت متفاوت با محصولاتی که الان میبینیم میبودند.
این روانشناس در خصوص راه حل این مشکل گفت: قشری که اکنون با آن روبرو هستیم متفاوت از جوانان و نوجوانان دهه شصت هستند و صرفاً با گفتن بله یا خیر در جواب سؤالهایشان راضی نمیشوند و برای رسیدن به جواب سؤالهایی که در افکارشان دارند هر مسیری را میروند.
وی افزود: بچهها همچنین در دوران کودکی هنوز این روحیه پرسشگری برایشان وجود دارد. لذا باید ما آموزش ببینیم که چگونه ممکن است یک پرسش در قالب رویکرد فرایندی آموزش تفکر به پرسش بهتری منجر شود و هیچگاه چرخه سؤالها متوقف نشود تا روز به روز این تفکر به سطوح بالاتر خود برسد.
وی با اظهار تأسف از اینکه با توجه به اهمیت دوران کودکی، جوانی و نوجوانی هنوز اهمیت این دوره به خوبی درک نشده است، گفت: نوع نگاه به کودکان، جوانان و نوجوانان در رویکردهای سنتی و قدیمی به گونهای بوده که این افراد با بسیاری از مسائلی که مرتبط با بزرگسالی است و حتی توانایی درک را ندارند روبرو نیستند اما نگاههای جدید این گونه هست که کودک، جوان و نوجوان به هیچ عنوان یک موجود ناتوان نیست و بسیار توانمند است.
کودکان امور انتزاعی را میفهمند اگر به شکل کودکانه بیان کنیم
اکبری در ادامه خاطرنشان کرد: در رویکرد جدید آموزش تفکر میگوید که کودک میتواند حتی امور انتزاعی و مسائل بسیار پیچیده را مانند موضوع خداشناسی که در هستیشناسی فلسفی یکی از امور انتزاعی است را بفهمد، منوط به اینکه این را به شکل کودکانه بیان کنیم.
وی در خصوص نوع کتابهایی که در حوزه کودکان نوشته میشود، گفت: گرچه کتابهای کودکان از اهمیت بسیاری برخوردار هستند و در این خصوص یکسری کتابهایی نوشته شده ولی نیازمند تلاش بیشتری است در مجموع در این حوزه تاکنون توجه جدی نشده است.
متخصص آموزش تفکر به کودکان بیان کرد: آرزو دارم زمانی برسد کسی که علاقهمند به داشتن کودک است ابتدا خود را آماده یک تعامل سازنده با موجود بسیار پیچیدهای به نام انسان کنند وگرنه تولد و تزاید در همه موجودات زنده وجود دارد.
کودکان امروزی به معنای واقعی کودکی نمیکنند
وی همچنین ابراز امیدواری کرد؛ خانوادهها باید قبل از اینکه بخواهند دارای فرزند شوند خود را آماده تعامل سازنده با کودکی کنند که بعدها تبدیل به انسانی فرهیخته شود و از این نوع نگاهها که کودک فقط نیازمند غذا و پوشاک است، فراتر برویم.
اکبری افزود: تربیت نادرست موجب شده امروزه مواجه با نسلی کمتحمل و تابآوری و تفکر انتقادی بسیار پائین باشیم، در صورتی که فرزندان به دنبال تأمین نیازها و گرفتن پاسخ پرسشهای خود هستند.
این صاحبنظر آموزش فلسفه برای کودکان در حوزه تعلیم و تربیت با اظهار تأسف از اینکه نه تنها کودکان امروزی به معنای واقعی کودکی نمیکنند بلکه جوانان و نوجوانان به خصوص در شهرهای کوچک از بسیاری امکانات و تجهیزات محروم هستند و نمیتوانند به نیازهای خود برسند، گفت: بهرغم اینکه بر اساس تعریف یونسکو گاهی تا ۱۸ سال را کودک مینامند اما بر اساس تعلم و تربیت فعلی کودک همان بزرگسال است.
وی با بیان اینکه یکی از مسئولیتهای پدری و مادری و یا معلمان، آماده کردن کودک برای زندگی کردن بهعنوان یک فرد مستقل در بزرگسالی است، گفت: زندگی موفق در بزرگسالی اساساً به توانایی تفکر و توانایی آموختن بستگی دارد. کودکان مانند سایر افراد دوست دارند که محبوب باشند و به شخصیت آنها احترام گذاشته شود.
انتهای پیام