این بخشی از صحبتهای مطرحشده در گزارش پیش رو است که یک نابینای شهر اصفهان روایت میکند. روز جهانی نابینایان و کمبینایان، روزی برای همۀ مردم است تا بار دیگر به دنیای پیرامون و حتی باورها و درون خود قدم بگذارند. و هرکجا و هرزمان که پی بردند نگاهشان به این گروه از معلولان ناحق و نارواست، از مسیری دیگر حرکت کنند. مرور تجربههای زیستۀ یکی از شهروندان نابینای شهرمان، همچنین گفتههای معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان اصفهان که در ادامه میخوانید، فرصتی دوباره برای شناخت دنیای نابینایان و کمبینایان و آشنایی با ضعفها و اشتباهات افراد غیرمعلول است.
کفپوشهای زردرنگ سطح شهر پارکینگ موتورسواران نیستند
فَرِن علیاکبری یکی از فعالان حقوق معلولان در گفتوگو با ایسنا بیان کرد: از لحظهای که معلولیت یک نوزاد یا هر فردی در هر سن دیگری آشکار میشود، جامعه باید به او و خانوادهاش بهطور منظم خدمترسانی کند تا این گروه به سطحی از رفاه دست پیدا کنند. در این مسیر خدمترسانی، بحث مناسبسازی فیزیکی شهر، فرهنگی، مجازی و آموزشی اهمیت ویژهای دارد.
او که خود از جامعۀ نابینایان اصفهان است، ادامه داد: حدود ۷۰درصد دیتایی را که یک فرد از پیرامونش به دست میآورد، بصری است. با وجود این، ما نابینایان اغلب در محیط خانه احساس راحتی میکنیم، اما بهمحض اینکه پایمان را از خانه بیرون بگذاریم، با مشکلاتی روبهرو میشویم که محدودیتهای ما بیشتر عیان میشود.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی افزود: درواقع، میخواهم بگویم که نفس معلولیت آنقدرها که برخی گمان میکنند، ترسناک و دردآور نیست و یک سبک زندگی خاص محسوب میشود. آنچه معلولیت را دشوار میکند، محیط شهری نامناسب و ضعف فرهنگی شهروندان آن است.
این فعال حقوق معلولان با نظر به مناسبسازی شهر اصفهان توضیح داد: در اصفهان کموبیش مناسبسازی ویژۀ نابینایان دیده میشود، مثل کفپوشهای شیاردار یا خطوط زردرنگی که در پیادهروها کارگذاری کردهاند. چنین اقداماتی صورت میگیرد، اما بهدلایلی نتیجۀ مطلوب ندارند. نتیجهگرفتن در امر مناسبسازی به یک کار تیمی و هماهنگی دقیق نیازمند است.
علیاکبری با نگاه به خطوط زرد ویژۀ نابینایان در سطح شهر اصفهان اظهار کرد: ما نابینایان گاهی میبینیم که وسط این خطوط یک تابلو نصب کردهاند. بعضی وقتها این خطوط یکباره و در جایی که نباید قطع میشوند. خطوط زردرنگ باید ما را به پلی که روی یک جوی است یا یک پل هوایی برسانند، اما بعضاً این کار را نمیکنند. متأسفانه اغلب مردم بدون اینکه واقعاً کارکرد این خطوط را بدانند، وسایلشان را روی آنها میگذارند! حتی مغازهداران از این کفپوشها برای قراردادن اجناسشان استفاده میکنند.
او با نظر به همان کفپوشهای زردرنگ توضیح داد: برخی موتورسیکلتسواران گمان میکنند که خطوط زرد برای آنهاست، گویی این خطوط را پارکینگ خودشان میدانند! هنگام بروز چنین مشکلاتی است که اهمیت کار تیمی و هماهنگی آشکار میشود. گذاشتن کفپوش یک مناسبسازی فیزیکی است، اما رفتارهایی که مرور شد به ضعف ما در مناسبسازی فرهنگی بازمیگردد. یک کار تیمی قوی و با برنامۀ جامع میتواند مصائب اینچنینی را کم کند.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی تأکید کرد: اگر میخواهیم بهراستی مناسبسازی همهجانبه و استانداردی داشته باشیم، باید از صداوسیما، بستر فضای مجازی و حتی تابلوها و بیلبوردهای شهری با هدف آگاهکردن مردم استفاده کنیم. اگر مردم علت جاگذاری این خطوط را در شهر بدانند، دیگر روی خط یا لببهلب آن وسیله نمیگذارند یا موتورسیکلتشان را پارک نمیکنند.
موانعی که در شهر دشمن زانو و ساق پای نابینایان هستند
این فعال حقوق معلولان از زاویهای دیگر به دل شهر رفت و خاطرنشان کرد: موانع فلزی یا بتنی یکی دیگر از مسائلی است که آمدورفت نابینایان را در سطح شهر دشوار میکند. این میلهها برای نابینایان بسیار آزاردهنده و دشمن زانو و ساق پای آنهاست. درواقع، یک نابینا علیرغم عصازدن باز هم نمیتواند وضعیت روبهروی خود را کامل پوشش بدهد.
علیاکبری سپس شرح داد: موانع فلزی یا بتنی اخیر را در اصل برای جلوگیری از تخلف رانندگان گذاشتهاند. اینها را تعبیه کردهاند تا رانندگان از هر مسیری عبور نکنند. بنابراین، اشکال کار جای دیگری است، این فرهنگسازی باید بین رانندگان صورت بگیرد که بدون موانع هم نکات اینچنینی را رعایت کنند. تیرهای چراغبرق و تابلوهای اعلانات را که وسط پیادهروها و بدجا نصب کردهاند، یکی دیگر از مشکلات ما نابینایان به شمار میآیند. شاید بگویید که نابینایان اقلیت هستند، اما تمام اقلیتها مانند جامعۀ مادر حق زندگی دارند. یک جامعه باید بتواند نیاز تمام مردمش را تأمین کند.
او با نظر به بخشی از حملونقل عمومی شهر توضیح داد: اوایل که مترو در اصفهان افتتاح شده بود، متصدی ایستگاه بسیار خوشبرخورد به استقبال نابینایان میآمد و آنها را راهنمایی میکرد. بهمرور این رفتار حرفهای در ایستگاهها کم یا فراموش شد. ایستگاههای بزرگتر و شلوغتر مانند دروازه دولت یا کاوه واقعاً نابینا را سردرگم میکنند.
کارشناسارشد روانشناسی و کودکان استثنایی عبور نابینایان را از برخی پیادهروها پردردسر دانست و گفت: در خیابان امامسجاد(ع) یک مدرسۀ نابینایان وجود دارد. در همین محدوده چندین تعمیراتی اتومبیل هم فعالیت دارند. در یک مسیر طولانی که به کوچۀ مدرسه میرسد، همیشه انواع لاستیک، قطعات خودرو و وسایل کار تعمیراتیها گذاشته شده است! اینگونه رفتارها در حوزۀ مناسبسازی فرهنگی قرار میگیرد. برای همۀ واضح است که اینجا یک مدرسه نابینایان فعالیت و مسائل خاص خودش را دارد، اما توجهی نمیکنند.
این فعال حقوق معلولان خاطرنشان کرد: وضعیت بهگونهای است که باید بگویم شاید در کنار فرهنگسازی به برخی جریمهها نیز در سطح شهر اصفهان نیاز داریم. شاید درنظرگرفتن جریمه برای افراد غیرمعلولی که حقوق معلولان را رعایت نمیکنند، در برخی موضوعات نتیجه بدهد.
یک نابینا بین در اتوبوسهای بیآرتی شهر جان داده است
علیاکبری با نظر به اینکه برخی قوانین وجود دارد، اما اغلب رعایت نمیشوند یا مردم آگاهی چندانی دربارۀ آنها ندارند، تصریح کرد: براساس قوانین کشورمان عصای سفید حکم چراغقرمز را دارد. یک راننده بهمحض دیدن عصای سفید نابینا باید توقف کند. اما بیشتر رانندگان برایشان اهمیتی ندارد. در همین شهر اصفهان یک بار رانندهای عصای من را کامل زیر ماشینش گرفت!
او با اشاره به اینکه نابینایان تکنیکهای عبور از خیابان را آموزش میبینند، توضیح داد: نابینا آموزش میبیند که عصایش را موقع واردشدن به خیابان چگونه تکان دهد. بهخاطر کمتوجهی رانندگان مجبوریم به نابینایان اینطور بگوییم که اصلاً تنهایی از خیابان رد نشوید. ما از نابینایان میخواهیم که برای گذشتن از خیابان حتماً از راهنما کمک بگیرند.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با تأمل در دیگر مشکلات آمدوشد و حملونقل یادآور شد: سال ۱۳۹۸ یکی از نابینایان اصفهان، آقای جواد ایزدی، بین در این اتوبوسها در ایستگاه بیآرتی فرایبورگ ماند و متأسفانه جان داد. ایزدی اتفاقاً نخبه بود و بسیار زرنگ و مستقل فعالیتهایش را دنبال میکرد. من بعید میدانم که این تصادف بهخاطر بیدقتی مرحوم ایزدی بوده باشد. در چنین مواردی راننده است که باید دقت کند. در این اتفاق هم ثابت شد که مناسبسازی فیزیکی و فرهنگی باید همپا و همسو حرکت کنند. ترس جاماندن بین در اتوبوس یکی از نگرانیهای ما موقع تردد در سطح شهر است.
این فعال حقوق معلولان دربارۀ اتوبوسهای شهر اصفهان ادامه داد: برخی ادعا میکنند که اتوبوسهای اصفهان بهصورت صوتی ایستگاهها را اعلام میکنند، اما اینطور نیست. بهطور معدودی قبلاً در سطح شهر دیده بودم، ولی در حال حاضر اغلب اتوبوسها به سیستمهای صوتی مجهز نیستند. این مناسبسازی فیزیکی بسیار ساده است و راحت تأمین میشود؛ همانطور که متروهای اصفهان به این امکان مجهز هستند. پرسیدن ایستگاه از دیگر مسافران یا راننده همیشه برای ما مشکلاتی دارد، مثلاً پیش میآید که خود مسافران درست ندانند و ما با راهنمایی آنها اشتباهی پیاده شویم. یا ممکن است دوروبر راننده شلوغ باشد یا بهخاطر رانندگی نتواند فرد نابینا را راهنمایی کند.
علیاکبری یکی از مشکلات شهر اصفهان را دستگاههای خودپرداز دانست و یادآور شد: بعضی از خودپردازها خط بریل یا تجهیزات صوتی دارند. اما واقعیت این است که در تمام سطح شهر برای افراد نابینا دسترسپذیر نیستند. اینجاست که میگوییم در اصفهان مناسبسازی شده، اما ناقص است.
نابینایان و کمبینایان میشنوند و میتوانند صحبت کنند!
این عضو جامعۀ نابینایان اصفهان دربارۀ مناسبسازی اماکن بسیار بزرگ شهری مانند برخی از مراکز خرید، بیمارستانها و اماکن تفریحی اظهار کرد: شاید در چنین اماکنی مناسبسازی بسیار دشوار باشد، اما واقعیت این است که فرد نابینا در چنین اماکنی سردرگم میشود و به راهنمایی نیاز دارد. اگر در این محیطها یک نفر مثلاً از نگهبانی به نابینای تازهوارد کمک کند، یعنی این معلول خیلی خوششانس بوده! اما نمیتوان به شانس و اقبال امید داشت! اصلاً شاید مسئول اطلاعات کار ضروری دیگری داشته باشد یا به هر دلیلی نتواند نابینا را هدایت کند.
او ادامه داد: در این محیطهای بزرگ باید یک یا دو فرد آموزشدیده را برای خدمت به نابینایان یا دیگر گروههای معلول استخدام کنند. حضور دائمی چنین افرادی ضروری است. این قبیل مناسبسازیها را نباید دستکم گرفت، زیرا بسیاری از آنها با ضروریات روزمرۀ افراد سروکار دارند، قطعاً نابینا یا هرکس دیگری برای خوشگذرانی به بیمارستان نمیرود! ما نابینایان در چنین محیطهایی اغلب با هنر خودمان است که مقصد را پیدا میکنیم.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی افزود: آموزش نیروهای هر اداره یا ارگان دولتی یا نیمهدولتی نیز اهمیت دارد. برای نمونه، یک کارمند بانک باید آموزش ببیند که اگر افراد نابینا به او مراجعه کردند، چگونه رفتار کند. شاید گمان کنید که ساده است، ولی ما نابینایان در سطح شهر رفتارهای عجیب کم ندیدهایم، مثلاً خیلی از شهروندان موقع حرفزدن با افراد نابینا صدایشان را بیش از حد معمول بلند میکنند! یک نابینا یا کمبینا صداها را میشنود! بعضی از ما تجربیات تلخ و همزمان بامزهای داریم، مثلاً نمیدانم چرا برخی افراد وقتی میخواهند حرفی را به ما منتقل کنند، با خودمان در میان نمیگذارند، بلکه به همراهمان میگویند تا او به ما بگوید! نابینایان میشنوند و میتوانند صحبت کنند!
این فعال حقوق معلولان به مسئلۀ آموزش نابینایان در مدارس و دانشگاهها نظر کرد و گفت: تهیه و بهروزکردن کتابهای ویژۀ نابینایان فرآیندی است که بعضاً با سرعت محقق نمیشود. دسترسی نابینایان به متون درسی و عمومی به فرآیندی منظمتر و دقیقتر نیاز دارد. دسترسپذیری وسایل کمکآموزشی و حتی اماکنی مانند آزمایشگاهها یا موزهها نیز در آموزش نابینایان اثر دارد، اما اغلب به این موضوع توجه نمیشود.
سایتها و اپلیکیشنها باید متناسب با نیاز نابینایان طراحی شوند
علیاکبری دربارۀ ناآگاهی معلمان و استادان دانشگاه اظهار کرد: گاهی دانشآموز یا دانشجویی در یک مرکز غیراستثنایی درس میخواند. وقتی این اتفاق میافتد آگاهی مدرس دربارۀ مسائل خاص نابینایان اهمیت فراوانی دارد. در محیطهای آموزشی غیراستثنایی، معلمان یا استادان ناآگاه کم نیستند.
او افزود: درک و آگاهی مدیر و کارکنان مدرسه و رغبتشان به تحصیل یک نابینا در مدارس غیراستثنایی اهمیت دارد. یک نابینا برای آشنایی و تطبیق با محیط جدید بیشتر از دیگر دانشآموزان به زمان نیاز دارد. حتی از برخی جنبهها این محیط است که باید خود را با فرد نابینا تطبیق بدهد.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با تأکید بر اینکه آموزش دروس بصری برای نابینایان چه در مدرسه و چه در دانشگاه باید هوشمندانهتر باشد، بیان کرد: در درسهایی مانند ریاضی و آمار یا هر درس شکلی که به تخته وابسته است، معلم و استاد اگر دانشآموز یا دانشجوی نابینا دارد، باید همزمان با نوشتن از روی آن بخواند. فرهنگ یعنی اینکه معلم و استاد ما این نکات را بداند، اما زمانی که دانشجو بودم، باید بارها این نکته را به استادانم یادآور میشدم. حتی پیش میآمد که استاد به هر دلیلی توجه نکند! واقعاً در جامعۀ کنونی به آگاهی افراد غیرمعلول نیازمندیم. غیرمعلولان باید با جنبههای مختلف زیست معلولان آشنا شوند.
این فعال حقوق معلولان دسترسی به فضای مجازی را مهم دانست و توضیح داد: نابینایان و کمبینایان بهطور کامل توانایی استفاده از فضای مجازی و انواع تکنولوژی مانند موبایل و کامپیوتر را دارند، برای درک این موضوع فقط کافی است که بدانیم برخی از نابینایان حتی برنامهنویسی میکنند. با این همه، در مسئلۀ فضای مجازی به سد دسترسناپذیری میخوریم.
علیاکبری اضافه کرد: ما نابینایان صفحهخوانهای مخصوصی داریم که برخی از سایتها و اپلیکیشنها را پشتیبانی نمیکنند. این مسئله به طراحی و کدنویسی سایتها و اپلیکیشنها مربوط میشود که تحقق آن هم چندان دشوار نیست. «فیدیبو» یکی از برنامههای کشورمان است که بعد از تلاش و پیگیری خود نابینایان برای این گروه تا حد قابلقبولی دسترسپذیر شد. سامانۀ گلستان دانشگاهها نیز بهطور کامل برای نابینایان دسترسپذیر نیست.
او سپس اینگونه شرح داد: ضعف و کندی اینترنت و فیلترینگ هم زندگی نابینایان را دشوار میکند؛ چراکه خیلی از برنامههای جهانی که زیست روزمره ما را آسان و در رفع نیازهای ضروری به ما کمک میکنند، به اینترنت وابستهاند. «Be My Eyes» یکی از این برنامههای کمکی است.
کمبینایان هم در کنار نابینایان به مناسبسازی نیاز دارند
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی دسترسی به امکانات و تجهیزات کمکی نابینایان و کمبینایان را در ارتقای کیفی زندگی این افراد مهم برشمرد و گفت: عصا، دستگاههای درشتنما، انواع ذرهبین، نوشتافزار ویژه این افراد، ماشینهای تایپ پرکینز یا خط بریل، ازجملۀ این وسایل پراهمیت هستند. بنابراین، نقش تجهیزات کمکتوانبخشی استاندارد و مناسب را در تسهیل زندگی این گروه نباید از یاد برد.
این فعال حقوق معلولان با نظر به بحث اشتغال نابینایان یادآور شد: نابینایان، بهخصوص امروزه که تکنولوژی پیشرفت کرده است، در حوزههای متعددی میتوانند مشغول به کار شوند. بهجز مشاغل مرتبط با تکنولوژی در شغلهای مدیریتی و میانی هم میتوانند نقشآفرینی کنند. یک کمبینا حتی میتواند امور دفتری را به عهده بگیرد. در تحقیق یکی از فعالان حقوق افراد معلول ثابت شد که نابینایان و کمبینایان در بیش از ۴۰ شغل توانایی دارند. جامعه باید به نابینایان و کمبینایان در واگذاری انواع مشاغل اعتماد کند. شاید یک نابینا یا کمبینا اشتباهاتش بهاندازۀ خطای یک فرد غیرمعلول باشد.
علیاکبری با اشاره به اینکه نگاه ما به مناسبسازی و دسترسپذیری باید عمق بیشتری پیدا کند، اظهار کرد: در مناسبسازی یا دسترسپذیری اغلب به معلولیتهای شدید و خیلی شدید توجه میشود. گروهی از معلولیتها در دستۀ متوسط یا خفیف قرار میگیرند که متأسفانه در فرآیند مناسبسازی و دسترسپذیری مغفول ماندهاند یا کمتر به این گروه نظر میشود. برای نمونه، آموزش کمبینایان سازوکار خاص خود را میخواهد که چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
او با نظر به بحث مشاور یا معاون استاندار، فرماندار یا شهردار یا هر مسئول دیگری که از بین معلولان انتخاب میشود، توضیح داد: معلولان اصراری ندارند که کنار دست یک مسئول شهر حتماً مشاور امور معلولان هم فعالیت کند. این وقتی به درد من نابینا یا هر معلول دیگری میخورد که فرد مشاور در امور انواع معلولیتها تخصص داشته و حضورش مؤثر باشد. تشکیل کارگروه شهروندان دارای معلولیت بهتر از فعالیت یک مشاور یا معاون در امور معلولان است.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با تأکید بر اینکه صحبتهایش براساس تجربۀ زیستهاش در شهر اصفهان بوده است، گفت: هرچه از نبود یا نقص مناسبسازی در شهر توضیح دادم و شواهد آوردم، برای من یا دیگر بچههای نابینا اتفاق افتاده است. ممکن است جایی از شهر اصفهان تغییراتی رخ داده باشد یا تسهیلاتی ارائه کنند که من در این لحظه اطلاعی ندارم. من تمام شهر اصفهان را ندیدهام، اما اتفاقات تلخ اینچنینی را در همین شهر بارها پشتسر گذاشتهام.
از نابینایان نپرسید «چرا تنهایی از خانه بیرون آمدی؟!»
این فعال حقوق معلولان با اشاره به اینکه جامعۀ مادر نگاهی دوقطبی به جامعۀ نابینایان دارد، تصریح کرد: این نگاه باید اصلاح شود؛ برخی افراد نابینا را بسیار خارقالعاده و باهوش یا خیلی معنوی میدانند و برخی دیگر نیز این گروه را بسیار ناتوان و ضعیف تصور میکنند. یک نابینا فقط نابینا است!
علیاکبری گفت: تاریکی و روشنی دل هم هیچ ارتباطی با دیدن ندارد، بهترین عنوان برای ما نابینا است! عناوینی مانند روشندل، بینادل یا فرشتههای زمینی بهطور نامحسوس نابینایان یا دیگر معلولان و افراد با نیازهای خاص را از جامعه جدا میکند. وقتی در جهانبینی جامعۀ ما این جدایی و مرز ایجاد شود، در واقعیت نیز این افراد را به حاشیه میبرند. این اصطلاحاتِ ظاهراً محترمانه کمککننده نیست، فقط دور معلولان و افراد با نیازهای خاص را یک حصار میکشد. این در حالی است که جامعۀ اقلیت نابینا یا تمامی معلولان باید در جامعۀ مادر تلفیق و یکی شوند.
او با اشاره به اینکه هدف نهایی مناسبسازی و دسترسپذیری مستقلشدن فرد نابینا است، یادآور شد: نابینایان در خیابان خیلی با این سؤال مواجه میشوند که «چرا تنهایی از خانه بیرون آمدی؟!» شهروندان نباید چنین سؤالاتی از افراد نابینا بپرسند. در تمام معلولیتها اصل بر این است که فرد به استقلال برسد. نابینا مجبور نیست در خانه بماند یا الزاماً با یک همراه از منزلش خارج شود. باید شهر ما آنقدر در بحث مناسبسازی ترقی پیدا کند و شهروندان آنقدر از جنبۀ فرهنگی به تعالی برسند که نابینا بتواند بهطور مستقل آمدوشد کند.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با اشاره به اینکه مناسبسازی بحثی گسترده و تخصصی است، افزود: مناسبسازی را میتوان از دو جنبۀ عمومی و تخصصی بررسی کرد. در مناسبسازی تخصصی میتوان بر اساس نیاز هر گروه سنی بهطور جداگانه دست به اقداماتی زد. برای نمونه، مراکزی مثل خانۀ بازی و کافهگیم یا فضایی مانند اتاق فرار که بین گروه کودک و نوجوان جذابیت دارند، چقدر برای نابینایان این رده سنی مناسب هستند؟ کودک یا نوجوان نابینا باید بتواند بین همسالان خود رشد کند.
این فعال حقوق معلولان در ادامۀ بحث مناسبسازی تخصصی برای سنین مختلف توضیح داد: عمدۀ بازیهای کودک و نوجوان نابینا به فضای مجازی محدود میشود. خیلی از آنها بیشتر وقتشان را در خانه سپری میکنند. کودک و نوجوان نابینا حتی یک خانهبازی یا کافهگیم ویژه هم نمیخواهد، فقط کافی است یک کارآفرین بخشی از محیط اشتغال خود را بهگونهای طراحی کند و تمهیداتی فراهم آورد که مثلاً آن کافهگیم پاسخگوی نیاز کودک و نوجوان نابینا یا کمبینا هم باشد. البته مسیر اجرای چنین برنامههایی برای بخش دولتی هموارتر است.
دسترسی به فناوری، نویدبخش مشارکت اجتماعی نابینایان است
معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان اصفهان نیز در گفتوگو با ایسنا و به مناسب روز جهانی نابینایان یا روز ایمنی عصای سفید (۱۵اکتبر یا ۲۴مهرماه) بیان کرد: یکی از اهداف نامگذاری چنین روزی متذکرشدن حقوق نابینایان و کمبینایان به آحاد جامعه است. همچنین فرصتی است تا مردم با توانمندی این افراد بیشتر آشنا شوند.
پژمان پورشبانان با تأمل در شعار روز ایمنی عصای سفید در سال جاری ادامه داد: «احترام به حقوق افراد نابینا و کمبینا» شعار جهانی و «دسترسی به فناوری؛ نویدبخش مشارکت اجتماعی نابینایان» نیز شعار ملی این روز محسوب میشود.
وی با اشاره به اهمیت نقش و وظیفۀ بهزیستی در مسئلۀ پیشگیری از بیماریها و معلولیتها یادآور شد: پیشگیری را در سه سطح میتوان تعریف کرد. یکی پیشگیری اولیه است که از مسیر آن عموم مردم را آموزش میدهیم. دیگری پیشگیری ثانویه است که شامل انواع غربالگیریها و با هدف شناسایی بیماری در جامعه انجام میشود. در سومین مرحلۀ پیشگیری نوعی از معلولیت رخ داده است و باید به مسئلۀ توانبخشی نگاه ویژهای داشت. بهزیستی در مسئلۀ نابینایی و کمبینایی نیز به این سه سطح پیشگیری نظر دارد.
معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان اصفهان با تأکید بر اینکه حضور نابینایان و کمبینایان باید در جامعه گسترش یابد، تصریح کرد: موانع فرهنگی و فیزیکی دو عامل مهمی است که نابینا یا کمبینا را از حضور در جامعه محروم میکند. وقتی عموم مردم یا کارفرمایان و مسئولان ما به توانمندی فرد نابینا یا کمبینا باور نداشته باشند، یعنی یک مانع فرهنگی در جامعه وجود دارد. این روز فرصتی است که همۀ ما توانایی نابینایان و کمبینایان را در عرصههای مختلف تحصیلی و شغلی به یاد آوریم و باورهای غلط خود را کنار بگذاریم. جامعۀ ما باید حقوق همۀ معلولان را به رسمیت بشناسد و به آن احترم بگذارد.
پورشبانان با نظر به اینکه از میان بردن موانع فیزیکی پراهمیت است، افزود: محیط فیزیکی در خانه و سطح شهر باید برای نابینا و کمبینا مهیا و استاندارد باشد. مناسبسازی امری حیاتی است. یک شهر یا هر محیطی اگر طراحی آن مناسب باشد، افراد ناتوان را توانمند میکند. شهر یا یک محیط نامناسب میتواند برعکس هم اثر بگذارد و افراد توانمند را ناتوان کند!
اشتغال پایدار نابینایان و کمبینایان از اهداف بهزیستی است
وی با نظر به نقش بهزیستی در مناسبسازی یا مسئلۀ موانع فیزیکی گفت: دبیرخانهای با عنوان «ستاد مناسبسازی استان» در بهزیستی اصفهان فعال است. جلسات ستاد با حضور مقامات و مسئولان استانی ازجمله بهزیستی بهطور مرتب برگزار میشود. هدف آن است که در سطح استان تمامی دستگاهها در موضوع مناسبسازی به هماهنگی و همبستگی دست پیدا کنند.
معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان اصفهان با اشاره به اینکه این سازمان در مسئلۀ مناسبسازی مطالبهگر است، خاطرنشان کرد: بهزیستی بهطور مستمر موضوع مناسبسازی را دنبال میکند و نظارت دارد که کدام بخشها در از میان بردن موانع فیزیکی وظیفۀ خود را بهدرستی انجام دادهاند. بهزیستی حتماً کمبودها را تذکر میدهد. در جشنوارۀ شهید رجایی نیز که سالانه برپا میشود، بخشی از معیارهای ارزیابی هر دستگاه اجرایی به موضوع مناسبسازی ساختمانهای اداری و عمومی آن دستگاه اختصاص دارد. افرادی را که همکاری کنند، تشویق میکنیم و بابت هر نوع کمکاری در مناسبسازی حتماً توضیح خواهیم خواست.
پورشبانان با بیان این نکته که توانبخشی نابینایان و کمبینایان از دو جنبۀ آموزشی و پزشکی اهمیت دارد، توضیح داد: برای نمونه، آموزش جهتیابی یا بریل در حوزۀ توانبخشی آموزشی قرار میگیرد. بخشی دیگر از توانبخشی یعنی اگر معلولی نیازمند مراجعه به پزشک یا عمل جراحی است، در پرداخت هزینههای مربوطه به او کمک کنیم. تهیۀ ابزار و وسایل خاص نابینایان و کمبینایان نیز در همین امور توانبخشی تعریف میشود.
وی صدور مجوز مراکز روزانۀ توانبخشی کودکان نابینا و کمبینا را به عهدۀ بهزیستی دانست و اینگونه شرح داد: ما در حد توان و اختیارات خود به توسعۀ این مراکز کمک خواهیم کرد. این مراکز بستر مناسبی برای ارائۀ خدمات توانبخشی و مشاوره به نابینایان و کمبینایان و خانوادههایشان محسوب میشوند.
معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان اصفهان، بهزیستی را مشوق تحصیل نابینایان و کمبینایان برشمرد و بیان کرد: چه در دوران مدرسه و چه در دوران دانشگاه برای حمایت از نابینایان و کمبینایان تلاش خواهیم کرد. حتی به دانشجویان دانشگاههای غیردولتی در پرداخت شهریه کمک میکنیم یا مبلغی را به دانشجویان دانشگاههای روزانه بهطور تشویقی هدیه خواهیم داد.
پورشبانان با نظر به توانبخشی حرفهای نیز اظهار کرد: استقلال و اشتغال پایدار نابینا یا کمبینا اهمیت ویژهای دارد و هدف نهایی ما است. اجرای قانون ۳ درصد استخدام معلولان در دستگاههای مختلف را بهجد پیگیری میکنیم. ارائۀ تسهیلات و وامهای بانکی متنوع نیز به این گروه و تمامی معلولان مهم است و بهزیستی به آن توجه دارد.
انتهای پیام