کسی حواسش به این جانورهای زخمی هست؟!

خبرها نشان از باز شدن پرونده بایگانی شده برخی گروه‌های مخالف دولت سوریه و بیداری این حیوان وحشی پس از ۴ سال خواب زمستانی دارد. این که بر اساس چه شواهدی و همچنین با تکیه بر چه نیازی، پدرخوانده اصلی سازمان‌های تروریستی جهان، تصمیم به فعال کردن و اعلام آماده‌باش به این فرزندان خلف خودگرفته است، تحلیلی همه جانبه و دقیق را می‌طلبد که در ادامه به بخش کوچکی از آن اشاره می‌شود.

به گزارش ایسنا، الف نوشت: روزهای پرالتهاب کنونی در غرب آسیا هر ساعت می‌تواند آبستن حادثه‌ای جدید و غافگیرکننده باشد. سیر وقایع اخیر که از سال گذشته و با قیام مردم تحت محاصره و مظلوم غزه بر علیه صهیونیست‌های غاصب آغاز شد با سلسله انفجارهای پیجرها و ترور گسترده اعضای رهبری و فرماندهان حزب الله و حماس به طور ناگهانی شتاب گرفته و با سوق دادن عامدانه ایران به این حوادث می‌تواند رسما شعله‌ور شدن آتش جنگی گسترده و غیرقابل کنترل را به دنبال داشته باشد. اما در همین گیر و دار، موضوع مهم دیگری که به شدت می‌تواند ظن خبرگان و کارشناسان حوزه امنیتی ایران و حتی روسیه را برانگیزد، بیدار کردن سر دیگر اژدهای هفت سر استکبار، در منطقه مورد مناقشه و ژئوپلتیک غرب آسیا است. دقیقا این همان نقشه بسیار مهم و چالش برانگیزی است که به هیچ وجه نباید از عواقب سوء و خطرناک آن غفلت ورزید و با تعلل در واکنش به موقع و مناسب، خدای ناکرده و چند صباحی دیگر، در موضع ضعف و دفاعی قرار گرفت.

۱ - دقیقا ۷ سال پیش و دریکی از روزهای پاییزی سال ۹۶ سردار شهید قاسم سلیمانی با ارسال نامه‌ای خطاب به رهبر کشور خبر از پایان دوران داعش و بلوای عجیب و خانمان سوز این فرقه جعلی در عراق و سوریه داد و از آن زمان تا کنون داعش و سایر گروه های نیابتی رژیم صهیونیستی و غرب در ضعیف‌ترین حالت ممکن اما به صورت آماده‌باش (stand by) و در کمای موقت به سر می‌برند. ایجاد داعش توسط آمریکا با یک سری اهداف اولیه مانند:
- به نمایش گذاردن یک چهره کریه و زشت از اسلام و پیروان آن برای جلوگیری از جذابیت و بسط روز افزون آن در سایر کشورهای جهان، به ویژه اروپا و آمریکا
- تقسیم جدید غرب آسیا با پایان دادن به قرارداد "سایکس پیکو" و از بین بردن هر گونه خطری از سوی سوریه و عراق برای موجودیت اسراییل
- و دست یابی به هدف نهایی که از بین رفتن حکومت شیعی در ایران و نابودی آرمان‌های مردم این کشور که اصلی‌ترین و مهم ترین نیروی در تقابل با صهیونیست‌ها و منافع غرب در منطقه به شمار می‌روند، بوده است، اما انتظارات بعدی از این گروه به مراتب گسترده‌تر و بیشتر از پیش‌بینی‌های نخستین بود.

۲ - در طی ۷ سال گذشته سیا و سایر سازمان‌های اطلاعاتی و بازوهای پژوهشی و تحقیقاتی وابسته به آن درحال بررسی عوامل و دلایل شکست داعش و بازنگری در روند ایجاد موارد مشابه داعش، در صورت نیاز مجدد بودند چه با احیای نیروهای باقیمانده قبلی و چه در قالب یک گروه دیگر و با نامی جدید و اهداف تعریف شده‌ای که منطبق با نیازهای جدید باشد.

تجربه گرانبهای امنیت داخلی و آرامش مرزهای خارجی اسراییل در تمام طول فعالیت داعش در منطقه پر ماجرای غرب آسیا نشان از تاثیر حیاتی وجود داعش و سایر گروه‌های مشابه در این منطقه دارد و این چیزی نیست که طعم شیرین و لذت بخش آن، به این زودی‌ها از زیر دندان پر طمع صهیونیست‌ها و غرب خارج شده و آن را فراموش کنند. بنابراین لزوم وجود چنین گنجی این روزها بیش از پیش تجسم یافته و عجیب نیست که یکی از خروجی‌های درگیری‌های اخیر سر برآوردن ناگهانی گروهی مشابه داعش و خروج خرس وحشی غرب از غار و رونمایی از آن باشد. تصریح می‌شود که فعالیت‌های مشکوک برخی نیروها و بازوهای کوچک و فرعی آمریکا و غرب مانند هیات تحریر الشام (جبهه النصره سابق ) و جدایی‌طلبان موسوم به قسد در حسکه و شمال شرق سوریه نشان از فراهم شدن مقدمات و تحقق قطعی این فرضیه است.

۳ - در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ یک میوه فروش تونسی به نام محمد بوعزیزی به دلیل از بین رفتن چرخ دستی‌اش توسط نیروهای دولتی اقدام به خودسوزی کرد و این سرآغاز اعتراضات مدنی در سراسر تونس و سپس دیگر کشورهای عربی به صورت پیوسته و دومینو وار بود. در ابتدا همه شواهد حکایت از یک خیزش عمومی در جهان عرب و بیداری مردم تحت سلطه حکام وابسته به غرب و خودکامه داشت. اما به تدریج سیر حوادث به گونه دیگری رقم خورد. چرا؟ بخشی از منظومه کشورهایی که برای سالیان طولانی حول مدار غرب در چرخش بودند را تعدادی از سیارات کوچک و بزرگ عرب زبان در شمال آفریقا و آسیای غربی و همچنین، تعدادی قمرهای کوچک اما ثروتمند جنوب خلیج فارس تشکیل می‌داد که هر یک بر اساس رتبه‌بندی خاص و نگاه منفعت طلبانه غرب به آنها دارای جایگاه تعریف شده‌ای بودند که هر گونه تغییر ماهوی در نظم موجود و اداره کشورشان تنها می‌بایست از کانال مشخصی صورت می‌گرفت.

بنابراین حادثه تونس و سقوط حاکم مستبدش یعنی بن علی نمی‌بایست به سایرین تسری و گسترش می‌یافت. اما خشم مردمی همانند سیلی بنیاد کن به راه افتاده بود پس با آن چه باید کرد؟ معمولا در این گونه موارد، غربی‌ها یک نسخه رایج اما کارا و امتحان پس داده را می‌پیچند و آن هدایت تدریجی سیل به مسیل دلخواه و در نهایت مرداب و سکون کامل و به دست گرفتن ادامه بازی و ابقای همان بازیکن قبلی و یا تعویض طلایی با بازیکن ذخیره خودشان است و این همان چیزی بود که در بیشتر این کشورها و در جریان بهار عربی اتفاق افتاد. اما این خیزش به برخی کشورهای خارج از منظومه غرب نیز مانند سوریه و لیبی سرایت کرده بود که در این دو مورد خاص باید با سقوط چهره مخالفشان نتیجه را به نفع خود رقم می زدند. در لیبی به نوعی موفق شدند ولی سوریه مورد مقاوم و سرسختی بود که سیر روایی داستانش آن گونه که مد نظر غربی‌ها بود پیش نمی‌رفت. غرب با سوء استفاده از وضعیت سوریه و هدایت انرژی مخالفین و در قالب طراحی یک پروژه مشترک با همراهی اروپا و برخی کشورهای عربی که برای مصون ماندن از سرایت بهار عربی، چشم به دهان پدرخوانده داشتند، داعش را به عنوان نخستین فرزند نامشروع خود وارد عرصه سوریه کردند. مدتی نگذشت که با موفقیت‌های پی در پی و خارج از انتظار اولیه‌شان و به طمع اهداف بزرگتر و لقمه‌های دهان‌گیرتری چون طرح ضربه زدن و نابودی تنها نیروی مهم و بازدارنده در منطقه و کانون همه مخالفت‌ها در تحقق اهداف پلید غرب، یعنی ایران افتادند. اما همان‌گونه که در تاریخ پر افتخار این مرز و بوم ثبت شده و می‌شود نه تنها بازوان آنها از نزدیکی حدود کشورمان قطع که وجود نامبارک داعش از عرصه عراق و سوریه نیز پاک و به زباله دان تاریخ سپرده شد.

۴ - درسی که از این رهگذر می توان آموخت هوشیاری کامل عوامل اصلی ثبات و امنیت کشورمان در پرهیز از تکرار این تجربه از سر گذشته که تلخی آن هنوز کاممان را می‌آزارد، می‌باشد و می‌بایست بلادرنگ و بدون هیچ اغماضی و با درک صحیح ظرفیت‌های مشابه آن دوران که در حال رخ نمایی ابتدایی در منطقه هستند بود، با این تفاوت که  این بار در همان آغاز و قبل از تشکیل و در همان نطفه، خفه و نابودشان کرد.

شرایط به گونه ای است که با کمی دقت و بصیرت بوی خطر را به خوبی می‌توان استشمام نمود و نباید نیاز مبرم صهیونیست‌های بی‌رحم به تهیه یک سناریوی انحرافی برای حفظ و بقای وجود خبیثشان از خطرات واقعی را از نظر دور داشت. کافی است که دوباره به کمک اتاق‌های فکر و نقشه‌پرداز سیا و موساد و دیگران، سیل خشم جهان اسلام و عرب را به سوی مسیل انحرافی و دلخواه همانند چیزی شبیه داعش و امثالهم کج نموده و اذهان جهانیان را معطوف به غائله جدیدی نمایند، تا بار سنگین و روزافزون نگاه مردم عدالت‌خواه را به سوی دیگری منحرف سازند. اندکی دقت و تامل در این مقوله و پرهیز از غرور خودی و کوچک شمردن نیرنگ دشمن شرط نخست عقل و تدبیر در ادامه راه است.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۲۸ مهر ۱۴۰۳ / ۱۸:۰۶
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403072821680
  • خبرنگار :