چند واژه از تاریخ بیهقی

«تاریخ بیهقی» از متون کهن فارسی است که در آن می‌توان بسیاری از واژه‌های فارسی که امروزه چندان رایج نیست، مشاهده کرد.

به گزارش ایسنا، گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به مناسبت روز بزرگداشت بیهقی، واژه‌هایی را از «تاریخ بیهقی»با توضیح و تعلیقات و فهرست منوچهر دانش‌پژوه که در انتشارات هیرمند منتشر شده، به اشتراک گذاشته است.

این واژه‌ها عبارتند از:

از تاب شدن: بی‌طاقت شدن

اسب داغی: اسب دولتی

پایستن: معطل شدن

پرگار زدن: رسم و قاعده بنا نهادن

خوازه(تلفظ غالب: خازه): طاق نصرت

در دُم: به‌دنبال، در تعقیب

دُمادُم: پی‌درپی

دُم رفتن: تعقیب کردن

روز سوختن: روز گذراندن، وقت تلف کردن

کارنادیده: بی‌تجربه، ناآزموده

کوتاه‌گونه: تقریبا مختصر

گرگ‌آشتی کردن: آشتی ظاهری

گوشاگوش افتادن: شایع شدن

گاز: قیچی و مقراض

نام‌ گرفتن: مشهور شدن

 انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱ آبان ۱۴۰۳ / ۱۳:۰۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1403080100488
  • خبرنگار : 71573

برچسب‌ها