یک فعال فرهنگی_ رسانه‌ای:

پایه وفاق ایجاد حس اعتماد عمومی است

یک فعال فرهنگی_ رسانه‌ای با تاکید بر این‌که پایه وفاق ایجاد حس اعتماد عمومی است، گفت: در دوره وفاق، دولت مسئولیت سنگینی در شناسایی دقیق برنامه دارد و متقابلا مسئولیت بافت اجتماعی در این شرایط اعتماد به دولت است.

اکبر ظریفی در گفت و گو با ایسنا، با بیان این که صحبت از وفاق در هر ساختار اجتماعی_ سیاسی به معنی وجود مشکل و وضعیت نامطلوب است و این وضعیت نامطلوب می‌تواند چالش‌های بزرگ، مسایل گوناگون و ابهامات موضوعی داشته باشد، اظهارکرد: وفاق در ساختاری مطرح می‌شود و شکل می‌گیرد که لازم است تمام انرژی‌های خود را به کار بگیرند تا شرایطی را که نامطلوب تشخیص داده است، پشت سر بگذارد. 

وی خاطرنشان کرد: در شرایط کنونی سرزمین ما کارشناسانی تشخیص داده‌اند که در وضعیت نامطلوبی به سر می بریم و نیاز است که هر آن‌که در ساختار وجود دارد پای کار آید تا باعث شود این ابر چالش و ابهام و شرایط نامطلوب با وفاق پشت سر گذاشته شود؛ اگر وارد فرایند حل مساله شویم نیز باید برنامه‌ای برای برون رفت تنظیم کنیم و از این رو راه حل مسئله وفاق تشخیص داده شد. 

این فعال فرهنگی_ رسانه‌ای با اشاره به این‌که در ساختارهای توسعه‌مند صحبت از طرح وفاق وجود ندارد، یادآوری کرد: در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ساختارهای توسعه‌مند مبحث طرح شده‌ای به نام وفاق نمی‌بینید و این به دلیل این است که ساختارهای توسعه‌مند داری وفاق هستند که به مرحله عدم‌ لزوم طرح وفاق رسیده‌اند. 

وی متذکر شد: در شرایط ورود به وفاق ساختار (حاکمیت) و بافت اجتماعی (مردم) باید شرایط، وظایف و مسئولیت‌هایی را بپذیرند تا این برنامه به دلیل شرایط حساس به شکلی دقیق و درست اجرا شود.

ظریفی با بیان این‌که وقتی در ساختاری از بحران و چالش نام برده می‌شود یعنی وضعیت موجود آن حساس است، تاکید کرد: از این رو برنامه‌ای که تدوین می شود باید فوق‌العاده دقیق باشد تا تمام انرژی‌ها را بکار بگیرد و اعضای آن نیز با یکدیگر همیار و همکار باشند.

وی خاطرنشان کرد: در شرایط وفاق دو بخش بزرگ ساختار و بافت اجتماعی رو به روی همدیگر قرار دارند. وظیفه ساختار در هنگام وفاق جذب همه انرژی های موجود و تعیین و تبیین وظایف و مسئولیت‌هایی واضح و روشن برای بافت اجتماعی است زیرا براساس وظایف و مسئولیت‌هایی که ساختار تعیین میکند، مسئولیت‌ بافت اجتماعی تعریف می‌شود.

این فعال فرهنگی_ رسانه‌ای با بیان این‌که مسئولیت‌های ساختار هرچه برای بافت اجتماعی واقعی‌تر باشد وفاق به شکلی بهتر صورت می گیرد، توضیح داد: ساختار باید مساله مشترک خود با بافت اجتماعی را تبیین کند تا وفاق صورت بگیرد زیرا فقط وقتی که مسئله دو بخش ساختار و بافت مشترک باشد تلاش برای حل مساله از هر دو وجه به قدرتمندانه‌ترین شکل صورت میگیرد و این روند طبیعی است زیرا هر دو تلاش دارند مساله مشترک خود را به خردمندانه‌ترین شکل ممکن حل کنند و همه انرژی‌ها را به کار بگیرند تا زودتر و دقیق‌تر مساله تشخیص داده شود و راه حل آن ارایه شود و پس از آن حل شود.

او در پاسخ به ایران پرسش که در ایران کنونی وفاق قرار است میان چه بخش‌هایی صورت بگیرد، بیان کرد: شعار وفاق از طرف دولت جدید تشخیص و بیان شده است زیرا هم‌اکنون گرفتاری‌ها و بحران‌هایی وجود دارد و راه حل دولت برای خروج از این وضعیت نامطلوب ایجاد وفاق است.

ظریفی با طرح این پرسش که در مسئله وفاق قرار است چالش کدام یک از دو بخش ساختار یا بافت اجتماعی حل شود، گفت: چالش موقعی چالش نام می گیرد که مساله عموم مردم باشد. مساله ساختار اگر چیزی به جز حل مساله بافت اجتماعی یا مردم باشد اصلا نباید طرح شود زیرا دولت‌ها باید مشکلات مردم را حل کنند.

وی افزود: یک شرایط بحرانی ما را وفاق لازم می کند، بنابراین دولت باید برای اجرای وفاق برنامه‌ای دقیق داشته باشد.

این فعال فرهنگی_ رسانه‌ای با بیان این‌که توافق ساختار و بافت اجتماعی بر اساس شاخص‌ها، از الزامات وفاق است و باید همیشگی باشد، توضیح داد: تعامل یعنی راه‌های همکاری، همیاری و هماهنگی بین ساختار و بافت اجتماعی همیشه زنده نگه داشته شود و شفاف و صادقانه باشد وقتی این عمل اجرایی می‌شود دچار بحران اساسی نمی‌شویم.

او با بیان این‌که ایراد ساختار سازمانی هرچه دقیق‌تر و سریع‌تر تشخیص داده شود حرکت آن، بافت اجتماعی را از بحران دور می کند، تاکید کرد: تعامل بایسته بین ساختار و بافت اجتماعی این است که ساختار برای مسایلی که در بافت اجتماعی ایجاد می شود دقیق، سریع و صریح راه حل ایجاد کند تا نگذارد یک ایراد حل نشده باعث ایجاد مشکلات دیگری شود. 

ظریفی با تاکید بر این‌که این مسئله باید دقیق تشخیص داده شود که چه چیزهایی وجود داشته که شرایط را بحرانی کرده و باعث شده اتفاقاتی رخ دهد که پس از آن‌ها تشخیص داده شد دچار وضع نامطلوب هستیم، افزود: در دوره نیاز به ایجاد وفاق ابتدا باید عامل ایجاد بحران و وضعیت نامطلوب تشخیص داده شود و ساختار نیز پس از تشخیص دقیق مساله باید برنامه‌ای برای حل آن تدوین کند.

وی ادامه داد: وفاق صورت میگیرد تا مسئله و بحرانی که بیشتر مردم با آن مواجه هستند، رفع شود. در اجرای وفاق نیز بخش بزرگ و اصلی ماجرا مردم هستند و مردم را نیز هیچ‌کس نمی تواند مورد ارزیابی قرار دهد زیرا باید به آنچه که برای بیشتر مردم مساله است پرداخته شود تا بتوانیم شرایط را از وضعیت نامطلوب به وضعیتی مطلوب تغییر دهیم.

این فعال فرهنگی_ رسانه‌ای با تاکید بر این‌که ساختار بدون ارتباط ماهیتی با بافت اجتماعی ‌نمی‌تواند مساله مردم را تشخیص دهد، اضافه کرد: حتما باید پیوند ارگانیک بین ساختار و بافت اجتماعی وجود داشته باشد تا مساله بیشتر مردم با بررسی‌های لازم دقیق تشخیص داده شود و به نتیجه‌ای رضایت بخش برسد. 

او با اشاره به این‌که در دوره وفاق طرف اصلی قضیه بیشتر مردم هستند، گفت: از این‌رو دولت باید وضعیت موجود را پایش کند تا پس از آن دریابد این بحرانی که وجود دارد و این وضعیت نامطلوب در بافت اجتماعی از چیست و بیشتر مردم چه چیز را مشکل خود می دانند.

ظریفی متذکر کرد: در دوره وفاق دولت مسئولیت سنگینی در شناسایی دقیق برنامه دارد و متقابلا مسئولیت بافت اجتماعی نیز در این شرایط اعتماد به دولت است.

وی با بیان این‌که اعتماد به ساختار هنگامی به وجود می‌آید که بخش بزرگی از بافت اجتماعی یک کشور به این مرحله برسند که ساختار مسئله آن‌ها را درست می‌بیند و تشخیص داده است، متذکر شد: اگر فضای بی اعتمادی به ساختار در بافت اجتماعی غالب شود هر طرحی که ارایه می شود با بی اعتمادی و واکنش منفی روبه رو می شود. از این‌رو ابتدا حس اعتماد باید برگشته شود. 

این فعال فرهنگی_ رسانه‌ای با تاکید بر این‌که پایه وفاق ایجاد حس اعتماد عمومی است، بیان کرد: باید بافت اجتماعی ساختار را قبول کند تا مسئولیت‌های طرح شده آن را برای خود بپذیرد.

او با تاکید بر این‌که برنامه و مسئولیت ساختار برای جلب اعتماد بافت اجتماعی برخورد صادقانه پای کار است، گفت: با برخورد صادقانه بافت اجتماعی تشخیص می دهد که ساختار می خواهد مشکلات را حل کند، پس در گرفتاری و سختی صبر پیشه می‌کند زیرا می‌داند نتیجه کار خوب خواهد بود.

ظریفی با تاکید بر این‌که پایه آغاز کار وفاق بازگشت اعتماد مردم است، بیان کرد: ساختار باید صادقانه راه‌ها را تشخیص دهد و نشان دهد به نقطه درست برمی‌گردد و پس از آن است که ساختار می‌تواند وارد فرآیند اجرای وفاق شود.

وی با بیان این‌که در شرایط وفاق ساختار در هنگام اشتباه نیز مسیر خطا را می‌پذیرد و صادقانه مسیری که باعث بی اعتمادی بافت اجتماعی شده است را برمی‌گردد، افزود: ساختار در وفاق صادقانه نظر مردم را ملاحظه میکند و تببین میکند که مسیر اشتباه بوده و بهترین راه برای اصلاح اشتباه کمک مردم است تا از مسیر خطا برگردد. بافت اجتماعی نیز هنگاهی که صداقت ساختار را تشخیص دهد این اعتماد برمی گردد.

او با اشاره به اینکه وقتی تمام شرایط درست و روبه راه است یعنی در وفاق هستیم و نیاز به طرح آن نیست، خاطرنشان کرد: در ابتدای انقلاب جمهوری اسلامی ایران که ساختار تغییر کرد بافت اجتماعی پای ساختار جدید ایستادگی کرد پس وفاق وجود داشت. در جنگ تحمیلی نیز با وجود این‌که شرایط مطلوبی وجود نداشت اما وفاق، اتحاد و یکپارچگی وجود داشت، پس در جنگ تحمیلی نیز بحران وجود نداشت.

این فعال فرهنگی_ رسانه‌ای با اعتقاد به این‌که جنگ تحمیلی نیز با وجود شرایط نامطلوب به دلیل وفاق، اتحاد مردم بحران تلقی نمی‌شود، گفت: جنگ به خودی خود در شرایطی که جامعه در وفاق است بحران خانمان براندازی نیست زیرا جامعه متحد و مشترک در جنگ نیز ایستادگی می‌کنند.

او با اشاره به این‌که در جنگ جهانی دوم و جریان انقلاب مشروطه به دلیل بحران وفاق ایجاد شده بود، ادامه داد: در جریان انقلاب ۵۷ و در جریان ملی شدن نفت نیز در سال ۱۳۳۹ وفاق اتفاق افتاد که بحران‌ها پشت سر گذاشته شدند. 

او با بیان این‌که وفاق به معنای وجود ارتباط ماهیتی بین ساختار و بافت اجتماعی است، بیان کرد: وقتی مسئولیت‌های ساختار روشن و مقبول و مورد اعتماد بافت اجتماعی است، پس وفاق وجود دارد.

وی یادآوری کرد: وقتی که تعامل و ارتباط ماهیتی ساختار با بافت اجتماعی که لازم و ضروری است بهم می خورد، وضعیت از مطلوب به نامطلوب تغییر می‌کند و دوباره وفاق باید مطرح شود.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲ آبان ۱۴۰۳ / ۰۸:۵۳
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 1403080201059
  • خبرنگار : 50562