طرح اسماعیل

سردار اسماعیل قاآنی چگونه توانست عملیات روانی چندبعدی دشمن را با ظرافت تمام خنثی کند و بازی رسانه‌ای صهیونیست‌ها را به سخره بگیرد؟

به گزارش ایسنا، قدس نوشت:«هم اکنون، پخش زنده شبکه خبر. تصاویر سردار قاآنی در مراسم استقبال از پیکر شهید سرلشکر پاسدار عباس نیلفروشان در فرودگاه مهر آباد تهران». نوشتن این ۲۴ کلمه در بامداد دیروز و مخابره آن با فیلمی که به آن سنجاق شده بود، همه چندصد هزار کلمه دروغ و هزاران دقیقه تحلیل‌های آبدوغ خیاری که اتاق عملیات روانی صهیونیست‌ها طی چند مدت اخیر در مورد فرمانده نیروی سپاه قدس ساخته و پرداخته کرده بودند را در کسری از ثانیه به مشتی خاکستر بدل کرد.

همه آن سناریوهای آبکی رویترز و نیویورک تایمز و منابع آگاهشان به محض ظاهرشدن تصویر سردار قاآنی روی صفحه تلویزیون، دود شدند و رفتند هوا. تمام کسانی که از نیروی قدس سپاه می‌خواستند تا در مورد صحت و سلامت فرمانده این نیرو، بیانیه صادر کند، حالا می‌توانستند با بهترین کیفیت و به صورت زنده، شاهد یک بیانیه‌ تصویری باشند. آن به اصطلاح خبرگزاری ها هم که مدام از بی اطلاعی خانواده سردار قاآنی از سرنوشت  فرمانده نیروی سپاه قدس می‌نوشتند، می‌توانستند با نزدیکان سردار تماس بگیرند و آن‌ها را از نگرانی در بیاورند!
شاید اگر ضرورت وداع با یک رفیق و همرزم قدیمی که همیشه از آرزوی شهادتش در مسیر آزادی قدس حرف زده بود، نبود؛ حالاحالاها تیم سردبیری کانال ۱۲ اسرائیل یا خبرنگاران تحریریه رویترز و نیویورک تایمز در حال نوشتن قسمت‌های بعدی سریال دروغ‌هایشان در همکاری با منابع آگاه در مورد «فرمانده در سایه» بودند. به هر حال دلیل اینکه به او مرد در سایه نیروی سپاه قدس-حداقل تا زمان انتصابش به عنوان جانشین سردار سلیمانی- می‌گفتند این بود که باوجود نقش راهبردی و مهمی که در شکل گیری و گسترده شدن نیروی قدس سپاه داشت، کسی زیاد او را نمی‌شناخت و عمدتاً تصویری از حضورش در جبهه‌های مقاومت مخابره نمی‌شد. این عادت سردار یعنی در سکوت کار کردن این چند روز و بعد از ماجرای حمله گسترده صهیونیست‌ها به ضاحیه سبب شده بود تیم عملیات روانی دشمن بخواهد نقطه قوت سردار را هدف بگیرد و با آن بازی‌اش را به پیش ببرد، ولی نمی‌دانست این‌طور از فرمانده ایرانی رکب خواهد خورد و تمام طرح و نقشه‌هایش در یک لحظه و صرفاً با حضوری بی‌کلام و بی‌حرف اضافه وی، نقش بر آب شود. 
مرور قصه این چند روز شاید بهتر بتواند حرکت گام به گام و شطرنج‌وار دو طرف این کشمکش عملیات روانی رسانه‌ای را آشکار کند. در یک طرف این جنگ روانی رسانه‌ای، محور رسانه‌ای عبری، غربی و عربی وجود داشت که تمام تلاشش اشاعه اخبار دروغین آن هم به نقل از منابعی بود که اصطلاحاً نخواسته بودند نامشان فاش شود. این خط خبری البته با عاملیت رسانه ضدایرانی ایران‌اینترنشنال به ذهن و روان مخاطب فارسی زبان ترجمه و  روانه می‌شد. خط خبری دروغ‌های سریالی را اول از همه خود صهیونیست‌ها در کانال ۱۲ تلویزیون این رژیم راه انداختند و پس از آن بود که نیویورک تایمز و رویترز ، پی آن را گرفتند و این روند را ادامه دادند. ماجرا اول از همه با احتمال شهادت سردار در بمباران ضاحیه کلید خورد. نیویورک تایمز بعد از آن بود که به نقل از یک منبع ناشناس مدعی قطع ارتباط ایران با فرمانده سپاه نیروی قدس شد. سپس نوبت به خبرگزاری رویترز رسید که او نیز به نقل از منابعی مهم مدعی شود پس از حملات اسرائیل به جنوب بیروت، کسی خبری از فرمانده نیروی قدس ندارد. بعد هم نوبت به خبرگزاری‌های عربی رسید که مخاطبان پرشمار دلبسته مقاومت همیشه آن‌ها را «قناة العبری» یعنی شبکه‌های خبری عِبری و نه عربی می‌خوانند.

 اسکای نیوز عربی در گزارشی نوشت سردار قاآنی زنده است ولی به دلیل مسئله نفوذ تحت بازجویی قرار گرفته است. دست آخر هم چون حد و مرزی برای خیال‌پردازی و دروغ بافی نبود، این‌طور نوشتند سردار حین بازجویی سکته کرده و الان در بیمارستان است. سناریونویس‌ها هر چه جلوتر می‌آمدند یادشان می‌رفت حفره‌های موجود در نمایش روی پرده‌شان را پرکنند و حداقلِ  قواعد منطقی قصه‌پردازی را رعایت کنند یا برای شعور مخاطب حرمت قائل باشند. به همین خاطر بود که می‌دیدیم اول قصه می‌گفتند کسی سرسوزنی از سردار اطلاع ندارد ولی بعد -به فرض صحت همان سناریوهای مهمل- ساده‌ترین قواعد حفاظت اطلاعاتی آن هم در شرایط جنگی در موردش رعایت نمی‌شود و خبرهای اینچنینی مثل نقل و نبات به دست هر منبع ناشناسی می‌رسد. 
به هر حال، تجربه این جنگ روانی و واکنش درستی که از سمت و سوی سردار قاآنی به عنوان یک فرمانده استخوان خرد کرده و بلدِ بازی این عرصه رخ داد، توانست اهداف کمپین طرف مقابل را خنثی کند. اولین هدف از تمرکز روی غیبت و ناپیدا بودن سردار قاآنی این بود که در نقش مهم او به عنوان فرمانده میدانی محور مقاومت در فقدان سید حسن نصرالله اختلال ایجاد کند یا حداقل بخشی از تمرکز و توجهی که باید درگیر میدان باشد را به این بازی بکشاند. مسئله دیگری که برخی کارشناسان نیز آن را مهم‌ترین هدف این عملیات روانی رسانه‌ای می‌دانستند این بود که با زدن برچسب نفوذی به این قهرمان ملی، زمینه ترور او را در اذهان به‌وجود آورده و در ادامه واکنش افکار عمومی نسبت به آن را کنترل کنند و تبعات چنین اقدام پرهزینه‌ای را پایین بیاورند. بگذریم که بخشی از این سناریو قطعاً با هدف منحرف کردن توجهات نسبت به عملیات وعده صادق۲ و دستاوردهای عظیم آن صورت می‌گرفت. 
به هر ترتیب هر آنچه در این چند روز گذشت، نشان داد حاج اسماعیل قاآنی، فرمانده میدان‌های بزرگ است و وقتش را برای نمایش‌های خیمه‌شب‌بازی تلف نمی‌کند. حضور بدون کلام او در پایتخت مقاومت، بساط نمایش حوصله‌سربر صهیونیست‌ها را به هم زد و این پیام را  همانطور که فرمانده سابق نیروی قدس س‍پاه یعنی سردار سلیمانی گفته بود، برای آن‌ها داشت: این جنگ را شما شروع می‌کنید  اما پایانش را ما ترسیم می‌کنیم. 

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۵ مهر ۱۴۰۳ / ۰۸:۲۲
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403072519131
  • خبرنگار :