به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، پس از تصویب «هفته تربیتبدنی و ورزش» در سال ۱۳۸۳، هر ساله از بیستوششم مهر تا دوم آبان به نام هفته تربیتبدنی و ورزش نامیده میشود. علت اصلی نامگذاری هفته تربیتبدنی و ورزش، آشنایی اقشار مختلف جامعه با اهمیت، فواید و اثرات ورزش در زندگی فردی و اجتماعی است، همچنین توجه و ضرورت اشاعه، توسعه و ترویج ورزش در خانه و خانواده و هدایت و ارشاد جامعه به ورزشهای همگانی یکی دیگر از دلایل بزرگداشت این هفته به شمار میآید.
در میان کشورهای مشرقزمین، ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود، بیشترین اولویت را به تربیتبدنی و ورزش میداد. در یکی از کتابهای باستانی آمده است که ورزش در ایران باستان با هدف سلامت، شادابی و آماده بودن برای دفاع از وطن پا گرفت و هدف اصلی آن تربیت جوانان بود، به نحوی که رشتههایی مانند تیراندازی، کوهنوردی، شمشیرزنی، دو، اسبدوانی، شترسواری، ارابهرانی، مشتزنی، شنا و کشتی در این مرز و بوم رواج داشت. پارسیان، شکار و شکارگاه را آموزشگاه حقیقی جنگ میپنداشتند و جوانان پارسی در شکار، سحرخیزی، بردباری در راه رفتن و دوندگی و تیراندازی، آمادگی روحی و چابکی را فرا میگرفتند.
ورزش، سلامتی و سرگرمی
تأثیرات مطلوب جسمانی و روانی ورزش روز به روز با پیشرفت تکنولوژی و تحقیقات انجامیافته در این زمینه، با وسعت بیشتری اثبات میشـود. ورزش در ارتقاء سطح بهداشت و تندرستی افراد جامعه سهم بسزایی دارد. محققان در پژوهشی با عنوان «بهداشت روانی و ورزش» آوردهاند، امروزه در دنیای پزشکی و علم درمان، ورزش قبل از اینکه یک هنر و مهارت فنی محسوب شود، یک وسیله مهم درمانی است.
این پژوهش توسط «سیده حمیده بخشایش» کارشناسیارشد دانشگاه شهید چمران اهواز و «فاطمه بهمنی» کارشناسارشد دانشگاه علامه طباطبایی تهران انجام شده که نشان میدهد، بسیاری از افرادی که به بیماریها و ناتوانیهای گوناگون از قبیل چاقی مفرط، سکتههای قلبی، صدمات و ضایعات مفصلی و عضلانی، عدم تناسب جسمانی و عدم توانایی کافی رنج میبرند و دائما زندگی خود را با رنجوری دنبال میکنند، در اولین برخورد با پزشک متوجه میشوند که فعالیتهای ورزشی، دوست خوب و صمیمی آنان در به دست آوردن مجدد سلامتی است.
به همین دلیل است که ورزش علاوهبر بُعد اجتماعی در قالب اوقات فراغت و تفریحات سالم، رکن اساسی و مهمی در بهداشت و سلامت جامعه به حساب میآید. ورزشهای شادیآور خستگی روحی و فشارهای عصبی را از بین میبرد و هیجانات را کنترل میکند. ورزش منظم باعث افزایش طول عمر و شادابی و نشاط افراد میشود. علاوه براین، ورزش بهترین وسیله برای پیشگیری از بعضی بیماریها و اعتیاد شناخته شده است.
توسعه چشمگیر ورزش ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی
از اوایل دهه ۷۰ شمسی و با آغاز «دوران سازندگی»، ورزش ایران قد علم کرد و بعد از افول طولانی در رخدادهای آسیایی و المپیک، نشانههای ترمیم نمایان شد. ایران در آغاز دوران جدید سیاسی، دو دورهی المپیک ۱۹۸۰ مسکو و ۱۹۸۴ لسآنجلس را تحریم کرد و در آن شرکت نکرد. بنابراین از سال ۱۹۸۸ و المپیک سئول شاهد رونمایی از ورزشکارانی هستیم که در حیات جمهوری اسلامی ایران به اوج درخشش و بازدهی رسیدند.
تنها یک نقره در این مسابقات و البته یک نقره و دو برنز در المپیک ۱۹۹۲ بارسلون، نشان واضحی از افت ورزش ایران در این مقطع است؛ اما با طلای «رسول خادم» در المپیک ۱۹۹۶ آتالانتا آمریکا، ورزش ایران به خودباوری رسید و چهار سال بعد در ۲۰۰۰ سیدنی، ورزش ایران از زیر سایه سنگین تنها رشته مدالآور خود یعنی کشتی آزاد، خارج شد. چون وزنهبرداری نیز بار دیگر کمر راست کرد و روی سکو رفت و با دو طلای باورنکردنی توسط رضازاده و توکلی، چشم ها را خیره کرد. علیرضا دبیر هم در ابتدای هزاره جدید میلادی طلایی شد.
در المپیک ۲۰۰۴ آتن، کاروان ایران در تعداد مدال طلا افت کرد اما در مجموع مدال، شش نشان شامل دو طلا، دو نقره و دو برنز به ارمغان آورد که باعث امیدواری بود. غیر از این تکواندو نیز به حلقه رشتههای مدالآور ایران پیوست و همراه وزنهبرداری برای ایران طلا به بار آورد؛ اما کشتی آزاد، امید اول ورزش کشور به دو نقره و یک برنز بسنده کرد.
المپیک ۲۰۰۸ پکن به معنای واقعی کلمه برای کاروان ۵۵ نفره ایران یک فاجعه بود و اگر هادی ساعی یک طلای تکواندو را برای کشورمان نمیآورد، با یک برنز مراد محمدی در کشتی برمیگشتیم. شاید همین افتضاح موجب بیداری ورزش ایران و سرمایهگذاری روی کاروان المپیک شد و چهار سال بعد در المپیک ۲۰۱۲ لندن، درخشانترین نتیجه تاریخ ورزش ایران در ادوار بازیهای تابستانی ثبت شد، ۱۳ مدال شامل ۷ طلا و پنج نقره.
مثلث رشتههای ورزشی مدالآور ایران در المپیک هم در این دوره به مربع تبدیل شد، چراکه نقرهی پرتاب دیسک توسط حامد حدادی به لیست مدالهای ایران اضافه شد، اما تفاوت اصلی در کشتی فرنگی رقم خورده بود؛ جایی که «محمد بنا» با شاگردانش طوفان به پا کرد و سه مدال طلا گرفت و قهرمان کشتی فرنگی المپیک شد. تیم ایران سه طلا هم در وزنهبرداری گرفت که دوتای آن به دلیل دوپینگ رقبا، پس از پایان مسابقات به کمیته المپیک ایران ابلاغ شد.
تکرار این نتیجه در المپیک ۲۰۱۶ ریو برزیل، کار سختی بود که رخ نداد، اما شگفتی ورزش ایران که نشان از آغاز دوران تازهای بعد از انقلاب در ورزش ایران میداد، کسب اولین مدال زنان در تاریخ ورزش ایران در المپیک بود که توسط «کیمیا علیزاده» در تکواندو حاصل شد. ورزش ایران که از اوایل دهه ۹۰ رشد و بازسازی خود در ورزش زنان را به طور جدیتر پیگیری کرده بود، پس از توفیق در بازیهای آسیایی، موفق شد در بازیهای تابستانی هم به این باور برسد که میتواند با همه محدودیتها و کمتوجهی به زنان در بودجه دستگاه ورزش، به لطف انگیزه و تلاش خستگیناپذیر در رقابت با زنان کشورهای توسعهیافته، که بدون قید در رعایت حجاب در مسابقات از لحاظ شرایط فیزیکی و پوشش راحتتر بودند، به مدال المپیک هم دست یابد.
رشد ۳۰۰ درصدی مدالآوری المپیک در دوران جمهوری اسلامی
ایران در مجموع هشتبار در دوران شاهنشاهی و نُه بار در دوران جمهوری اسلامی در المپیک حضور داشته است. هرچند سطح رقابت و کشورهای شرکتکننده و پیشرفت ورزش در دنیا طی این سالها با یکدیگر قابلمقایسه نیستند، با اینحال ورزشکاران ایران رفتهرفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خود را بیش از پیش باور کرده و توانستهاند سهم بهتری از این میدان افتخار برای وطن خود به دست آورند.
حالا بدون انتشار جدول مدالهای المپیکی ورزش ایران و مقایسهی آن در قبل و بعد از انقلاب اسلامی، متوجه میشویم که کارنامه این دو دوره قابلقیاس نیست و با رشد ۳۰۰ درصدی کفهی ترازو بهطور واضحی به سمت دوران جمهوری اسلامی که یکدههی آن در جنگ تحمیلی و حداقل ده سال دیگرش در تحریمهای شدید گذشت، سنگینی میکند.
در کنار این مقایسه کمّی، باید به رشد ورزشهای تیمی ایران نیز اشاره کرد که سرآمد آنها والیبال و بعد از آن بسکتبال است. ورزش بانوان نیز بهطور چشمگیری پیشرفت داشته و سهم زنان در ورزشکاران اعزامی به المپیک هر دوره بیشتر میشود. البته قابل کتمان نیست که این آمار با توان و استعداد خانمهای ایرانی فاصلهی بسیاری دارد.
زنان ایران در بازیهای آسیایی رشد چشمگیری داشتهاند و هر دوره بیشتر از قبل به تعداد مدال مردان نزدیک میشوند. در واقع ورزش ایران در میادین بینالمللی تا یکی دو دههی قبل، نیمی از ظرفیت کل ورزش کشور بود، ولی حالا به نظر میرسد مسئولان ورزش راه آسان مدالگیری در بخش زنان را پیدا کردهاند.
به این ترتیب، ورزش در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به شکل بارزی از انحصار دو رشتهی کُشتی و وزنهبرداری در بالاترین رویداد جهانی خارج شد و حالا میتوان از هر ورزشکاری که راهی المپیک میشود، توقع کسب مدال و حتی طلا داشت، به عنوان نمونه «جواد فروغی» در رشته بسیار سخت و پررقابت تیراندازی به مدال طلا رسید و کاراته نیز در اولین حضور رسمی در لیست مسابقات، یک طلا توسط گنجزاده به ورزش ایران اهدا کرد.
توسعه زیرساختی ورزش از تاسیس وزارتخانه تا میزبانی رویدادهای بینالمللی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شرایط ورزشی در ایران تحت تاثیر مسایل سیاسی و جنگ تحمیلی، شکلی خاص از خود را به نمایش گذاشته بود. هرچند بحث گسترش ورزش قهرمانی و همگانی در اوایل انقلاب به دلیل تغییرات اساسی در شاکله سیاسی کشور، کند پیش میرفت و جنگ تحمیلی هم مزید بر علت بود، اما با تمامشدن جنگ تحمیلی و ایجاد آرامش نسبی در وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه، رفتهرفته اهمیت پرداختن به موضوع ورزش، بیشاز پیش نمایان شد و توانستیم پیشرفت قابلتوجهی در گسترش ورزش همگانی و قهرمانی در سطح ملی و جهانی داشته باشیم که به قرار زیر است:
۱- تقویت و توسعه بیسابقه ساختار ورزش کشور با ارتقاء و تبدیل ساختار ورزش کشور از یک معاونت در وزارت آموزش و پرورش در قبل از انقلاب اسلامی به سازمان مستقل تربیتبدنی و نهایتا وزارت ورزش و جوانان.
۲- افزایش فدراسیونهای ورزشی از حدود ۲۰ فدراسیون به ۵۱ فدراسیون.
۳- افزایش چشمگیر تنوع رشتههای ورزشی از حدود ۳۰ رشته به بیشاز ۱۷۰ رشته (این رشتهها در قالب انجمنهای ورزشی در فدراسیونها فعال هستند).
۴- افزایش حدود ۵۰ برابری هیأتهای ورزشی در سطح استانها و شهرستانها از حدود ۳۰۰ هیأت به بیشاز ۱۵۰۰۰ هیأت (متناسب با افزایش فدارسیونها و افزایش استانها و شهرستانها).
۵- رشد نجومی بودجه و اعتبارات ورزش در وزارت ورزش و جوانان، وزارتخانهها، سازمانهای عمومی غیردولتی، باشگاهها و فعالان بخش خصوصی. بهعنوان نمونه؛ رشد حداقل ۳۳ برابری بودجه ورزش به استناد قوانین بودجهی سنواتی کشور. در سال ۱۳۵۷ سهم ورزش از بودجهی کل کشور حدود ۳ دههزارم بوده، که این اعتبار در سال ۱۳۹۶ به حدود ۱۰۰ دههزارم (۱ درصد) افزایش یافته است.(مقیاس افزایش، درصد از بودجه کل کشور است، نه افزایش ریالی).
۶- افزایش بیشاز ۵۶ برابری کرسیهای بینالمللی(از کمتر از ۳ مورد در قبل از انقلاب به بیشاز ۱۷۰ کرسی در نهادهای بینالمللی ورزش؛ بهعنوان نمونه، کسب کرسی ارزشمند و تاریخی عضویت رسمی در کمیته بینالمللی المپیک «IOC» توسط مهندس هاشمیطبا (IOC MEMBER).
۷- میزبانی صدها رویداد بینالمللی ورزش در ردههای سنی بزرگسالان، امیدها، جوانان و نوجوانان (جهانی، آسیایی، منطقهای و غیره)، از قبیل: میزبانی متعدد جامهای بینالمللی فجر در رشتههای مختلف ورزشی، میزبانی جامهای جهانی در رشتههای مختلف ورزشی، میزبانی مسابقات غرب آسیا در رشتههای مختلف ورزشی و میزبانی جام ملتهای آسیا در رشتههای مختلف ورزشی.
۸- ایجاد یا رشد بیسابقهی کمّی و کیفی ورزش در وزارتخانهها، دستگاهها و سازمانهای غیردولتی.
۹- توسعهی غیر قابلمقایسه و همهجانبهی ورزش دانشجویی(تاسیس فدراسیون دانشجویی، جایگاه بینالمللی و دهها تحول اساسی دیگر).
۱۰- توسعهی غیر قابلمقایسه و همهجانبهی ورزش دانشآموزی (تاسیس فدراسیون دانشآموزی و دهها تحول اساسی دیگر).
۱۱- توسعهی غیر قابلمقایسه و همهجانبهی ورزش در نیروهای مسلح.
۱۲- توسعهی غیر قابلمقایسه و همهجانبهی ورزش کارگری.
۱۳- تأسیس و توسعهی همهجانبهی ورزش در سپاه و بسیج برای اولینبار.
۱۴- توسعهی چشمگیر ورزش توسط نهادهای کشور (دانشگاه آزاد اسلامی، آستان قدس رضوی و غیره).
۱۵- احداث و بهبود غیر قابلمقایسهی اماکن و تجهیزات اداری ورزش در کشور از سوی وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک و پارالمپیک، فدراسیونهای ورزشی، ادارات تربیتبدنی، هیأتهای ورزشی، باشگاههای حرفهای، ورزش دستگاهها و غیره.
۱۶- ایجاد آکادمی ملی المپیک و پارالمپیک – هتل المپیک - آکادمی در بیشاز ۱۰ فدراسیون ورزشی برای اولینبار.
۱۷- ایجاد و توسعهی کمّی و کیفی بیسابقهی کارت خدمات درمانی ورزشکاران. هماکنون تعداد ورزشکاران تحت پوشش کارت بیمهی ورزشی بالغبر ۳ میلیون و یکصد هزار نفر شده است.
۱۸- توجه غیر قابلمقایسه به مقولهی ورزش در اسناد بالادستی از جمله در قانون اساسی، مصوبات مجلس شورای اسلامی، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، برنامههای ۵ ساله توسعه کشور، قوانین بودجهی سنواتی و غیره.
۱۹- انجام اقدامات گسترده، متنوع و متعدد ورزشی توسط دهها وزارتخانه، سازمان و نهاد در حوزههای همگانی و قهرمانی در سطوح ملی و بینالمللی.
برخی دستاوردها در بخش علمی و کادرسازی ورزش
رشد و توسعهی چشمگیر و غیر قابلمقایسهی علمی و تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزه ورزش و تربیتبدنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به شرح زیر است:
۱. افزایش ۳۸ برابری مراکز عالی علوم ورزشی؛ از ۴ مرکز به ۱۵۵ مرکز.
۲. افزایش ۱۲ برابری رشتههای تربیتبدنی؛ از ۱ رشته به ۱۲ رشته.
۳. افزایش ۳۰ برابری گرایشهای تخصصی تربیتبدنی؛ از ۱ گرایش به ۳۰ گرایش.
۴. افزایش ۵۲۰ برابری فارغالتحصیلان علوم ورزشی در مقاطع مختلف؛ از ۲۰۰ نفر به حدود ۱۰۴ هزار نفر تا سال ۱۳۹۷
۵. برای اولینبار؛ ایجاد مقطع کارشناسیارشد علوم ورزشی؛
۶. برای اولینبار؛ ایجاد مقطع دکترای علوم ورزشی؛
۷. افزایش ۱۵۰ برابری اعضای هیأت علمی علوم ورزشی؛ از حدود ۱۰ نفر به حدود ۱۵۰۰ نفر.
۸. برای اولینبار؛ ایجاد و تولید نشریات با درجهی علمی - پژوهشی در حوزهی علوم ورزش؛ با ۳۰ عنوان.
۹. افزایش ۷۵ برابری چاپ کتب فارسی علوم ورزشی؛ از حدود ۲۰ عنوان به بیشاز ۱۵۰۰ عنوان.
۱۰. تولید ۱۵۰۰ برابری پژوهشهای کاربردی در ورزش؛ از کمتر از ۲۰ مورد به حدود ۳۱ هزار مورد.
۱۱. رشد بیشاز ۳ برابری معلمان ورزش با مدرک تخصصی؛ از حدود ۱۰ هزار نفر در سال ۱۳۵۷ به بیشاز ۳۳۰۰۰ نفر در حال حاضر (قوانین برنامههای ۵ ساله توسعه).
۱۲. افزایش ۳۰ برابری تعداد مربیان ورزش؛ از حدود ۶۳۰۰ نفر در سال ۱۳۵۷ به بیشاز ۱۹۰ هزار نفر در سال ۱۳۹۰
۱۳. افزایش ۴۷ برابری تعداد کل داوران ورزش؛ از حدود ۲۳۳۰ نفر در سال ۱۳۵۷ به بیشاز ۱۱۱ هزار نفر در سال ۱۳۹۰.
با توجه به مطالب فوق، ورزش و تربیتبدنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دچار تحولات مثبت متعددی شد، به نحوی که جایگاه ایران در رقابتهای جهانی و کسب مدالهای رنگارنگ بینالمللی ارتقاء یافت و کشورمان به میزبانی بسیاری از رویدادهای دنیا دست پیدا کرد. همچنین میزان بودجه برای ایجاد و توسعهی زیرساختها و نیز فعالیتهای ورزشی افزایش یافت و نهادهای مختلفی برای اعتلای تربیتبدنی در کشور شکل گرفت. در همین راستا، انتظار میرود در مسیر توسعه ورزشی کشورمان بتوانیم دستاوردهای بیشتری را از آن کشورمان کنیم.
انتهای پیام