پایان باشکوه یک فرمانده 

انگار وظیفه ذاتی‌اش این بود که بیاید و آخرین ثانیه‌های مرد ناآرام صحنه‌های نبرد را تصویر کند و به یادگار گذارد برای تمام آیندگانی که شاید فکر کنند عصر قهرمانان در قرن بیست‌ویکم به سرآمده بود. مرد، خستگی یک عمر بر شانه‌هایش بود و سنگینی نفرتی ازلی و ابدی از ظلم و استبداد. اما قهرمانان در لحظه‌لحظه زندگی‌شان قهرمانند و یحیای داستان ما هم در آن دم آخر، با تتمه نایی که برایش مانده بود، قهرمانی را زندگی کرد.

به گزارش ایسنا، شهروند در مطلبی با این عنوان شهادت یحیی سنوار را از دریچه هنر بررسی کرده و نوشته است: لحظات پایانی یحیی سنوار هر آن چیزی را که قهرمان یک رمان یا فیلم یا هر وجود آرمانی دیگری لازم دارد؛ یک‌جا با خود داشت: زخمی و خسته از بار یک عمر تقلا و مبارزه- که البته این یک سال آخرش جانکاه‌تر بود برایش- در گوشه‌ای آرام گرفته بود که سروکله آن پهپاد لعنتی پیدا شد. انگار وظیفه ذاتی‌اش این بود که بیاید و آخرین ثانیه‌های مرد ناآرام صحنه‌های نبرد را تصویر کند و به یادگار گذارد برای تمام آیندگانی که شاید فکر کنند عصر قهرمانان در قرن بیست‌ویکم به سرآمده بود. مرد، خستگی یک عمر بر شانه‌هایش بود و سنگینی نفرتی ازلی و ابدی از ظلم و استبداد. اما قهرمانان در لحظه‌لحظه زندگی‌شان قهرمانند و یحیای داستان ما هم در آن دم آخر، با تتمه نایی که برایش مانده بود، قهرمانی را زندگی کرد.
یحیی سنوار البته تنها لحظات پایانی زندگی‌اش قهرمانانه نبود. او بلکه تمام ثانیه‌های عمرش را قهرمانانه زیسته بود- و حتی بگذار بگوییم که از جنس آن افسانه‌هایی بود که یک‌تنه می‌خواستند دنیا را عوض کنند و ما در این سال‌ها ساده‌دلانه و بدبینانه فکر کرده بودیم دوره‌شان سرآمده و رد و نشانی ازشان بر صفحه روزگار نمانده. سنوار مجاهد و مبارزی تمام‌عمر بود که مانند تقریبا تمام قهرمانان افسانه‌ای عرصه مبارزه، نویسنده و رمان‌نویس و مترجم هم بود- و چه بد که این ویژگی‌اش را دیر شناختیم و در تمام این سال‌ها خود را از زیستن در دنیای آثارش- از جمله رمان‌های «خار و میخک» و «شکوه» و البته ۵ کتاب ترجمه‌شده از عبری و انگلیسی به عربی- محروم کردیم.
شهادت «یحیی سنوار» فرصتی شد برای هنرمندان مختلف- که دست به قلم شده و با خلق آثار هنری با رنج مردم آزاده جهان ابراز همدردی کنند.

یحیی سنوار، مجاهد، مبارز، نویسنده، رمان‌نویس و مترجم فلسطینی که بعد از یک عمر مبارزه- که کمترینش ۲٣ سال اسارت در زندان‌های رژیم صهیونیستی بود- بعد از شهادت «اسماعیل هنیه» به ریاست دفتر سیاسی جنبش حماس رسیده بود، با شهادتش یکی از ماندگارترین و هنرمندانه‌ترین قاب‌های هنر مقاومت را به وجود آورد و به یادگار گذاشت. او در آن صحنه آخر نشان داد که برخلاف ادعاهای اشغالگران در تمام این مدت روی زمین، مسلح و در حال جنگ بوده، نه چسبیده به اسرای اسرائیلی در زیر زمین و داخل تونل. و جالب- و تاسف‌بار- این‌که در تمام این مدت اسرائیل آوارگان غیرنظامی را بمباران می‌کرد یا چادر می‌سوزاند- به این بهانه که یحیی سنوار در میان آن‌هاست.

صحنه آخر
کاربری در فضای مجازی صحنه آخر یحیی سنوار را چنین توصیف کرده است: «صحنه آخر سنوار به عنوان فدایی فلسطینی که تا آخرین نفس می‌جنگد، تصویری بود که افکار عمومی جهان و حامیان مقاومت را بهت‌زده کرد. تصویری که به نمایش درآمد، تصویر یک قهرمان میهن‌پرست بود، مبارزی مدافع مردم و سرزمینش که جمله «یا پیروزی یا شهادت» را زندگی کرد». محسن مقصودی مجری و تهیه‌کننده تلویزیون نیز نوشت: «سکانس پایانی یحیی سنوار بار دیگر طوفان به پا کرده‌ است.‌ یحیی به معنی زنده‌کننده است و الحق که سنوار هم حیاتش زنده‌کننده مقاومت بود و هم رفتن حماسی‌اش تا سال‌ها اسطوره و الگوی جوانان مقاومت خواهد بود. کابوس یحیی، اسرائیل را رها نخواهد کرد».

ایستاده در غبار
نگاه‌های هنرمندانه نسبت به ویدئوی منتشرشده از لحظات آخر سنوار پرشمارند. کاربری بی‌نام نوشته: «کسی که قلبش بزرگ و تربیت‌شده باشه، این‌طوری تا آخرش ایستادگی می‌کنه، چون به راهی که اومده ایمان داره»!
مجتبی امینی تهیه‌کننده سریال «گاندو» و دبیر سال گذشته جشنواره فیلم فجر هم نوشت: «ایستاده در غبار؛ روحت شاد فرمانده... السنوارها زنده‌اند و راهت را ادامه می‌دهند».
مصطفی قاسمیان نیز در کنار عکسی از سکانس شهادت یحیی سنوار این مطلب را به اشتراک گذاشت: «دیروز اولین روز چهل ویکمین جشنواره فیلم کوتاه تهران بود، ولی بهترین فیلمی که دیدم، مستند ۴۷ ثانیه‌ای شاهکاری بود، از پایان باشکوه یک فرمانده قهرمان که تا آخرین لحظه مردانه جنگید».

یاور دست‌های خالی
انتشار عکس‌ها و تصاویری از جزئیاتی چون اسلحه ترک‌خورده و مستعمل فرمانده شهید بهانه‌ای شده برای نگاه‌هایی متفاوت به لحظات آخر سنوار.
کاربری به نام میم مثل معلم در این زمینه نوشته: «در تاریخ بنویسید کسانی که تسلیحات میلیون دلاری استفاده می‌کردند با کسی می‌جنگیدند که تفنگش را با چسب برق چسبانده بود».
سیدمهدی نیازی نیز نوشته: «فضل‌الله المجاهدین علی‌القاعدین اجرا عظیما؛ او در خطرناک‌ترین نقطه رفح به شهادت رسید، جایی که بیش از پنج ماه در محاصره بود. نه در تونل‌ها پیدایش کردند و نه بین آوارگان، بلکه در قلب نبرد و وسط میدان جنگ، در حال رویارویی مستقیم و بی‌هیچ واهمه‌ای از مرگ».
محدثه اصلانی هم نوشت: «خدای ما یاور دست‌های خالی‌ست»...

آغاز یا پایان؟
شهادت سنوار اما پایان مبارزه نخواهد بود. این را تاریخ مقاومت گواهی می‌دهد.
کاربری به نام مشتاقی در این زمینه نوشت: «نه تنها هر مردی غبطه مرگی چنین باشکوه را به سینه دارد؛ بلکه بی‌تردید حتی بسیاری از شهدا نیز آرزو می‌کردند چنین به شهادت برسند».
کاربر دیگری نیز نوشت: «یحیی سنوار ترور نشد. بلکه مثل یک شیر در میدان نبرد مستقیم با خونخوارترین کفتارهای زمان شهید شد».

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۹ مهر ۱۴۰۳ / ۰۸:۵۲
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403072921903
  • خبرنگار :