به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» اتفاق اخیر در دانشگاه تهران را واکاوی کرده و نوشته است:
آیین آغاز سال تحصیلی جدید دانشگاهها که شنبه گذشته با حضور رئیس جمهور پزشکیان در دانشگاه تهران برگزار شد، مهم بود. این اهمیت بیش از آن که مربوط به «گفتار» رئیس جمهور یا دیگر سخنرانان باشد، ناظر بر «عمل» رئیس جمهور بود. به عبارت دیگر، آنچه رئیس جمهور پزشکیان در این مراسم انجام داد، مهمتر از آن چیزی بود که گفت. قطع کردن سخنرانی خود، دادن تریبون به نماینده دانشجویان معترض، از تریبون پایین آمدن و به عنوان یک مستمع روی صندلی نشستن و فقط بعد از پایان سخنرانی دانشجوی معترض به پشت تریبون برگشتن. همه اینها آن «عملی» است که از پزشکیان در این مراسم دیده شد. اگر او قرار بود ساعتها درباره ضرورت آزادی بیان، ضرورت آزادی مخالفت با رئیس جمهور و ضرورت شنیدن صدای معترضان و مخالفان صحبت کند، آن اندازه اثر نداشت که این «عمل» اثر داشت. همه آنچه او میخواست بگوید یا در آینده خواهد گفت؛ در این «عمل» تبلور یافت. پزشکیان نشان داد که در مقام رئیس جمهور، هم سعه صدر بالایی دارد و هم به آزادی مخالف معتقد است. بالاتر از همه اینها، او «در عمل» نشان داد که باور به آزادی بیان و آزادی های مختلف و شنیدن صدای اعتراض از سوی او، مطلقاً یک شعار نیست. بلکه حقیقتی است که عمیقاً به آن باور دارد. اینکه در این متن این همه بر «عمل» تأکید میشود، ناشی از همین است. زیرا تنها «عمل» یک فرد است که میتواند صدق باورهای او و پایبندی او به این باورها را مشخص کند. پزشکیان این کار را کرد.
می توانی مخالف باشی
نخستین نشانهها درباره اینکه پزشکیان در صورت رئیس جمهور شدن، با مخالف خود چگونه برخورد خواهد کرد، در جریان انتخابات ریاست جمهوری دیده شد. از قضا آن رخداد یا نشانه هم در همین دانشگاه تهران بروز کرد. 27 خردادماه، پزشکیان به عنوان یک برنامه تبلیغات و معرفی دیدگاههای نامزدها، به دانشگاه تهران رفت. در این مراسم برخی دانشجویان سخنانی غیرمرتبط و ناروا علیه مقامات عالیرتبه نظام مطرح کردند. پزشکیان در مواجهه با این سخنان ساختارشکنانه، رو ترش نکرد، یا گوینده را منکوب نکرد. درعوض، از این رویداد به عنوان زمینهای برای ابراز دیدگاههای خود در زمینه آزادی بیان و آزادی مخالفت استفاده کرد. چهارچوبهای فکری پزشکیان در این عبارتها نمود یافت: «بنده رهبری را قبول دارم؛ اصلاً ذوب او هستم؛ به نظر شما این درست نیست؟ من نمیگویم درست باشد، (به نظر شما این دیدگاه) درست نباشد، اشکالی ندارد، اما حق ندارید به کسی که من به او اعتقاد دارم توهین کنید. حق ندارید به کسی که به او باور دارم بیاحترامی کنید.» او سخنان خود را اینطور ادامه داد: «نمیتوانیم به دیگران چنگال نشان دهیم. باید با دشمنان مدارا کنیم... آزادی شعار جمهوری اسلامی است اما این آزادی را به کجا رساندهایم؟ آزادی یعنی همه اقشار بتوانند حرف بزنند و انتخاب بر اساس شایستگی باشد.»
دوصد گفته و نیم کردار
در زبان فارسی ضرب المثلی برای مقایسه اهمیت و تأثیر «گفتار» و «عمل» وجود دارد. این ضربالمثل میگوید «دوصد گفته چون نیم کردار نیست.» به عبارت دیگر، ساعتها سخن گفتن و درباره موضوعی اظهارنظر کردن، به اندازه یک کار کوچک تأثیر، اهمیت یا وثاقت ندارد. کار یا عمل پزشکیان در مراسم شنبه گذشته دانشگاه تهران همین «نیم کردار» و چه بسا بیشتر از آن است. اگر رئیس جمهور پزشکیان ساعتها و در مراسم و آیینهای مختلف، بارها و بارها درباره ضرورت آزادی بیان و آزادی اظهارنظر مخالفان و معترضان سخن میگفت، نمیتوانست آن اندازه تأثیر داشته باشد که «عمل» او در این مراسم تأثیر داشت. رئیس جمهور پزشکیان شنبه گذشته نشان داد آنچه پزشکیان به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفته است، یک شعار نبود، بلکه یک باور بود. او بیش از دیگران و پیش از دیگران، به آنچه خود میگوید عمل میکند. وقتی که پزشکیان در مقام رئیس جمهور چنین عملی را مرتکب میشود، راه برای دیگر ارکان دولت برای تکرار آن باز میشود.
آزادی بیان و همپذیری
«زنده باد مخالف من» یک راه یا یک ابزار توسعه است. زیرا همانگونه که احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به تازگی تصریح کرد؛ راهحل واحدی وجود ندارد که نزد یک فرد یا یک جناح باشد، بلکه راهحلهای متعدد در جامعه به صورت متکثر وجود دارد. آزادی بیان و اجازه طرح دغدغهها و نظرهای جناح، گروه یا دیدگاه متقابل، فرصتی را برای شنیدن و آموختن راههای دیگر فراهم میکند. از سوی دیگر، توسعه و تعالی کشور محقق نخواهد شد، مگر گروهها و نحلههای مختلف سیاسی فرصت و امکان ابراز آزادانه دیدگاههای خود را داشته باشند. این امر به نوبه خود، به اصل «همپذیری» منتهی میشود. همپذیری، به معنای صحه گذاشتن و تأیید کردن حق دیگران در مسیر توسعه و حق دیگران در فرایندهای اداره کشور است. به طور خلاصه «همپذیری» و آزادی بیان، یا آزادی مخالف من، امکان دست یافتن به راهحلهای مشترک و ملی توسعه، تأمین منافع همه بازیگران و هم تأثیرپذیرندگان از توسعه و در نهایت امکان حرکت بدون چالش و بدون هدررفت سرمایههای مادی و اجتماعی را فراهم میآورد.
آزادی ناشی از اقتدار است
اما چه کسانی و تحت چه شرایطی به اصول آزادی بیان تمکین میکنند و اصل همپذیری را در دستور کار خود قرار میدهند؟ این شیوهها از سوی افراد یا جریانهایی بکار برده میشود که خود از استغنا در استدلال برخوردار باشند. این استغنا در استدلال است که هر بیم و نگرانی برای شنیدن نظر مخالف را از بین میبرد. زیرا در این صورت، میدانیم و میدانند که به سهولت میتوان از دیدگاههای خود در مقابل دیدگاههای رقیب دفاع کرد. درعین حال، آزادی بیان به معنای دیگری نیز ناشی از اقتدار است. زیرا آن جامعه یا آن سازمان به اندازهای از استحکام، قوت و بنیه برخوردار است که میتواند نظریههای مخالف را بشنود، بپذیرد و درنهایت در خود هضم کند، بدون آنکه خود دچار استحاله شود.
نیاز امروز ما
همه اینها، نه شعار، بلکه نیاز امروز ما است. نیاز امروز به این دلیل که همین پزشکیان که به عنوان رئیس جمهور تریبون خود را به دانشجوی معترض داد، 9 ماه قبل به دلیل یک اظهارنظر در رسانه ملی در مراحل اولیه انتخابات مجلس رد صلاحیت شد. اما خود پزشکیان، چه پیش از ریاست جمهوری و چه پس از آن، نشان داده است که به این فرایند باور دارد. اینکه این فرایند چیست را میتوان از حرفهای خود پزشکیان در دانشگاه تهران فهمید: «من از گفتوگو باکی ندارم و اگر سخنی منطقی بود آن را قبول خواهم کرد و اگر غیرمنطقی باشد، طبعاً نمیپذیرم.»
انتهای پیام