جنگ محاسبات

بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب ناظر به شرارت رژیم صهیونیستی، حاوی سه پیام کلیدی است: ۱) پرهیز از بزرگ‌نمایی یا کوچک‌انگاری ۲) ضرورت به‌هم زدن خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی و تفهیم اراده و قدرت ایران ۳) مسئولیت مسئولان در تشخیص درست کیفیت اقدام.

به گزارش ایسنا، احسان صالحی در یادداشتی نوشت: رهبر معظم انقلاب روز یکشنبه، یک روز بعد از حمله رژیم صهیونیستی، موضع کشور در قبال این حادثه را روشن کردند. ایشان دو روز بعد از عملیات وعده صادق۲ هم با اقامه نمازجمعه تاریخی نصر، ضمن خلق یک اجتماع حماسی و مردمی که در واقع مکمّل حماسه نظامی بود، به تبیین آخرین وضعیت میدان پرداخته بودند و اکنون نیز در زمان اندکی پس از تجاوز رژیم صهیونیستی، در قالب دیداری عمومی، پیام‌های روشنی برای مخاطبان داخلی و خارجی ارسال کردند. بیانات رهبر معظم انقلاب ناظر به شرارت رژیم صهیونیستی، حاوی سه پیام کلیدی است: ۱) پرهیز از بزرگ‌نمایی یا کوچک‌انگاری ۲) ضرورت به‌هم زدن خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی و تفهیم اراده و قدرت ایران ۳) مسئولیت مسئولان در تشخیص درست کیفیت اقدام.
متعاقب این بیانات شفاف و راهبردی، برخی رسانه‌های بیگانه که در نقش پیمانکار پروژه عملیات روانی موساد عمل می‌کنند با طرح ابهامات و تفاسیر انحرافی از رویکرد و واکنش جمهوری اسلامی، مأموریت جاری خود در بمباران افکار عمومی را آغاز کردند. در این نوشته تلاش خواهد شد ضمن طرح چند سؤال از برخی تحریف‌ها ابهام‌زدایی شود:
 ۱.خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی چیست و چگونه باید آن را به‌هم زد؟
میدان کنونی آوردگاه «اراده» و «قدرت» است اما آنچه زیربنای این دو است، محاسبات است بنابراین قبل از آنکه طرفین، درگیر جنگ اراده‌ها و جنگ نظامی باشند، درگیر جنگ محاسبات هستند. از سخنان چند روز گذشته مقام‌های رژیم صهیونیستی اینطور برداشت می‌شود که آنها تصور کرده‌اند آسیب‌پذیری ایران پس از حمله اخیر به شکلی است که پاسخ دادن برای ایران دشوارتر و شرارت مجدد برای آنها آسان‌تر است. این در حالیست که بر اساس بیانات روز یکشنبه، پاسخ ایران به تجاوز رژیم صهیونیستی قطعی است آن هم به شکلی که نتیجه آن اصلاح محاسبات طرف مقابل درباره کشورمان و خلق معادله‌ای جدید شود. بدون اطلاع از آنچه در ذهن مسئولان می‌گذرد و صرفاً بر اساس یک حدس تحلیلی، احتمالاً حتی شکل پاسخ ایران در این مرحله برای رژیم غیرقابل پیش‌بینی و غافلگیرانه خواهد بود. یعنی خود پاسخ و پیش‌بینی‌ناپذیری آن هم بخشی از جنگ محاسباتی است.
البته فهرست خطاهای محاسباتی رژیم در ماه‌های گذشته فهرست مفصلی است. مثلاً آنها خیال می‌کردند با ترور رهبر و برخی فرماندهان ارشد حزب‌الله، مقاومت در لبنان زمین‌گیر خواهد شد. در حالی‌که پس از ترور شهید نصرالله که ضایعه‌ای بسیار بزرگ برای کل جبهه مقاومت (و نه فقط برای حزب‌الله و لبنان) بود، تجربه جنگ در یک ماه اخیر به آنها تفهیم کرده است که نه تنها تیغ مقاومت کندتر نشده بلکه عبور رژیم اشغالگر از خطوط قرمز، باعث شد مقاومت نیز محدودیت‌های قبلی را کنار بگذارد که نتیجه آن تشدید ضربات به صهیونیست‌ها در جبهه‌های مختلف، تصاعدی شدن تلفاتشان و شکست برآوردهای آنها در پیشروی زمینی است.
خطای محاسباتی دیگر صهیونیست‌ها مربوط به همین حمله بامداد شنبه آنها به ایران است. رژیم صهیونیستی که در چند هفته گذشته، حساب زیادی روی فعال کردن کانون‌های داخلی آشوب پس از شرارت خود کرده بود، آنچه در فردای حمله، تحویل گرفت از طرفی خشم و نفرت تصاعدی ایرانیان نسبت به خود بود و از طرف دیگر، آرامش و حتی بهبود وضعیت شاخص‌ها در بازارهای مالی ایران. این موارد تنها دو نمونه نزدیک از انبوه خطاهای محاسباتی رژیم از ابتدای طوفان الاقصی تا به امروز است.
 ۲. آیا عملیات وعده صادق ۲ باعث ایجاد خطای محاسباتی از توان ایران در رژیم صهیونیستی شد؟
یک ابهامی که برای برخی دلسوزان در روزهای اخیر پدید آمده، این است که آیا عملیات وعده صادق ۲ به اندازه کافی مؤثر نبود که بتواند خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی در خصوص قدرت ایران را به‌هم بزند؟ پاسخ این پرسش منفی است. وعده صادق۲ معادله و محاسبه جدیدی خلق کرد که رژیم صهیونیستی از لحاظ حیثیتی چاره‌ای جز خروج از آن به هر شکل ممکن نداشت. برای اولین بار از زمان شکل‌گیری رژیم نامشروع صهیونی، تل‌آویو در یک شب و در عرض چند دقیقه آماج موشک‌های ایران قرار گرفت. برای موجودی به‌نام رژیم صهیونیستی که نطفه و تولد آن با بحران و ناپایداری بوده است، هر مؤلفه‌ای که بازتابی از تهدید موجودیتی در آن باشد، در حکم بالاترین تهدید قرار دارد چرا که برساخت بی‌ریشه بودن و امکان ریشه‌کنی رژیم را به همه از ناظران تا مجاهدان یادآوری می‌کند. بنابراین عملیات وعده صادق۲ یک تهدید حیثیتی و موجودیتی بود و رژیم باید به هر شکل ممکن ولو با حفظ ظاهر برای خروج از آن معادله موجودیتی، کاری می‌کرد. عملیات ایران در نقطه خود کاملاً حساب شده بود و محاسبات جدیدی خلق کرد.
۳. چرا رهبری تشخیص کیفیت اقدام برای به‌هم زدن محاسبات رژیم صهیونیستی را برعهده مسئولان دانستند؟ آیا امکان اهمال یا انفعالی از طرف مسئولان امر متصور است؟
در فاصله حدوداً دو ماهه ترور شهید هنیه تا انجام عملیات وعده صادق۲، فضایی شکل گرفت که حتی برخی خیرخواهان نیز از سر ناآگاهی شروع به متهم کردن ارکان مختلف نظام به اهمال و انفعال و ضعف کردند. در حالی‌که آن فاصله دو ماهه عمدتاً مصروف آماده‌سازی مقدمات برای ضربه‌ای کاری شد که نخست‌وزیر جلاد اسرائیل را هم به اعتراف واداشت که این حمله بزرگ‌ترین حمله به اسرائیل از زمان تشکیل آن است. رهبر معظم انقلاب نیز در نمازجمعه نصر با تأکید بر چهارچوب «نه تعلل نه شتاب» نقطه پایانی بر این‌گونه تحلیل‌ها گذاشتند. اکنون با وجود تجربه وعده صادق۲ روشن است که‌ دلیل معتبری برای گمانه‌های اتهام‌ساز به مسئولان وجود ندارد.
نکته قابل توجه دیگر در خصوص واگذاری مسئولیت تشخیص کیفیت اقدام به مسئولان این است که بر خلاف القای شبکه رسانه‌ای متصل به اسرائیل، تصمیم‌سازی در تعیین نوع پاسخ هیچ‌گاه یک امر فردی نبوده است که این بار به مسئولان واگذار شده باشد. اصل ۱۷۶ قانون اساسی به صراحت تعیین سیاست‌های دفاعی و امنیتی کشور و بهره‌گیری از امکانات برای مقابله با تهدیدها را به شورای‌عالی امنیت ملی واگذار کرده است که در رأس آن رئیس‌جمهور قرار دارد و اعضای آن را شخصیت‌های دولتی و غیردولتی تشکیل می‌دهند و مصوبات شورا نیز پس از تأیید مقام معظم رهبری قابل اجرا است./ ایران

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۹ آبان ۱۴۰۳ / ۱۲:۲۰
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1403080906702
  • خبرنگار :