دکتر «ایوب همتی» متخصص روانشناسی در یادداشت ارسالی خود به ایسنا، درباره ضرورت فراگیری مهارتهای زندگی آورده است: کنار آمدن با فشارهای زندگی، داشتن زندگی هدفمند و انعطافپذیر برای مواجهه با مشکلات زندگی، برقراری تعامل سازنده با دیگران با بیشترین سود و کمترین ضرر به خود و دیگران، روابط بین فردی بالنده و رشددهنده با کمترین کشمکش و تعارض، خروج از بحرانهای زندگی با مدیریت صحیح و پذیرش مسئولیتهای فردی و اجتماعی در زندگی، همواره بخشی از واقعیت زندگی انسان بوده است که در ادوار مختلف به اشکال گوناگون نمود و بروز داشته است.
برای پذیرش نقش سازنده در زندگی اجتماعی و غلبه بر بحرانهای زندگی و همچنین داشتن زندگی شاداب و سالم فراگیری اموری که بتوان مسئولیت خود را بهعنوان عضوی از جامعه و خانواده بهخوبی ایفا کرد، ضروری و لازم است. ازجمله مهارتهای لازم برای فراگیری زندگی سالم و امن، فراگیری دانش «مهارتهای زندگی» است.
مهارتهای زندگی اصطلاحی است برای اشاره به مجموعهای از مهارتهای پایهای که میتوان آنها به طور مستقیم از دیگران و یا از خود زندگی یاد گرفت. این مهارتها به انسان امکان میدهد تا مسائل معمول و روزانه زندگی را به شکلی مؤثر مدیریت کند. سازمان بهداشت جهانی و یونیسف و سازمانهای دیگر تعاریف متعددی از مهارتهای زندگی دارند.
در یک نگاه کلی مهارتهای زندگی یعنی ایجاد روابط مناسب و مؤثر بین فردی، انجام مسئولیتهای اجتماعی، تصمیمگیری صحیح، حل تعارضات و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه میزند، توانایی انجام رفتارهای سازگارانه و مثبت بهگونهای که فرد بتواند با معضلات و مشکلات زندگی روزمره خود کنار بیاید و تواناییهایی است که باعث ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی، افزایش سلامت و رفتارهای سلامت در سطح جامعه میشوند.
نزدیک به چهار دهه است که در سطح دنیا آموزش مهارتهای زندگی از دوران کودکی موردتوجه قرار گرفته و این دوره آموزشی در ۲ گروه شامل: ۱- مهارتهای عام مواردی همچون: خودآگاهی، همدلی، ارتباط مؤثر، روابط بین فردی مؤثر، کنترل خشم، مقابله با هیجانهای منفی، آموزش حل مسئله، تصمیمگیری، تفکر خلاق، تفکر انتقادی و مدیریت زمان. ۲- مهارتهای خاص مواردی همچون آموزش مذاکره، آموزش کار گروهی، آموزش پیشوپس از ازدواج، مدیریت بحران، پیشگیری از آسیبهای روانی، کاهش سوءمصرف مواد و... است .
آغاز آموزش مهارتهای زندگی به افراد، پیش از شروع دوران مدرسه است که برعهده والدین است و در طول دوران مدرسه، سربازی، دانشگاه و حتی در مراحل بعدی زندگی همچنان ادامه دارد. اما متأسفانه طبق آمار کسب شده، همچنان عدهای از والدین آگاهی کامل و درست در این زمینه ندارند و کودک بدون کمترین آگاهی از مهارتها وارد دوران مدرسه میشود.
آموزش این مهارتها در دوره کودکی بسیار آسانتر از دورههای دیگر است و در بسیاری از مواقع اگر این دوره از دست برود، متأسفانه این مهارتها در فرد نهادینه نمیشوند. مهارتهای زندگی شبیه جعبهابزار با ابزارهای مختلف مثل انبردست، آچار و... هستند.
حال اگر جعبهابزار یک کودک بهجای مجهز بودن به ابزارهای مختلف فقط شامل چند ابزار محدود و ناکارآمد باشد، در مواجهه با پیچهای زندگی، توان انتخاب زیادی نخواهد داشت و بهصورت غریزی و ابتدایی سعی در حل مشکلات خود بهصورت، گریه کردن برای بهدستآوردن همه چیز، دادوبیداد کردن، کتک زدن و... خواهد کرد.
در دوره کودکی، تعارضها و کشمکشها به دلیل عدم بلوغ رشد روانی - شناختی جلوه چندانی ندارد، اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواریهای بهویژه در سنین نوجوانی و جوانی، کشمکشهای درونی و بیرونی همزمان با رشد جسمانی و روانی انتظار جامعه و خانواده از فرد نوجوان و جوان افزایش مییابد، بهطوریکه میپذیرند به دلیل زندگی اجتماعی، بخشی از تمایلات خود را محدود یا جهتدهی کنند و در چارچوب هنجارهای اجتماعی و گروهی قرار گیرند.
در این راستا نوجوانان و جوانانی که شیوههای صحیح رفتار هیجانی و مهارتهای لازم را برای تطبیق خود با خانواده و جامعه نیاموخته باشند و ظرفیتهای روانشناختی آنها ارتقا نیافته باشد با آسیبهای جدّی و متعددی روبرو خواهند شد که عواقب آن هم دامنگیر خودشان میشود و هم دیگران خواهد شد و درصورتیکه رفتارهای ضداجتماعی در آنها شکل گیرد و از خود واکنشهای منفی بروز دهند یا توان مدیریت این واکنشهای منفی را نداشته باشند، باعث آسیبهای روانشناختی در شخص و کژرویها و ناهنجاریهایی در جامعه خواهد شد.
بنابراین آموزشهای صحیح و بهموقع در هر دوره برای افراد بسیار حائز اهمیت و سودمند است و نباید بهراحتی از فراگیری این مهارت گذشت تا بتوانیم فردی موفق به جامعه تحویل دهیم و فرد کمتر دچار آسیبهای اجتماعی شود. در واقع فراگیری این مهارتها به ما یاد میدهند که چطور زندگیمان را راحتتر و سادهتر کنیم، چگونه زیست سالمی را در پیش بگیریم و چطور از وقتمان بهدرستی استفاده کنیم.
انتهای پیام