به گزارش ایسنا، میثم قهوهچیان در یادداشتی در ابتکار نوشت: روز شنبه حمله اسرائیل، از قضا قدرت ایران را باز به نمایش گذاشت. کیان ایران مقتدرانه مصون از هارت و پورت دشمنانش خواهد ماند. هیچ هواپیمایی وارد حریم هوایی ایران نشد و حجم تخریب برای ایران ناچیز بود. اسرائیل دیگر در مقابل فلسطینیان و لبنانی نبود که بیشتر با ایمانشان به مقاومت ادامه میدهند. بار دیگر یهودیانِ ترسان به صخره سلب ایران برخوردند. درحالی صبحگاه شنبه اسرائیل به ایران هجومی تلافیجویانه کرد که این کشور در عین حال با نظامیان همسو با ایران در فلسطین، لبنان، سوریه، یمن و عراق در حال ضد و خورد است و هر روز کشته میدهد. این وضع فی نفسه خبر از قدرت ایران دارد. اسرائیل مجبور است در عین حال در چند جبهه بجنگد. آنها ایران را مشکل خود میدانند در حالی که که اگر نیک بنگرند خواهند دید ارادهای که در مقابل آنهاست نه صرفا محصول حمایت ایران که محصول موج کینه و خشمی است که از بدو تولد نامشروعش در منطقه ایجاد کردهاند. اما ایران بیش از ۷۵ برابر وسیعتر از سرزمینهای تحت بحران و غصب صهیونیستهاست. ایران طی ۴۵ سال اخیر مهرههای خود را چنان چیده که غرب-اسرائیل نتواند حتی به فکر، نزدیکی به ایران بیفتد. اسرائیل در جدال با ایران نه با چند نقطه مواجه است که نقطهزنی کند که با نیم سده تجهیز و برنامه در داخل سرزمین وسیع و بیرون آن در منطقهای باز گسترده مواجه است. نقاطی تاکتیکی هم که پیشتر زده شد نه تنها عزم و توان ایران را کم نکرد که قدرتش چنان ماند تا به خصم صهیون نشان دهد در عرض چند دقیقه میتواند آسیبهایی چند برابر آن بیاورد که او در لبنان و فلسطین وارد میکند. در واقع از این حیث اسرائیل نه با کشوری غیرتوسعه یافته که با کشوری مواجه است که ابزارهایی ویرانگرتر و غربی برخوردار است چندان که هر چه رجز بخواند در میدان عمل ملاحظات محتاطانه را از نظر نیندازد.
بیشک مجادله شنبه بخشی از واقعیت هفتاد و پنج ساله اخیر است. حتی اگر ایرانی وجود نداشت هم بحران مرگ و زندگی برای اسرائیل وجود داشت. بحران، ذاتی غصب حق است. چنین بحرانی از درون صهیونیستها را تضعیف میکند. آنها مجبورند با واردات مدام یهودی، با وعده بهشت موعود برای خودشان و شعار گندهتر از دهانِ از نیل تا فراتشان شهروندانی لرزان بسازند که با تقی به توقی خوردن، یا باید همه چیز پیش روی خود اعم از بیمارستان، مدرسه، کودک، زن و همه را نابود کنند یا فرار کنند. در مقابل ایده لرزان و ترسان صهیونی، قدرت و ایده ایران نه تنها در وضع کنونی که نهفته در واقعیتی اسلامی-شیعی از صفوی تا کنون و در وضع تاریخیاش است. دغدغههای اسلامی-شیعی ایران را با هر نوعی از حکومت، متمایز از اطراف خود میسازد. واقعیت در جهان کنونی امری جدا از بستر تاریخی خود نیست و نمیتواند باشد. اذهانی که ایران را سکولار در معنای سیاست فارغ از دین میخواهند، واقعیت یعنی انعکاس تاریخ سیاسی و اجتماعی را در اکنون منکرند. مگر مسیحیت در واقعیت سیاسی غرب سکولار منعکس نیست که در خاومیانه نباشد. از این رو، وضع کنونیِ اسلامی-شیعیِ ایران که با توانایی نظامی-فرهنگی توانسته همسو با فلسطین، لبنان، یمن، عراق و سوریه در مقابل نظم دستوریِ صهیونیستی-کاپیتالیستی بایستد، ریشه در ایران تاریخی دارد. این قدرت بیشک با توجه به تکثر قومی و مذهبی ایران، در صورت وفاق در درون و بیرون، امکان تکثر تزائد نیز دارد. اما شنبه باز ظهور مجدد قدرت ایران بود. تعداد و گستردگی پایگاههای نظامی ایران چنان است که این حمله نه تنها هیچ بود بلکه اسرائیل آن را بسیار محدود پیش برد. شکل و نحو حمله اسرائیل نشان از فاعلیت ایران حتی در خصوص دشمن خویش دارد. حمله محدود مستقیم دولت اشغالگر و دستاندازی مجدد به حریم ایران اینبار بسیار کمتر از چیزی بود که ایرانستیزان گمان میکردند. آنها با کبکبه و دبدبهشان نیامدند، آمدن آنها را ایران اعلام کرد و خودشان با تصاویر جعلی از آتشسوزی پالایشگاهی در ایران خود را نشان دادند. حمله اسرائیل تنها میخواست اعاده حیثیتی نداشته باشد که آن هم نبود. این یعنی آنکه اسرائیل در لحظه تلافی به فکر آن است که کارش عواقبی دارد که از عهدهاش بر نمیآید و نباید چندان عمل کند که خشمی برانگیزد. ایران قدرتمند بود زیرا تصور واقعیتش هم خصم را محدود میکرد. اسرائیل که خود را ابر قدرت منطقه مینماید حتی در نمایش قدرت نیز ضعیف بود و باز این هم نمایش قدرت ایران شد. اسرائیل چیزی برای نشان دادن یا مستند کارش نداشت در حالی که آنچه خورده بود آبرویی برایش در منطقه و دنیا نگذاشته بود. علاوه بر نمایشی ناچیز، شاهد نمایشی دست و پاچه هم بودیم. اخبار فیک زیادی از خروجیهای رسمی و غیررسمی صهیونی صادر میشد. انتشار چند تصویر از پایگاههای ضدهوایی با در نظر گرفتن آنچه ایران دارد نشان از ضعف دشمن زبون دارد. این قدرت ایران عزت ایرانیان و برخاسته از ایشان است؛ هم ایرانیانی که اصولگرا هستند هم اصلاحطلب، هم در حاشیهاند و هم در مرکز و هم رای دادند و هم رای ندادند. همه بهرهمند از استقلالی هستند که قدرت ایرانی آن را تامین میکند. چه اگر چنین قدرتی نبود، ایرانی نیز نبود. شهیدان جاودان تجاوز صهیونیستهایِ ناچیز اما در سپهر سیاسی-اجتماعی ایران، ایران را باز آفریدند. جوانانی که بیدار بودند تا ما آرام بخوابیم. از قضا این حمله و شهیدان جاوید آن، اقتدار نام ایران را در باور ایرانیان تقویت کرد و ایرانی را منسجم کرد که اگر برخیزد، منطقه ویتنامی دیگر برای اردوگاه غرب-اسرائیل خواهد شد.
انتهای پیام